• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
پنج شنبه 29 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 161094
+
-

بی‌پرده با سلبریتی‌ها

عیسی محمدی

مهم است؛ اینکه چه می‌گویی. شاید فکر کنی که چه اهمیتی دارد؟ این اهمیت، برای اطرافیان تو، خانواده تو و دوستان تو قابل تعریف است. گاهی یک حرف، می‌تواند در این دایره اثرگذاری، تأثیری بگذارد که نمی‌توانی متوجه اهمیت بالایش بشوی. اما حتی مهم‌تر از آن، چیزی است که نمی‌گویی. گاهی باید گفت؛ وقتی که زمان گفتن است. در این صورت اگر نگویی، زخمی عمیق‌تر به‌جا می‌گذاری.
به یاد آن حکایت آغازین گلستان سعدی، جایی که می‌گفت وقتی پنجاه ساله شد، نشست و فکر کرد و دید که عمرش به باد رفته و حسابی تأسف خورد. در نتیجه خواست که باقی عمر را معتکف بشود و فقط عبادت کند و سکوت پیشه سازد. یکی از دوستان سابقش آمد و هرچه با او صحبت کرد، دید که سعدی گفتار نمی‌کند. به دوستش گفتند که ماجرا چنین است. دوستش هم پاسخ داد: «به عزت عظیم و صحبت قدیم که دم بر نیارم و قدم بر ندارم مگر آن گه که سخن گفته شود به عادت مألوف و طریق معروف که آزردن دوستان جهل است و کفارت یمین سهل و خلاف راه صواب است و نقص رأی اولوالالباب، ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام». و سپس شعری چنین می‌سراید: «اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است/به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی/دو چیز طیره عقل است؛ دم فرو بستن/به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.»
بله، همه قصه همین نکته‌ای است که سعدی علیه‌الرحمه، آن را ذکر می‌کند: خاموشی به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی. اما نکته بسیار مهم‌تر، هوش و درکی است که بتوانی تفاوت این دو را تشخیص بدهی. وگرنه خیلی‌ها سکوت پیشه می‌کنند در وقت گفتن اما تصور می‌کنند که این هنگامه گفتن، هنگامه سکوت است و گروهی دیگر نیز سخن می‌گویند به وقت خاموشی؛ با این تصور خام که بله، الان وقت سخن گفتن است.
بله، هر سخنی که به‌موقع گفته شود، می‌تواند اثری عظیم بگذارد و اگر بی‌موقع گفته شود، می‌تواند کدورت و شکستی عظیم‌تر ایجاد کند. حالا این کدورت و شکست، می‌تواند در مقیاس یک خانواده، یک دوستی، یک خویشاوند، یک همکار، یک سازمان یا حتی یک کشور و فراتر از آن باشد. بستگی دارد که جایگاه اجتماعی شما چگونه است. همه اینها را گفتیم تا به اینجا برسیم که اگر شما یک سلبریتی و چهره مطرح باشید، حالا در هر حوزه‌ای، این گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن و تشخیص آنها، اهمیت مضاعف و گاه حیاتی پیدا می‌کند. گاهی لازم است که سخنی بگویید در وقتی که باید بگویید، اما این سخن را نمی‌گویید. در نتیجه همه اعتباری را که عمری برایش سخت کوشش کرده‌اید، یک‌جا از دست می‌دهید و برعکس آن نیز درست است؛ گاهی سخنی می‌گویید در وقتی که باید بگویید و همین سخندانی و وقت‌شناسی، باعث می‌شود تا اعتبار و محبوبیت‌تان صدچندان شود.
ساده اینکه: گاهی از چهره‌های مطرح و حتی مرجع جامعه، حرف‌هایی می‌شنویم که حسابی آزرده‌خاطرمان می‌کند. چه بسا طرف منظوری هم ندارد، اما در وقت‌شناسی و فن بیان نکته‌هایی که می‌خواهد منتقل کند، دچار مشکل است. گاهی زمان درست را تشخیص نمی‌دهد و با همین اتفاق، هم محبوبیتش را از دست می‌دهد، هم باعث می‌شود تا دیگرانی، رنجیده‌خاطر شوند. حالا این فرد می‌خواهد یک مسئول باشد، می‌خواهد یک شخصیت هنری باشد، می‌خواهد یک شخصیت حتی دینی باشد یا...؛ این اصلی است که برای همه به یکسان عمل می‌کند. اینها دیگر گاهی برمی‌گردد به اینکه ما در زندگی چه آموخته‌ایم و چگونه آموخته‌ایم و چه عادت‌هایی را در خودمان نهادینه کرده‌ایم. همین‌ها باعث می‌شوند تا حتی بدون هیچ منظور خاصی، حرفی را به نادرستی منتقل کنیم. به قول یکی از نخبگان دانشگاهی کشور، حتی گاهی استفاده از حروف ربط هم در گفتار و نوشتار شما مهم است و باید به‌شدت روی آن تمرکز کنید وگرنه ممکن است برای‌تان دردسر تولید کند.
بدیهی‌ترین انتظاری که این روزها از چهره‌های بزرگوار و مطرح کشورمان می‌رود، آن است که تا جایی که می‌توانند نمک به زخم مردم نریزند. تا جایی که می‌توانند با مردم همراهی کنند و در این همراهی نیز درستی در قالب و محتوا را به نیکی رعایت کنند. نمایش خوشی‌های زندگی در چنین شرایطی، مصداق همان گفتن به وقت خاموشی است. شما رفته‌اید و تفریحی کرده‌اید؛ خوشتان باشد. اما واقعاً چه لزوم منطقی و شرعی و عقلی و اجتماعی وجود دارد که آن را عمومی کنید؟ شاید بخش اعظمی از طرفداران شما چنین امکانی نداشته باشند. یا اینکه می‌آیید شوخی خاصی بکنید و چون دچار لکنت در فن بیان این نکته‌ها هستید، دقیقاً پیام‌تان را برعکس منتقل می‌کنید. بدیهی و طبیعی است که باید نوع پیام و جامعه مخاطب و زمان انتقال پیام و پارازیت‌های ممکنت را به خوبی شناسایی کرده باشید و اینها جزو بدیهیات حرفه و کار شماست.
از چهره‌های مطرح کشورمان انتظار هوش و درک بیشتری داریم؛ اینکه بدانند کی سخن بگویند و کی سخن نگویند. وگرنه آنها نیز آدمیزادگانند و حق سخن دارند اما هر حقی توسط زمان و مکان و مقتضیات خاصی نیز محدود می‌شود. گاهی یک شوخی نادرست، می‌تواند موجی از نارضایتی علیه یک سلبریتی را در چنین وضعیتی ایجاد کند یا برعکس. آیا داشتن چنین درخواست‌هایی از چنین عزیزانی، خارج از قاعده و توان آنهاست؟

این خبر را به اشتراک بگذارید