درخودماندگی شهروندی در مواجهه با اوتیسم
اوتیسم از جمله اختلالات رو به افزایش در دنیاست و مناسبسازی رفتار شهروندی و فضای شهری از ضروریات در زمینه توجه به این اختلال است
الهام مصدقی راد
مناسبسازی فضای شهری موضوعی است که تنها به افراد دارای محدودیتهای جسمی معطوف شده و کافی یا ناکافی، به اعمال تغییراتی در کالبد و فضای شهری میپردازد. اما بخشی از این مناسبسازی، فرهنگی است؛ یعنی وقتی در معابر و خیابانها فضای مخصوصی به پارک خودروی افراد معلول اختصاص مییابد، کسی جز آنها در آن مکان توقف نکند. وقتی رمپ ویژه تردد ویلچر معلولان یا کالسکه کودکان احداث میشود، گلدان بزرگ سیمانی یا سطل زباله شهری در میان آن نصب نشود یا مسیر ویژه تردد نابینایان در پیادهراه با نیمکت و پست برق، مسدود نشود. توجه به این موارد نیازمند فرهنگسازی و آموزشهای شهروندی است. بهعبارت دیگر شهر نهتنها از جنبه کالبدی نیازمند مناسبسازی است بلکه آموزش رفتار شهروندی هم باید مورد توجه قرار گیرد، این دو مکمل یکدیگرند. اما در بعضی موارد، مناسبسازی رفتار شهروندی اهمیت و الزام بسیار بیشتری مییابد و آن در مواجهه با شهروندان دارای اختلالات روانی است. ما نیازمند آموزش و توجه بیشتر در مواجهه با شهروندانی هستیم که از اختلالات روانی رنج میبرند. افزایش آگاهی ما، شهر را برای حضور و زندگی آنها آماده میکند. ماه گذشته همزمان با 13فروردین، روزجهانی اوتیسم، تعدادی از بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر از سوی شهرداری به اکران بنرهایی درباره این اختلال با هدف آگاهسازی شهروندان اختصاص یافت. «درکم کن» شعاری بود که این بیلبوردهای تبلیغاتی بر آن تاکید داشتند. اختلال اوتیسم در دنیا رو به افزایش است. برآوردها نشان میدهد شهر تهران دارای 4هزار کودک مبتلا به اوتیسم است.
بزرگترین مشکل کودکان طیف اوتیسم در فضای شهری و عمومی، رفتار ما مردم است. درصد بسیار کمی از ما با این اختلال آشنا هستیم و در مواجهه با کودکی که رفتارهای غیرعادی دارد یا پیدرپی از والدینش سوال میپرسیم یا از کلمات دارای بار معنایی منفی و حتی توهینآمیز استفاده میکنیم یا کنجکاوانه به رفتار کودک مینگریم، تمسخر میکنیم و در مجموع رفتاری از خود بروز میدهیم که کودک اوتیستیک را عصبی و پرخاشگر میکند. ما با این رفتار، کودک و والدینش را از فضای شهری و عمومی دورتر و منزویتر میکنیم. کودکان طیف اوتیسم بسته به اینکه اختلالات حسی هم دارند یا نه، با مشکلاتی در فضای شهری مواجه میشوند. در واقع آن گروه از مبتلایان که محرکهای محیطیای مانند نور زیاد، سروصدای زیاد و... آزارشان میدهد و همچنین همگی مبتلایان به اوتیسم که خصوصیت اصلیشان ناتوانی در برقرار کردن ارتباط و تعامل با محیط و آدمهاست، هنگام قرارگرفتن در محیط عمومی و شهری دچار مشکلاتی میشوند اما به گفته سینا توکلی- مدیر واحد آموزش، پژوهش و توانبخشی انجمن اوتیسم ایران- رفع این مسائل در کالبد فضای شهری، نهتنها در ایران بلکه در دنیا هم اولویت اصلی نیست و تمرکز اصلی انجمنها و فعالان این حوزه به فرهنگسازی و آموزشهای شهروندی معطوف شده که گام مهمتری است.
توکلی به همشهری میگوید: «کودک مبتلا به اوتیسم در دورههای درمانی پرهزینه شرکت میکند، رفتارش بهبود مییابد و به مرور آماده حضور در جامعه میشود اما من شهروند بهدلیل ناآگاهی، ارتباط درستی با او برقرار نمیکنم و با رفتارها و واکنشهایم او را از اجتماع پس میزنم و دچار بههمریختگیهای رفتاری میکنم.» منظور از ارتباط نادرست، همان چند مثالی است که پیشتر به آنها اشاره شد. بهعبارت دیگر کودکان طیف اوتیسم رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند، ما شهروندان نیز بهدلیل ناآگاهی تاب تحمل این رفتارها را نداریم و واکنشهایی از خود بروز میدهیم که تأثیرات نامطلوبی بر این کودکان و خانوادههای آنها میگذارد؛ بروز رفتارهای پرخاشگرانه و عصبی و انزوا از این جملهاند. به گفته توکلی، این کودکان اتفاقات محیطی را دیر پردازش میکنند؛ یعنی چرایی بعضی رفتارها را به آسانی درک نمیکنند، به همین دلیل با قرارگرفتن در معرض این رفتارها تا چند ساعت درگیر آن شده و مضطرب میشوند؛ بوق زدن آزاردهنده یکی از همین موارد است که در معابر و خیابانهای شهر بهویژه در نقاط پرتردد و پرترافیک بسیار شاهد آن هستیم و حتی افراد غیراوتیسم را نیز اذیت میکند.
بعضی کودکان طیف اوتیسم علاوه بر موارد پیشگفته، دارای مشکلات حسی هم هستند و به محرکهای حسی مانند صدا، نور، لامسه و... علاقه بسیار دارند یا از آنها آزار دیده و دوری میکنند. این گروه نیز با برخی محرکهای محیطی همانند صداهای آزاردهنده که در فضاهای شهری وجود دارد عصبی میشوند.
سلب ناخواسته فضای شهری از گروههای خاص
فضا و امکانات شهری متعلق به همه گروههای جامعه است اما در بسیاری مواقع ما آن را فقط حق خود دانسته و دیگران را از آن محروم میکنیم. گاهی اوقات در مکانهای عمومی در مواجهه با این کودکان که بهصورت مرتب رفتارهای تکراری انجام میدهند یا سر و صدا میکنند و در کل رفتاری نابهنجار دارند واکنش منفی نشان میدهیم.
مادر نیلوفر 8ساله که مبتلا به اوتیسم است به همشهری میگوید: «بارها در فضاهای عمومی مانند اتوبوس، مترو، مراکز خرید و... این جملات را شنیدهام که میگویند اعصابمان خرد شد، چرا بهجای اتوبوس و مترو از آژانس استفاده نمیکنید تا بقیه اذیت نشوند، کودکشان را درست تربیت نکردهاند». نیلوفر از آن دسته کودکان طیف اوتیسم است که حضور در پارک و استفاده از وسایلی همچون تاب او را آرام میکند اما بعضی شهروندان به علاقه او به تابسواری واکنشهای نامناسبی نشان میدهند. او نمیتواند مانند دیگر کودکان نوبت و زمان استفاده را به خوبی رعایت کند و کمی طولانیتر از وسایل بازی استفاده میکند، مادر نیلوفر در اینباره میگوید: «برخوردهای نامناسب در این مواقع نیلوفر را عصبی میکند. وقتی به والدین بعضی کودکان در اینباره توضیح میدهم با واکنشهای ترحمآمیز یا انتظارات نادرست مواجه میشوم». والدین نیلوفر مدتهاست که دخترشان را بعد از ظهرهای خلوت یا در ساعات پایانی روز به پارک میبرند تا بار سنگین اختلال کودکشان با رفتارهای ناشی از ناآگاهی سنگینتر نشود.
انجمن اوتیسم ایران از 3سال قبل نصب بیلبوردهای آموزشی را در سطح شهر آغاز کرده و طی این سالها برگزاری کارگاههای آموزشی در دانشگاهها، فرهنگسراها و خانههای سلامت و حتی مهدکودکها را در دستور کار خود قرار داده و طیفهای مختلفی از شهروندان را آموزش داده است. توکلی معتقد است این آموزشها نگاه جامعه را نسبت به این اختلال بهتر کرده اما هنوز با شرایط ایدهآل خیلی فاصله داریم.
بزرگترین مشکل کودکان طیف اوتیسم در فضای شهری و عمومی رفتار ما مردم است. درصد بسیار کمی از ما با این اختلال آشنا هستیم و در مواجهه با کودکی که رفتارهای غیرعادی دارد یا پیدرپی از والدینش سوال میپرسیم یا از کلمات دارای بار معنایی منفی و حتی توهینآمیز استفاده میکنیم