• دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 12 ذی القعده 1445
  • 2024 May 20
چهار شنبه 18 اسفند 1400
کد مطلب : 156033
+
-

باران مقصر نیست

حامد فوقانی  -  دبیر سرویس شهری

 ترافیک دوشنبه شب تهران، خیلی‌ها را شگفت‌زده و البته کلافه و عصبانی کرد؛ چه آنهایی که زیر باران منتظر رسیدن تاکسی بودند، چه آنها که پشت غربیلک خودرو، دندان به هم می‌ساییدند و چه آنهایی که در خانه، از نیامدن نان‌آور خانواده طبق معمول هر روز، دل‌شان شور می‌زد.
این اولین بار نبود که بزرگراه‌ها و خیابان‌های تهران اینگونه از حرکت می‌ایستند و در عوض عقربه‌های ساعت به سرعت حرکت می‌کنند. آخرین بار هم نخواهد بود. اما چرا گاهی اینگونه در پایتخت، خودروها حتی پیشروی لاک‌پشتی هم ندارند؟ شاید بهتر باشد اینگونه بگوییم که چرا همه چیز در هم تنیده شده و تهران ناگهان قفل می‌شود؟ چرا گره‌های ترافیکی چنان شکل می‌گیرند که پلیس هم در باز کردن آنها عاجز می‌شود؟ آیا باید علت را تنها به گردن شب عید و باران انداخت؟ 
  نزدیک به 2دهه است که مدیران شهری، کارشناسان و شهروندان فریاد می‌زنند حمل و نقل عمومی را دریابید. واضح  است که حمل و نقل عمومی کارآمد، می‌تواند به کاهش ترافیک و آلودگی هوا منجر شود. اما دولت‌های نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم هیچ‌گاه به طور جدی برای این موضوع به کمک شهرهای بزرگ کشور نیامدند. کمک که چه عرض کنیم! حتی وظایف قانونی خود برای پرداخت سهم یک‌سومی یارانه بلیت مترو و اتوبوس، پرداخت نیمی از اعتبار لازم برای ساخت و تجهیز مترو، پرداخت 82.5درصدی منابع مالی خرید اتوبوس، ارائه تسهیلات لازم برای نوسازی ناوگان تاکسیرانی و گشایش راه‌های بهره‌مندی از منابع ارزی و فاینانس‌ها را هم انجام ندادند. به جایش تا توانسته‌اند چوب لای چرخ شهرداری‌ها برای گرفتن اوراق مشارکت و وام‌ها گذاشتند. بنابراین انتظار می‌رود که دولت سیزدهم این موضوع را با اهمیت ببیند؛ چراکه اقدام امروز، جلوگیری از هدررفت میلیاردها تومان منابع مالی ارزشمند برای مصرف سوخت، درمان مشکلات سلامتی مردم و ... است. البته یکی از اقدامات مثبت اخیرا رخ داد و آن فراهم شدن 750میلیارد تومان منابع مالی از سوی استانداری و وزارت کشور برای تکمیل متروی تهران- پرند بوده است.
  تقویت سیستم نظارت برای عملکرد اتوبوسرانی و تاکسی مورد نیاز است. در واقع نمی‌توان از شهروندی که شب‌هنگام در زیر باران، مستاصل به دنبال اتوبوس و تاکسی است و احتمال می‌دهد که سارقی گوشی تلفن‌همراهش را بقاپد، انتظار داشت تا با سامانه‌های 1888 و ... تماس بگیرد و نبود اتوبوس و تاکسی در پایانه‌ای را اطلاع دهد. دوشنبه شب این موضوع در بسیاری از نقاط تهران نمایان بود که تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها (البته نه همه خطوط و به غیر از خطوط بی‌آرتی) به یکباره غیب شدند.
  هوشمندسازی، راه حل دیگری است که می‌تواند به گره‌گشایی ترافیک‌های وحشتناک کمک کند. چراغ‌های راهنمایی و رانندگی اگر کاملا هوشمند شوند، این میزان نیاز به تنظیمات دستی ندارند. این در حالی است که با همه زحماتی که این روزها از سوی نیروهای راهنمایی و رانندگی در شهر شاهد هستیم اما گاهی افسران در تقاطع‌ها حضور ندارند و چون چراغ‌های هدایت هوشمندی هم در کار نیست، خودروها در هم گره می‌خورند.  
