خالق «من او»
رضا امـیرخـانی را اگر داستاننویس و راوی ماجراها بدانیم، بیراه نگفتهایم. او که در حوزههای دیگر نیز دستی بر آتش داشته و غیر از داستاننویسی آن وادیها را نیز تجربه کرده است، بیشتر این نامآشنایی خود را از داستاننویسی و رمانهایش کسب کرده. امری نهچندان اتفاقی که ماحصل ذوق و قریحه و همچنین پشتکار او در این میدان است. رضا امیرخانی 27اردیبهشت سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. علاقهمندیاش به ادبیات از شبهای شعر انقلاب اسلامی در دبیرستان علامه حلی شروع شد و از همان اواخر دوران دبیرستان نوشتن را آغاز کرد. حاصل این قلمزدنها، نخستین رمان او به نام «ارمیا» بود که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد. دیگر اثر امیرخانی در سال ۱۳۷۸ با نام «من او» منتشر شد. او برای نوشتن «من او» نزدیک به 2سال از عمرش را وقف مطالعه آثاری درباره تهران قدیم کرد. این رمان از پر خوانندهترین رمانهای دهه 80 ایران بود، چرا که رضا امیرخانی روایت کردن را بلد است. گویی داستان را میداند، مخاطب را میشناسد و بعد در لحظهای تصمیم میگیرد تا تمامی این دانستهها و ادراک فردی را در قالب روایتی پیش روی مخاطب بگشاید. با وجود اینکه تمام آثارش در یک حد و اندازه نیستند اما میتوان گفت او در این امر موفق بوده است. او داستانها را جوری برای ما میگشاید که گویی این خود ما هستیم که پا در عالم روایت گذاشتهایم و داریم آن ماجرا را تجربه میکنیم. این اتفاق در برخی از این تجربهها پررنگتر است و در برخی دیگر رنگوبوی نامحسوستری دارد.