• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 11 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 159767
+
-

چهره غمگین من

مریم ظاهری

حلقه حلقه دور هم ایستاده‌ایم و به چیزی که خیلی هم خنده‌دار نیست می‌خندیم. دور‌تر جیغ مرغان دریایی و صدای امواج به هم می‌آمیزد و شوق را مضاعف می‌کند. دوباره کسی چیزی می‌گوید و دوباره شلیک خنده. در این ساحل دریای نیمه طوفانی ما تنها نیستیم که می‌خندیم، دیگران هم همینند. تاریخ به روز 11اردیبهشت رسیده و تقویم جهانی این روز را به نام روز جهانی قهقهه نامگذاری کرده و ما هم بدون اینکه بدانیم چرا و چه‌کسی این روز را در تقویم ثبت کرده به‌کار خندیدن مشغولیم و از چهره غمگین کسی هم خبری نیست؛ همه شادند. و در این روز خوش چهره غمگین هم سؤالی شاید بی‌جواب باشد که گویا در این روز خاص هست؛‌کنار به کنار ما که ایستاده‌ایم و نزدیک پرتگاه ساحل، پلیس مردی را دستبند به‌دست با خود می‌برد، مرد چهره‌اش از حرکت پلیس گیج و مبهوت است با نگاه پرسشگر به همه ما نگاهی می‌اندازد و دست بسته دور می‌شود. یکی که همراه آنهاست به لبخندی تلخ می‌گوید ولش کنید که بی‌گناه است و تنها جرمش چهره غمگینش است آن هم در روزی که ناراحت بودن جرم است؛ و ادامه می‌دهد بخت برگشته چند سال پیش درست در روزی که باید غمیگن باشد او شاد بوده است. ولش کنید که انجام کار درست را در زمان درست نمی‌داند و بی‌گناه است. گوش کسی بدهکار نیست و متهم دست بسته دور می‌شود. و ما که نه، من دوباره به‌خودم می‌آیم ؛‌کتاب چهره غمگین من نوشته «هاینریش بل» دستم است و دریاچه چیتگر در مقابل چشمانم، از طوفان خبری نیست، هرچند جیغ مرغان دریایی بر فراز دریاچه برپاست و من لبخندی می‌زنم به پهنای صورت و به دور‌تر‌ها خیره می‌شوم. تنها هستم اما غمگین نیستم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید