حمید ظهرابی- مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس
حفاظت پایدار از حیاتوحش و محیطزیست بهمعنای توسعه پایدار است. مهمترین وجه آن نیز محیطزیست، اقتصاد و رویکردهای اجتماعی است. اینکه دزدانه زغال بگیرند و جنگل را به آتش بکشند تا مأموران مشغول شوند و چند کیلو زغال به مقصد برسد، یا شکار دزدی کنند و بر سر مأمور فریاد بزنند «نزدیک نشو! جان به لب رسیدهام و فرزندانم نان ندارند، یا مرا بکش یا تو را میکشم اما تسلیم نمیشوم!» چه معنایی دارد؟ غیر از وجود نقص در اقتصاد و فروپاشی اخلاق است که قربانی آن محیطزیست میشود؟
درثروتمندترین کشورهای جهان حفاظت و حیاتوحش، بازده میلیارد دلاری برای مردم دارد. چون سالانه میلیونها نفر از مناطق حفاظت شده بازدید میکنند و هزاران شغل ایجاد میشود. چرا آنجا دستاندازی به طبیعت کمتر و حال حیاتوحش خوب است؟ چرا در آنجا مردم آرزو دارند املاکشان پارک ملی شود اما در ایران برای اعلام حفاظت در اراضی دولت هم عزادار میشوند؟
پس هنوز به پارادیم حفاظت آنگونه که سزاوار است نرسیدهایم. حفاظتی که با دخیل کردن علم زیستشناسی حفاظت، مسائل اجتماعی و... بپردازد و به رفاه مردم و حفاظت پایدار طولانی مدت از حیاتوحش منجر شود. حفاظت در ایران به همان شیوه 60سال گذشته است. متکی به قوانین دست و پاگیر، ممنوعیت و محدودیت بیمنطق و فراوان که خود را حق مطلق میداند و با مردم میجنگد.
سالهاست که متخصصان محیطزیست بهدنبال اصلاح این رویکرد هستند. اما موانع بسیار است. پوستاندازی بزرگ به زمان طولانی، منابع کافی و حمایت سترگ نیاز دارد. هم اکنون ما و محیطبانها در حفاظت از حیاتوحش تنهاییم. منافع حفاظت در بیشتر موارد با خواست مردم محلی در تضاد است و مردم دوستمان ندارند. سیاستمداران هم از مخالفتها و مانعتراشیها بیزارند. مدام با شکاردزدهای محلی درگیر هستیم و هرسال چندین خانواده از دو طرف رخت عزا بر تن میکنند. سازمان حفاظت محیطزیست به کوتاهی و ضعف متهم میشود و با این حال برخی حاضر به پذیرش کمفشارترین روشهای بهرهبرداری از مناطق حفاظت شده در قالب طبیعتگردی هم نیستند و نگران آرامش حیاتوحشاند. برخی به حق دلواپسند و برخی ادای دلواپسی را در میآورند. همان هایی که میگویند سگ و گربه باید جای آدمها را در شهر بگیرند.نگرانی آنجاست که گروهی کوچک از این جماعت، مسئله برایشان اعتقادی است. باید چارهای اندیشید؛ مقررات را اصلاح کرد و قوانین مرتبط با حفاظت مشارکتی را جدی گرفت. مدیرانی را بهکار گماشت که به حفاظت و مدیریت مشارکت محور اعتقاد دارند. مردم افزایش سریع جمعیت در حفاظتگاههای مردمی را میبینند. رونق آرام طبیعتگردی در قرقها مقابل چشمشان است. بسیاری از کارشناسان و متخصصان دیگر از انگ و تهمت نمیهراسند و سخن علمی میگویند و علم راه خود را مییابد.
رویای حفاظت پایدار ازمحیطزیست و حیاتوحش
در همینه زمینه :