مهدی سعیدی- کارشناس مسائل سیاسی
در فضای رقابتهای انتخاباتی خردادماه1400 بود که بار دیگر مسئله مبارزه با فساد به یکی از شاخصهای مناظرات سیاسی و مطالبات مردمی بدل شد. در آن کارزار هریک از نامزدهای انتخاباتی تلاش کردند تا خود را پرچمدار مبارزه با فساد معرفی کنند که برنامههای عملی و مؤثری برای تحقق این امر در چنته دارند، اما دراین میان این آیتالله سیدابراهیم رئیسی بود که گوی سبقت را از رقبا ربود و توانست بر صندلی ریاستجمهوری بنشیند.
بخشی از عوامل مؤثر در پیروزی رئیسی را باید در خوشنامی او در پیشینه مبارزه با فساد جستوجو کرد. عملکرد وی در جایگاه ریاست دستگاه قضا نشان داده بود که ارادهاش برای مبارزه با فساد جدی است و در این مسیر با هیچکس تعارف ندارد. همین پیشینه به کمک آمد تا این ذهنیت شکل گیرد که اگر او بر مسند ریاستجمهوری بنشیند، خواهد توانست فساد را از ریشه بخشکاند و «مبارزه با فساد» را جایگزین «مبارزه با مفسدان» کند.
اینک قریب به 10ماه است که از فضاهای پر شور و هیجان انتخابات فاصله گرفتهایم و میلیونها ایرانی که پای صندوق رأی آمدهاند، منتظرند تا قاضیالقضات پرچمدار مبارزه با فساد، اینک در قامت رئیسجمهور نیز قاطعیت خود را در جنگ با رانتخواران به نمایش بگذارد و آب را از سرچشمه پاک کرده و به وعدههای انتخاباتی عمل کند.
دراین میان هرچند مطالبات تنها به فسادستیزی منحصر نمیشود، اما بهنوعی تحقق آن برای افکارعمومی اولویت یافته است. امروز چشمهای بسیاری منتظر است که حرکت فسادستیزی که از همان روز آغاز بهکار دولت سیزدهم کلید خوردهاست، آثار و نتایج خود را آشکار کند و آنقدر باشکوه عیان شود که به دستاوردی قابلملاحظه در اذهان عمومی بدل شود.
دراین میان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
1- بخش عمدهای از فعالیتهای دولت در عرصه حل مشکلات جامعه و توسعه و پیشبرد کشور، برنامههای زیربنایی و زمانبری است که شکوفایی آن نیازمند صبر و حوصله فراوانی است. درطول این چندماه، تنها جهتگیری دولت میتواند نزد افکارعمومی قابل مشاهده باشد، اما تحقق نتایج آن به زمان بیشتری نیازمند است و عرصه مبارزه با فساد عرصهای است که میتواند در قالب تصمیماتی ملموس و زودبازده در فضایعمومی کشور جواب دهد.
2-مبارزه با فساد ازجمله اقدامهایی است که بهشدت میتواند زمینهساز امیدآفرینی در جامعه شود و اعتبارزا و اعتمادزا برای دولت باشد. مردم تشنه مبارزه با فسادند و متأسفانه این فساد در دستگاههای اجرایی کشور آزارشان میدهد. هر اقدامی در این مسیر هرچند کوچک، نتایج بزرگی در اذهان عمومی ایجاد کرده و بهسادگی میتوان رضایت و خرسندی جامعه را مشاهده کرد.
3-بهنظر میرسد عرصههایی که نیازمند برخورد جدی با فساد هست نیز نیازمند شناسایی و اولویتبندی است و برخی از امور با ورود حداقلی دولت و رئیسجمهور خیلی زود و کمهزینه قابل حل باشد. در این میان باید تلاش کرد تا با شکلدادن به قرارگاهی در دولت، این موارد شناسایی شده و با فوریت با آنها مقابله شود. طبیعی است مواردی که نیازمند جراحیهای بزرگتر است نیز در طول زمان بیشتری دنبال شود.
4- ارائه گزارش از عملکرد فسادستیزانه دولت در عرصههای مختلف نیز برای آگاهسازی بهنگام، جذاب و همهجانبه افکارعمومی ضرورتی غیرقابل انکار از پازل مبارزه با فساد در دولت سیزدهم است. در این میدان باید رسانه ملی و مطبوعات نیز بهخدمت آمده و با همه توان در بازتاب اقدامهای انجامشده نقشآفرین باشند، چراکه مبارزه با فساد آنگاه میتواند اعتمادساز و امیدآفرین باشد که بهخوبی رخداد پیشآمده و آثار و عوارض آن در افکارعمومی قابل مشاهده باشد.
5- سخن پایانی آنکه اقدام مؤثر دولت با فرمان فوری و بدون استثنای رئیسجمهور در بحث آزادسازی سواحل کشور، اقدام ارزشمندی است که میتوان بهعنوان نمونهای از اقدامهای فسادستیزانه دولت از آن یاد کرد که اخبار آن موجبات رضایت و خرسندی جامعه را فراهم آوردهاست. معضل بزرگی که سالیان متمادی است موجب آزار افکارعمومی شده و اقدامات مؤثری در طول این سالها برای مقابله با آن انجام نشده بود و حال دولت سیزدهم پای کار حمایت از منافع ملت ایستاده است. تکرار این قاطعیت خواهد توانست امیدها را به دولت منتخب بیشتر کند و بر قدرت دولت در برخورد با فساد هم بیفزاید. امید که این اراده بدون کمترین خللی به پیش رود و منافع ملت بهطور کامل محقق شود.
دولت فسادستیز
در همینه زمینه :