چرا سریالهای مناسبتی سالهای گذشته موفق بودند؟
سرگرمی بهجای شعار
یاور یگانه - روزنامهنگار
همانطور که میشد حدس زد سریالهای نوروزی تلویزیون امسال هم همچون چند سال اخیر چنگی به دل نزدند و نتوانستند مخاطب پروپاقرصی پیدا کنند که حتی در میانه مهمانی و دیدوبازدید هم حواسش به ساعت پخش سریال محبوبش باشد. بلافاصله، در نخستین روز بعد از تعطیلات نوروزی، ماه رمضان آغاز شد و سریالهای مناسبتی این ماه روی آنتن رفتند. سریالهای رمضانی امسال هم نهفقط با سریالهای موفق سالیان گذشته بلکه بهطور کلی با اصول سریالسازی فاصله زیادی دارند. همین شبها 2 سریال موفق رمضانی که سالها پیش نمایش داده شدهاند، برای چندمین بار بازپخش میشوند، اما همچنان از سریالهای رمضانی امسال تروتازهتر و بامزهتر هستند. سریال «خانهبهدوش» ساخته رضا عطاران در رمضان سال1383 به روی آنتن شبکه سه رفت و مورد استقبال قرار گرفت. چند سال بعد، در رمضان سال1387، عطاران بار دیگر با سریال «بزنگاه» اوقات خوشی را برای دوستداران تماشای سریال در ساعتهای پس از افطار رقم زد. رمضان امسال هم «خانهبهدوش» هر شب ساعت23 از «شبکه تماشا» به روی آنتن رفته و شبکه «آی فیلم» هم از دیشب پخش «بزنگاه» را از ساعت۲۰ آغاز کرده است. چرا این 2سریال که بیش از یک دهه پیش ساخته شدهاند همچنان و در چندمین بازپخششان برای مخاطب امروز جذاباند، اما سریالهای جدید تلویزیون بسیار کهنه و عقبتر از زمانهشان بهنظر میرسند و نمیتوانند در جذب مخاطب موفق باشند؟
کهنههای همیشه نو
سریالهای مناسبتی اصلی تلویزیون از سه شبکه یک، 2 و 3 پخش میشوند. «خوشنام» به کارگردانی علیرضا نجفزاده و به تهیهکنندگی احمد زالی سریال رمضانی شبکه یک است و در خلاصه داستان آن آمده: «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو.» سریال «ازسرنوشت4» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و به تهیهکنندگی اکبر تحویلیان سریال رمضانی شبکه دو است. داستان این سریال حول محور موانع موجود بر سر راه تولید داخلی و تشویق جوانان به تولید دانشبنیان میچرخد. پخش «نجلا2» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و به تهیهکنندگی سعید سعدی از شبکه3 از اول فروردین شروع شده و تا پایان ماه مبارک رمضان نیز ادامه خواهد داشت. فصل دوم «نجلا» همچون فصل نخست آن داستانی عاشقانه در بستر تاریخ معاصر است. همین خلاصه داستانها نشان میدهد که چرا این سریالها تا الان موفق نبودهاند و احتمالا تا پایان پخششان هم به موفقیت نمیرسند. جدا از ضعفهای آشکار در فیلمنامهنویسی - که شامل مواردی مثل بیمنطقی حوادث، تخت بودن شخصیتها و ملالآور بودن دیالوگها میشود - یکی از دلایل اصلی ضعف سریالهای تلویزیونی شعاری بودن بیش از حد آنهاست. سریالهایی مثل «خانهبهدوش» یا «بزنگاه» قصد داشتند مخاطب را سرگرم کنند و به همین دلیل به فیلمنامهنویسی، بازیگری، اجرا و کارگردانی اهمیت میدادند. بهترین پیامهای اخلاقی و معرفتی هم، وقتی در فرمی ناهنجار و بیقاعده عرضه شوند، خریداری ندارند. عطاران نمیخواست با سریالهایش جامعه را به سمتوسویی سوق دهد، چون خوب میدانست یکسریال توان ایجاد تغییرات اجتماعی ندارد، اما در عوض، برایش مهم بود که مخاطبش را نگه دارد و او را سرگرم کند. مهمترین گمشده سریالهای تلویزیونی در سالیان اخیر ارزش صرف سرگرمی است. حتی وعاظ و سخنرانان مذهبی هم خوب میدانند اگر سخنانشان جذابیت نداشته باشند، توجه مستمعان را از دست میدهند و نمیتوانند نکات اخلاقی مورد نظرشان را به آنها منتقل کنند. اما انگار سریالسازان جدید فقط قصد دارند در سریالهایشان پیام پشت پیام، بدون هیچ ظرافتی، تلنبار کنند و بهجای رضایت مخاطب، رضایت مدیران را برآورده سازند. با این تفاسیر، عجیب نیست برخی از سریالهای قدیمی که برای سرگرم کردن مخاطب ارزش قائل بودند، همچنان از سریالهای جدید جذابتر و دیدنیتر باشند. اگر مدیران صداوسیما به این دید میرسیدند که مخاطب تلویزیون را با سرگرمی میشود نگه داشت و نه شعار، تلویزیون دچار افت مخاطب نمیشد و ارزش بیشتری برای کیفیت برنامههایش قائل بود.