  باید قبول کنیم که رفتارهای رانندگی بسیاری از رانندگان ایرادات فراوان دارد. متاسفانه ما به جای عادت به فرهنگ درست رانندگی کردن، پس از اخذ گواهینامه رانندگی، به مرور در قالب فرهنگ بد رانندگی فرو می‌رویم و یکی از همان‌هایی می‌شویم که به قوانین رانندگی احترام نمی‌گذاریم. آنهایی که با سرعت پایین در لاین سرعت حرکت می‌کنند، آنهایی که در مواجهه با ترافیک، وارد لاین اضطراری می‌شوند، آنهایی که بین خطوط رانندگی نمی‌کنند، آنهایی که دائم لاین عوض می‌کنند و دهها مورد دیگر، همگی باعث می‌شوند که ترمزهای بی‌جهت زیادی فشرده شود، سرعت حرکت پایین آمده و ترافیک سنگین شود. 
  بسیاری از شهروندان، هنوز به استفاده ترکیبی از مُدهای گوناگون حمل و نقلی سوق پیدا نکرده‌اند؛ اینکه بتوانند مدیریت سفر شهری را در دست بگیرند. نکته اینجاست که خیلی‌ها وقتی سوار بر خودروهای شخصی می‌شوند، از همان ابتدا تصمیم‌شان رسیدن به مقصد با همان خودرو است. در صورتی که یکی از معیارهای شهرهای امروزی فعال کردن تحرک هوشمند با زیرساخت‌های متصل بهم است. به عبارتی بخش‌های مختلف حمل‌ونقل شهری مانند سیستم ‌ابری عمل کنند: چراغ‌های راهنمایی، خودرو‌ها، اتوبوس‌ها، قطارها، دوچرخه‌ها، مردم، نقشه‌ها و حتی جاده‌ها. این رویکرد اینترنت اشیا (IOT) اجازه می‌دهد تا مکان، سرعت، ظرفیت و سایر داده‌ها جمع آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل شوند و شهروندان آگاه با مدیریت سفر، وسیله‌های مختلف را در ترددها به کار گیرند.
نتیجه: واقعیت آن است که ترافیک بخشی از هویت این شهر شده؛ مثل بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا؛ آمارها نشان می‌دهد که ‌هر شهروند مکزیکوسیتی، مسکو و شیکاگو، سالانه به ترتیب 218، 210 و 138ساعت از عمرش در ترافیک تلف می‌شود. در لندن نیز عصرهنگام، زمان طی کردن مسیرها نسبت به دیگر زمان‌ها 67درصد افزایش می‌یابد. در تهران هم به‌طور میانگین روزانه 38 تا 40دقیقه عمر شهروندان در ترافیک هدر می‌رود. اما در مواقعی مثل تعطیلات عید نوروز، ترافیک روان و زمان کمتر و در زمان بارندگی، ترافیک پرحجم و زمان بسیار بالاتر می‌رود. به هرحال این لحظات پایانی سال به زودی می‌گذرند و سال نو فرا می‌رسد. زمان هرگز درنگ نمی‌کند تا ما اقدامی را که باید انجام دهیم، به وقت دیگر موکول کنیم. آنچه ما باید به آن عادت کنیم، ترافیک است و همکاری بیشتر برای زندگی در کلانشهری که چنین شاخصه‌ای دارد. تنها می‌توان به گونه‌ای رفتار و عمل کرد که اولا وضعیت بدتر از این نشود و ثانیا تا حدودی بهبود یابد. اگر اکنون، توسعه بخش حمل و نقل عمومی مورد حمایت بیشتر نسبت به گذشته قرار نگیرد، نظارت بر فعالیت‌های تقویت نشود، فرهنگ رانندگی بهبود نیابد، هوشمندسازی صورت نگیرد، در آینده‌ای نزدیک، تهران پارکینگی بزرگ خواهد بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید