رودر رو با فداکاران
3برگزیده تندیس ملی فداکاری، از کار داوطلبانه در روزهای اوج همهگیری کرونا میگویند
مرضیه موسوی، روزنامهنگار
روزهای نخست شیوع کرونا در کشور را یادتان هست؟ همان روزهای سختی که شهرها در قرنطینه، به شهر مردگان میمانست و هیچکس تمایلی به حضور در خانه اقوام و دوستانش را نداشت؛ چه برسد به اینکه خبر میرسید کرونا فلانی را زمینگیر کرده و کسی را برای مراقبت ندارد. اغلب خانوادههایی که در پیکهای کرونا به این بیماری دچار شدند، عمق تنهایی آن روزها را با پوست و گوشت و استخوان لمس کردهاند. جای خالی کسی که یک لیوان آب بهدست بیماران مبتلا برساند را اغلب افرادی که در این دوران با کرونا دست و پنجه نرم میکردند حس کرده بودند. کم نبود تعداد بیمارانی که بهدلیل نبود همین مراقبتها و تنهایی، خود را به ویروس مرگبار کووید- 19 تسلیم کرده و توان مبارزه با آن را از دست داده بودند.
علاوه بر تیمهای پرستاری و کادر درمان، گروههای کوچک و بزرگ داوطلبی در این روزهای پر وحشت تصمیم عجیبی گرفتند؛ تصمیم به مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا که احتمالا به تنهایی نمیتوانستند از پس این ویروس و غلبه بر آن بر بیایند. جشنواره ملی تندیس فداکاری، امسال قهرمانان جوان کشور را از میان این داوطلبان انتخاب کرد؛ قهرمانان دوران پاندمی.
مجازی شدن کلاسهای درس مدارس در شهرها و روستاهای محروم، دانشآموزان را در این مناطق با اضطراب بیشتری روبهرو کرده بود؛ نداشتن گوشی هوشمند برای استفاده از کلاسهای مجازی، بیسواد بودن والدین و عدمتوانایی استفاده از گوشی هوشمند سد بزرگی برای این دانشآموزان بهخصوص در مقاطع ابتدایی بهوجود آورده بود. «الهام ابراهیمی» دانشجوی اهل سنندج که سالها از آغاز فعالیتهای داوطلبانهاش میگذرد میگوید:«شرایط اجتماعی و اقتصادی در برخی مناطق حاشیهای کردستان بسیار وخیم است. والدین عمدتا سواد ندارند، برخی دچار سوءمصرف موادمخدر هستند یا زوجین از هم جدا شده و کودکان حامی محکمی ندارند. خیلی از این افراد یا گوشیهوشمند ندارند یا بلد نیستند که چگونه باید از برنامههای آموزشمجازی استفاده کنند. بههمیندلیل به جرأت میتوان گفت که تمام دانشآموزان در این محلهها به کمک تحصیلی نیاز دارند.»
فعالیت او و دیگر اعضای کانون دانشجویی برای کمکهای تحصیلی به دانشآموزان مناطق محروم در کرونا از اینجا آغاز شد. دانشآموزان پایه دوم ابتدایی را میدید که حتی نمیتوانستند شماره صفحهای که قرار است تدریس شود را پیدا کنند. برگزاری کلاسهای خصوصی برای این دانشآموزان نخستین قدم بود. پیشرفت تحصیلی این دانشآموزان تنها بعد از گذشت یک ماه از آغاز کلاسهای خصوصی آنقدر مشهود و مشخص بود که بیبرو برگرد او را به ادامه فعالیتهای داوطلبانه در حوزه آموزش تشویق میکرد. این دانشجوی داوطلب برگزیده تندیس فداکاری میگوید:«دانشآموزانی داشتیم که میانگین نمرههایشان از 11بالاتر نمیرفت اما امتحانات نیمترم اول را با نمره 17و 18به سرانجام رساندند.»
در 2سال گذشته 900دانشآموز محروم از گوشی و تبلت را به کمک دیگر داوطلبان سنندج، به چرخه آموزش برگردانده و کلاسهای درس خصوصیشان را با حضور یک تا 5نفر از دانشآموزان همسن در مساجد، حسینیهها، سرای محلهها و یا خانههای هلال برگزار کرده است.
