• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
شنبه 20 فروردین 1401
کد مطلب : 157564
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/J601D
+
-

نقطه بی‌بازگشت هسته‌ای و عقبگرد ممنوع

یادداشت
نقطه بی‌بازگشت هسته‌ای و عقبگرد ممنوع

سیامک باقری ؛ کارشناس مسائل سیاسی

اگر جمله‌‌ای بتواند توصیف‌گر وضعیت و موقعیت دانش و فناوری هسته‌‌ای ایران باشد، این است که جمهور اسلامی ایران اکنون در این دانش و فناوری به نقطه بازگشت‌ناپذیری رسیده و هیچ قدرت سلطه‌گری قادر به گرفتن آن از ایرانی‌‌‌ها نیست. آنچه ایران و ایرانی‌‌ها را به این نقطه رساند، مبانی انقلاب‌اسلامی و درسی بود که تاریخ روابط قدرت‌ها با ایران انقلابی پس‌از پیروزی انقلاب‌اسلامی و حتی قبل از انقلاب داده‌است. درس و عبرت‌‌آموزی ایرانی‌‌های اصیل از مبانی و تاریخ این بود که «ایران قوی» با نگاه به بیرون و تکیه بر قدرت‌‌‌های سلطه‌‌‌گر میسر نیست و برای کسب، افزایش و حفظ قدرت و منافع‌ملی و مصالح اسلامی نسخه‌ای به‌جز «اراده پولادین» وجود ندارد و انتخابی غیراز این راه، سرابی بیش نیست؛ چون در ساختار نظام سلطه که «قدرت»، حرف اول و آخر آن را می‌زند، اجازه قوی‌شدن به کشورها را خارج از دایره نفوذ‌‌‌شان نمی‌دهد. از این‌‌رو، پیگیری مصرانه ایران برای کسب دانش و فناوری هسته‌‌ای، به‌عنوان یکی از علوم و فناوری‌‌‌های هایتک و استراتژیک برای قوی‌شدن به‌رغم شدیدترین و بی‌‌سابقه‌‌ترین فشارهای قدرت‌های غربی و شرقی حاصل درس از فرازونشیب‌های تاریخ روابط قدرت‌ها با ایران قبل و بعد از انقلاب بوده‌است.
1-نخستین عبرت ایرانی‌‌‌ها آنجا بود که کشورهای آلمان و فرانسه به درخواست پیگیرانه ایران مبنی بر ساخت نیمه‌کاره نیروگاه‌های بوشهر پاسخ منفی دادند. بعد از آن نیز وقتی جمهوری اسلامی ایران پای روس‌ها را به میان کشید، آنقدر کارشکنی کردند که ایران را این پروژه منصرف کنند، اما ایران به‌رغم این فشارها، مقاومت کرد و به آن رسید.
2-دومین تجربه زمانی اتفاق افتاد که درخواست کمک ایران از کشورهای غربی اعم از اروپایی و آمریکای لاتین برای استخراج اورانیوم و ساخت مرکز فرآوری اورانیوم یو.سی.اف اصفهان به‌منظور تأمین سوخت نیروگاهی اتمی که در دست ساخت داشت را نپذیرفتند. با توسل ایران به چینی‌‌ها دراین زمینه، باز همان داستان روسیه تکرار شد، با این تفاوت که چینی‌‌ها به‌دلیل فشارهای بسیارسنگین آمریکا و اروپا کلا از این پروژه دست کشیدند و ایران به‌ناچار راه خوداتکایی را پیش گرفت و موفق به راه‌‌اندازی آن شد.
3-سومین درس در دهه‌1380 بود که ایران اعلام کرد به فناوری غنی‌‌‌سازی دست یافته‌است. در این زمان فشارهای همه‌جانبه‌‌ای بر ایران وارد و درنهایت منجر به نشست‌هایی با تروئیکای اروپایی و انعقاد پیمان سعدآباد و پس از آن پاریس شد، اما دیری نپایید که اروپایی‌‌ها عهد خود را شکستند و برای ایرانی‌ها هم ثابت شد سعدآباد و پاریس فریبی برای جلوگیری و برچیدن چرخه فناوری غنی‌سازی است. از این‌رو، ایرانی‌ها با اراده پولادین خود راه خود را رفتند و در 20فروردین‌ماه سال1385 اعلام کردند که با راه‌اندازی یک زنجیره کامل غنی‌سازی در نطنز، چرخه سوخت هسته‌ای را تکمیل کرده‌اند.
4-چهارمین تجربه در شرایطی رخ داد که رآکتور آزمایشگاهی 5مگاواتی ایران نیازمند به سوخت اورانیوم 20درصد بود که درصورت توقف این رآکتور تولید رادیوداروها هم متوقف می‌شد و می‌توانست فاجعه انسانی را برای بیماران ایرانی ایجاد کند. در این زمینه نیز درخواست ایران از کشورهای غربی با شرط و شروط‌های غیرقابل تصور و استنکاف روبه‌رو شد. این در حالی است که ایران صاحب 10درصد از سهام کارخانه غنی‌سازی اورانیوم «اورودیف» فرانسه بود و به‌غیر از این، وزارت خارجه ایران برای تأمین سوخت اورانیوم 20درصد در 2مرحله، یک‌بار در دهه 1360 و بار دوم در دهه‌1380 طی نامه‌نگاری درخواست خرید آن را به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داده بود، اما با پاسخ مناسب روبه‌رو نشد و برای بار دوم با شروط فراوان آمریکایی‌ها مواجه شد که معنا و مفهوم آن این بود که اورانیوم 20درصد هرگز دست ایران را نخواهد گرفت مگر اینکه ایران از غنی‌سازی و همه چرخه غنی‌سازی دست بکشد یا خودش دست به‌کار شود که درنهایت راه دوم انتخاب شد.
 5-پنجمین درس تلخ ایران، پس از توافق برجام است که آمریکا و اروپا به هیچ‌یک از تعهدات خودشان عمل نکردند و افزون بر این آمریکا با خروج یک‌طرفه و بدون هزینه، فشارهای شدیدتر از قبل از توافق برجام بر ایران تحمیل کرد، بدون اینکه از طرف سایر اعضای برجام محکوم شود.
اروپایی‌ها نه‌تنها از ایران دربرابر این اقدام ضد‌قواعد بین‌المللی دفاع عملی نکردند، بلکه هم‌داستان با کاخ‌سفید بر ایران انواع فشار سخت، نیمه‌سخت و نرم را وارد کردند که پذیرش شروط 12گانه پمپئو، وزیرخارجه ترامپ‌به‌معنای دست‌کشیدن از غنی‌سازی و قبول برجام‌های موشکی، منطقه‌ای و حقوق بشری بود.
گرچه برخی ‌جریانات در داخل تلاش داشتند که این شرایط را منحصر به‌وجود ترامپ و تیم او بکنند، اما با روی کار آمدن بایدن و دمکرات‌ها باز تغییری در شرایط تحمیلی صورت نگرفت. این شرایط نیز درسی مضاعف و جدید‌ را به همه آموخت که برای قوی‌شدن ایران یک راه بیشتر نیست: ادامه هوشمندانه مسیر پیشرفت دانش و فناوری هسته‌‌ای با رویکرد خنثی‌سازی‌ تحریم‌ها به‌جای گره‌زدن رفع تحریم‌ها به برجام.
6-اکنون شواهد نشان می‌دهد شرایط ایران پس‌از طی مسیری پرفرازونشیب، بسیار بهتر از گذشته است. اهرم‌های فشار غرب تضعیف و درحال فرو‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی است و فقط با پروپاگاندا و عملیات رسانه‌‌ای تلاش بر نفوذ در اراده ایران دارد. این درحالی‌است که سیاست خنثی‌سازی تحریم‌‌ها جواب داده و باید درآینده تغییرات ملموس‌‌تری از این ناحیه شاهد باشیم. بنابراین، براساس 3 عامل اساسی؛ فرو‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی ابزارهای فشار سخت و نیمه‌سخت آمریکا، نتیجه‌بخش بودن سیاست خنثی‌سازی تحریم‌‌ها که در آینده شدت بیشتری پیدا خواهد کرد و توان دانش و فناوری هسته‌ای بی‌بازگشت، این اعتقاد را تقویت کرد‌که هرنوع عقبگرد در توافقات ممنوع است.
مهم‌تر از اینها، این باور، درس بزرگی بود که از فرازونشیب نحوه برخورد غرب با برنامه‌‌ هسته‌ای ایران حاصل شده‌است که در هر مرحله، خود غربی‌ها نیز به‌طور غیرمنتظره‌‌ای نتایج فشارهای خود در توسعه فناوری هسته‌ای ایران ‌دیده‌اند.
بنابراین، آمریکا هیچ راهی برای پذیرش خواسته‌های ایران‌ ندارد و ایران نیز به‌رغم شگرد نخ‌نمای کاخ‌سفید و متحدان اروپایی آن در توقف مذاکرات برای باج‌گیری و جریان پرحجم رسانه‌‌ای تحریفِ واقعیت‌‌ها برای فشار روانی بر تصمیم‌‌‌‌گیران، از موضع مشروع خود عقب‌نشینی نخواهد کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید