امروز با سواد بودن چه معنایی دارد؟
سیدجواد رسولی - کارشناس رسانه
با سواد بودن در فرهنگ ما همیشه ارزشی مثبت و مهم بهشمار آمده است. بهخصوص این صفت برای مدیران و تصمیمگیران کشور دارای اهمیت بالاست. مدیران و مسئولان باید باسواد باشند تا بتوانند مسائل کشور را درست تشخیص بدهند، از کارشناسان مناسب کمک بگیرند و راهحلهای دقیق و کارآمد برای آن مسائل بیابند. اما تعریفی که امروز برای داشتن سواد داریم با گذشته بسیار متفاوت است. امروز سواد داشتن فقط بهمعنای توانایی خواندن و نوشتن به زبان فارسی و داشتن یک مدرک تحصیلی از دانشگاه نیست. این چیزها ممکن بود تا 20 سال پیش همچنان کار را راه میانداختند اما امروز برای کسی که در جایگاه تصمیمسازی و بهخصوص تصمیمگیری برای مردم نشسته است به هیچ وجه کافی نیست. امروز برای باسواد بودن فرد نیاز دارد عقلانیت و مهارت ارتباطی را در سطحی بالا داشته باشد. برای مجهز بودن به مهارت و عقلانیت ارتباطی نیز 2چیز بسیار ضروری است. اول دانستن حداقل 2 زبان دیگر بهجز زبان فارسی. این دو زبان در مورد کشور ما قاعدتا انگلیسی و عربی است. دلیلش نیز روشن است. زبان انگلیسی ما را به آنچه بهصورت عمومی در جهان میگذرد متصل میکند چرا که امروز زبان تثبیت شده دانشگاهی، سیاسی، اقتصادی و مالی جهان انگلیسی است. بدون دانستن این زبان ما در جهان دچار لکنت هستیم. نمیتوانیم دیگران را به خوبی درک کنیم و نمیتوانیم آنچه داریم (و البته که ما بهخصوص در فضای فرهنگی بسیار چیزها داریم و دستمان پر است) را برای دیگران عرضه کنیم. وقتی ارتباط به این شکل مختل باشد اسباب سوءتفاهم با دیگران از یک سو و سوءاستفاده کشورهای رقیب یا دشمنان به راحتی فراهم میشود. از سوی دیگر زبان عربی ما را به ملتها و کشورهای اطرافمان متصل میکند. میتوانیم با آنها تعامل کنیم و این تعامل بهدلیل داشتن فرهنگ و تاریخ مشترک با همسایگان اسباب نزدیکی و دوستی و همکاری میشود. روزانه اتفاقهای بسیار زیادی در منطقه میافتد و کاربران در فضای مجازی به این اتفاقات واکنش نشان میدهند. اتصال به این جریان تولید محتوای روزانه و دنبال کردن آنها ما را در فهم جامعههایی مشابهخودمان، میخواهد در شمال آفریقا باشد یا در جنوب خلیجفارس، توانمند میکند. اما این برای یک مدیر با سواد امروز ایرانی کافی نیست. دومین مولفه عقلانیت ارتباطی در چنین فردی مجهز بودن به دانشی حداقلی از فناوری دیجیتال است. قاعدتا منظورم این نیست که او بلد باشد کد پایتون بنویسد، اما لازم است بلد باشد برای خودش ایمیل درست کند، ایمیلهایش را بخواند و پاسخ بدهد، بلد باشد در شبکههای اجتماعی برای خودش حساب کاربری بسازد، با دیگران تعامل کند، با ادبیات تولید شده در این شبکهها آشنا باشد و تا حدی از راهبردهای جریانسازی و تولید محتوای آنلاین در جهان دیجیتال سر در بیاورد. بله، امروز نوجوانهای سیزده چهارده ساله هم اینها را و بسیار بیشتر از اینها را بلدند و بهکار میبرند. اما نکته اینجاست که مدیران و تصمیمگیران ما همچنان به نسلی تعلق دارند که در مقابل این نوع جدید سواد مقاومت میکند. در نخستین روزهای سال جدید بیایید آرزو کنیم مدیران و مسئولان ایرانی که سرنوشت میلیونها ایرانی را با تصمیمات خود بهدست دارند، حداقل مسئولانی باسواد باشند یا اگر نیستند به فقدان سوادشان آگاه شوند و بهدنبال یاد گرفتن باشند.