کمک به تحصیل دانشآموزان در مناطق محروم در دوره کرونا، او را با خانوادههای آسیب دیدهای در حاشیه شهر آشنا کرد و فعالیتهای او در حوزه آسیبهای اجتماعی را عمق تازهای بخشید. الهام ابراهیمی میگوید: «متأسفانه در این مناطق ما با بچههایی روبهرو شدیم که بهخاطر شرایط خانوادگی مانند زندانی بودن پدر بهخاطر قتل هیچ اعتمادبهنفسی برای حضور در اجتماع نداشتند. یا از تمسخر و تحقیر شدن توسط مردم میترسیدند. با تلاشهای بسیاری که صورت گرفت کمک کردیم این بچهها به زندگی اجتماعی برگردند.»
تلاش برای بازگرداندن دختران به تحصیل، از دیگر کارهایی است که در این دو سال دغدغه آن را داشتیم:«در بسیاری از روستاها خانوادهها مخالف تحصیل دختران بودند و ما باوجود تهدیداتی که شدیم با فرهنگسازی و جلب اعتماد مردم محلی، توانستیم راه تحصیل را برای دختران باز کنیم.» شیوع کرونا در کشور و به طبع در جهان شکل دیگری بهخود گرفته و این روزها کووید 19دیگر نامی ترسناک بهنظر نمیرسد. مدارس دوباره حضوری شده. هنوز آماری از بازماندگان از تحصیل که بهدلیل غیرحضوری شدن از رفتن به مدرسه بازماندهاند منتشر نشده و کسی نمیداند هزاران دانشآموزی که از این چرخه جا مانده بودند به تحصیل بازگشتند یا نه!
مبتلایان تنهای تنهای تنها
بیشک کرونا در دو سال گذشته مهمترین چالش اجتماعی تمام کشورهای جهان به شمار میرفت؛ همهگیریای ناشناخته با آمار ابتلا و فوت بالا که تمام ابعاد زندگی بشر را تحتتأثیر خود قرار داده بود. خانوادههای ساکن در مناطق محروم یا افراد تنها در این میان بیشترین آسیبها را از این پاندمی دیده بودند. سالمندان تنهایی که برای گذران زندگی به پرستار نیاز داشتند در این دوران تنهاتر شدند و با خانه نشین شدن پرستاران خانگی، کسی را برای نگهداری و رسیدگی در دوره بیماری نداشتند. «مجتبی سرافراز» یکی از برگزیدگان تندیس فداکاری 1401است که در روزهای اوج همهگیری در ایران، از سالمندان بیمار داوطلبانه پرستاری میکرد. او میگوید:«روزهای ابتدایی شیوع بیماری کرونا بود و بیمارستانها مملو از بیماران مبتلا. در این بین بیماران سالمندی حضور داشتند که بهدلیل تکمیل بودن ظرفیت بیمارستانها باید در خانه بستری میشدند و نیاز به پرستار داشتند. درحالیکه تنها بودند. کمتر پرستار سالمندی در این دوران حاضر میشد از بیمار کرونایی نگهداری کند. چه برسد به اینکه این فرد بیمار تنها هم باشد و پرستار عملا هیچ کمکحالی نداشته باشد.»
همین موضوع او و تعدادی از دانشجویان داوطلب چهارمحال و بختیاری را به فکر انداخت تا به مراقبت از بیماران سالمند در دوره بیماری بپردازند. در طول دو هفته که فرد بیمار باید در قرنطینه میماند و نیاز به رسیدگی دائمی داشت، به خانه آنها میرفتند و خطر ابتلا به بیماری را به جان میخریدند. حمایتهای او و دوستان داوطلبش تنها به پرستاری از سالمندان مبتلا به کرونا خلاصه نمیشد و به حمایتهای مالی و معیشتی هم میپرداختند. آموزش به سالمندان و افراد ناآگاه برای رعایت نکات بهداشتی و مراقبت از خود در برابر ویروس کرونا، از دیگر کارهایی بود که در این ایام مجتبی سرافراز به آن مشغول بود.
او درباره مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در دوره اوج پاندمی میگوید:«کار پرستاری از بیماران سخت بود و ما با دور کردن اعضای خانواده از کانون بیماری، مجبور بودیم این سختی را به تنهایی به دوش بکشیم. برخی از اعضای خانواده این سالمندان به بیماریهای خاص مبتلا بودند و برخی دیگر بهدلیل مشغلههایی که داشتند امکان نگهداری شبانه روزی از سالمندان مبتلا را نداشتند.» مراقبتهایی که در نهایت منجر به ابتلای خود او به کرونا هم شد اما مجتبی سرافراز معتقد است تحمل این سختیها به نتیجهای که داشت میارزید چراکه از رنج افراد مبتلا و خانوادههایشان کم میکرد.
شیوع کرونا بهخصوص در شهرستانها و روستاهای محروم کشور با کاهش درآمد مردم و بروز مشکلات معیشتی فراوانی همراه بود. بهطوری که مردم برخی روستاها حتی از عهده تامین اقلام بهداشتی اضطراری هم بر نمیآمدند. در همین دوران بود که مجتبی سرافراز به کمک دیگر دوستان داوطلبش به این روستاهای شهرستان یاسوج سرکشی میکردند و بستههای غذایی و ارزاق و اقلام بهداشتی بین خانوادههای نیازمند توزیع میکردند. او معتقد است نشاط اجتماعی در گرو سلامت عمومی جامعه است. برای همین هم اغلب فعالیتهای داوطلبانهاش را از نوجوانی تاکنون روی همین موضوع متمرکز کرده است. این برگزیده جایزه تندیس ملی فداکاری میگوید:«تصمیم دارم عمده فعالیتهای داوطلبانه خودم را با تمرکز بر فعالیتهای اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی دنبال کنم.»
او به تجربهای اشاره میکند که از 4سال پیش با مطالعه روی محله های محروم و حاشیهای شروع شد. حالا در یکی ازمحلههای پر آسیب شهر خود بهدنبال ایجاد اشتغال پایدار و کارآفرینی است و میگوید:«طی مطالعات گسترده در محله فوقالذکر متوجه شدیم گروهی از زنان بهدلیل فقر و عدمحمایت اجتماعی برای تامین هزینههای زندگی به اعتیاد و فروش موادمخدر روی آورده بودند. در جایی که مردمش مهارتی آموزش ندیدهاند و البته شرایطی برای اشتغال آنها فراهم نشده باشد مواجهه با چنین موضوعی بسیار شایع است. به هر حال در قالب یک کارگروه با یکی از خیریههای حوزه اجتماعی و زنان موفق شدیم ضمن ایجاد بستر کسبوکار خانگی برای این افراد، زمینه درآمدزایی شان را نیز فراهم کنیم. خوشبختانه امروز بعد از 4سال شاهد خودکفایی 15تن از این زنان هستیم.» این دانشجوی برگزیده فعالیت در حوزه کارآفرینی و اشتغال زنان در محلههای پر آسیب را یکی از بهترین خاطرههای خود از فعالیتهای داوطلبانه میداند.
کادر درمان خسته بود
خستگی کادر درمان در شهرهای قرمز کرونا، از پررنگترین تصاویری است که در 2 سال گذشته در خاطره جمعی مردم ایران نقش بسته است. راهاندازی نقاهتگاههای موقت و به کارگیری نیروهای داوطلب آموزش دیده، در این دوران توانست بار هرچند کوچکی از دوش کادر درمان بردارد و ظرفیت مراکز درمانی را برای پذیرش بیماران مبتلا به کرونا بالاتر ببرد. «فرشاد توکلی» یکی از دانشجویان داوطلبی است که در این دوران، به دل مراکز درمانی و نقاهتگاههای موقت زده بود تا کمک حال پرستاران و کادر درمان بیمارستانها باشد. در این نقاهتگاهها، بیمارانی که روزهای آخر نقاهت را پشت سر میگذاشتند مستقر میشدند. این افراد گرچه شرایط اضطراری را پشت سر گذاشته بودند اما همچنان به مراقبت پیوسته و رسیدگی نیاز داشتند.
توکلی که بهدلیل همین فعالیتهای گسترده در دوره کرونا از دریافتکنندگان تندیس فداکاری امسال بود، میگوید:«در دورهای که شیوع بیماری کرونا ترسواسترس عجیبی به جان مردم انداخته بود تکمیل بودن ظرفیتهای بیمارستانی این هراس را بیشتر میکرد. داوطلبان هلالاحمری در آن زمان با فعالیت شبانهروزی و استقرار بیمارستانهای صحرایی تلاش کردند تا کمی از این نگرانیها بکاهند. » او از خودگذشتگی را مهمترین شاخصه اخلاقی هر داوطلبی میداند؛ ویژگیای که در فعالیتهای داوطلبی دوره کرونا بیش از هر زمان دیگری خودش را نشان داده بود. او میگوید:«13سال پیش بود که برای نخستینبار با تعدادی نیروی داوطلب که لباس هلال احمر بر تن داشتند روبهرو شدم. تماشای از خود گذشتگی آنها خاطره درخشانی از کار داوطلبانه در ذهن من به جا گذاشت. بعد از آن خودم هم بهعنوان فردی داوطلب کار خود را آغاز کردم.»
به مناطق روستایی و حاشیهای شهر سر میزند و برای حمایتهای معیشتی و بهداشتی و درمانی از نیازمندان، راه نرفتهای باقی نمیگذارد. اهدای خون داوطلبانه و مستمر، بهخصوص در دوره کرونا که ذخیره بانک خون کشور دچار کمبود میشد، از دیگر فعالیتهای داوطلبانهای است که او سراغشان رفته است.
نگاه
جشنوارهای برای معرفی قهرمانان اجتماعی
جشنواره ملی تندیس فداکاری کار خود را در نخستین سالگرد زلزله بم آغاز کرد. تقدیر و تجلیل از دانشجویانی که در حوزههای بشردوستانه فعالیت داوطلبانه کردهاند، هدفی است که این جشنواره طی 11دوره برگزاری، دنبال میکند. «جمال رحیمیان» دبیر اجرایی یازدهمین دوره جشنواره ملی تندیس فداکاری میگوید:«براساس آییننامه این رویداد ملی فرهنگی، حضور داوطلبانه در دفاع از کشور، انقلاب اسلامی و حریم اهلبیت(ع)، ارائه خدمات پیشگیرانه و امدادرسانی داوطلبانه در حوادث و رخدادهای طبیعی یا غیرمترقبه، انجام فعالیتهای داوطلبانه در امور خیریه، تأمین ارگانهای حیاتی بیماران نیازمند از طریق اهدای خون و عضو، مشارکت داوطلبانه در سازندگی، آبادانی و محرومیتزدایی کشور، انجام فعالیتهای داوطلبانه در حوزههای سلامت و توانبخشی و انجام فعالیتهای داوطلبانه در زمینه حفاظت از محیطزیست از مصادیق هفتگانه فداکاری تعریف شده است.» قرار بود تا یازدهمین آیین این جشنواره در زمستان1400 برگزار شود. اما شرایط خاصی که شیوع کرونا در کشور آن را رقم زده بود، باعث به تعویق افتادن آن شد. جشنواره تندیس فداکاری در یازدهمین دوره برگزاری خود، تمرکز را روی فداکاریهای قهرمانان اجتماعیای گذاشت که برایگذار از دوره پاندمی و کمک به بهبود مبتلایان قدمی برداشته بودند. همچنین در میان کاندیدهای این تندیس و تقدیرشدگان، جوانان دانشجویی به چشم میخوردند که در دوره ابتلای والدین، از کودکانشان مراقبت و به وضعیت تحصیلی آنها رسیدگی میکردند.
نکتهها
علاوه بر تیمهای پرستاری و کادر درمان، گروههای کوچک و بزرگ داوطلبی در این روزهای پر وحشت تصمیم عجیبی گرفتند؛ تصمیم به مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا که احتمالا به تنهایی نمیتوانستند از پس این ویروس و غلبه بر آن بر بیایند
در 2سال گذشته 900دانشآموز محروم از گوشی و تبلت را به کمک دیگر داوطلبان سنندج به چرخه آموزش برگردانده و کلاسهای درس خصوصیشان را با حضور یک تا 5نفر از دانشآموزان همسن در مساجد، حسینیهها، سرای محلهها و یا خانههای هلال برگزار کرده است
در طول 2هفته که فرد بیمار باید در قرنطینه میماند و نیاز به رسیدگی دائمی داشت، به خانه آنها میرفتند و خطر ابتلا به بیماری را به جان میخریدند. حمایتهای او و دوستان داوطلبش تنها به پرستاری از سالمندان مبتلا به کرونا خلاصه نمیشد و به حمایتهای مالی و معیشتی هم میپرداختند
حال در قالب یک کارگروه با یکی از خیریههای حوزه اجتماعی و زنان موفق شدیم تا ضمن ایجاد بستر کسبوکار خانگی برای این افراد، زمینه درآمدزایی شان را نیز فراهم کنیم. خوشبختانه امروز بعد از 4سال شاهد خودکفایی 15تن از این زنان هستیم
در دورهای که شیوع بیماری کرونا ترس و استرس عجیبی به جان مردم انداخته بود، تکمیل بودن ظرفیتهای بیمارستانی این هراس را بیشتر میکرد. داوطلبان هلالاحمری در آن زمان با فعالیت شبانهروزی و استقرار بیمارستانهای صحرایی تلاش کردند تا کمی از این نگرانیها بکاهند
یکی از برگزیدگان به مناطق روستایی و حاشیهای شهر سر میزند و برای حمایتهای معیشتی و بهداشتی و درمانی از نیازمندان، راه نرفتهای باقی نمیگذارد. اهدای خون داوطلبانه و مستمر، بهخصوص در دوره کرونا که ذخیره بانک خون کشور دچار کمبود میشد، از دیگر فعالیتهای داوطلبانهای است که او سراغشان رفته است