قواعد بازی در آخرین روزهای مذاکرات وین
حنیف غفاری- کارشناس مسائل سیاسی
اخبار و مستندات موجود نشاندهنده رسیدن مذاکرات وین به نقاط حساس و تعیینکنندهای است. مذاکرات در آخرین روزهای خود قرار دارد. اکنون درست در زمانی قرار داریم که واشنگتن باید «تصمیم نهایی» خود را در موارد اختلافی اتخاذ کند تا پرانتزهای مهم باقیمانده نیز بسته شود. نکته مهم دیگر اینکه اگر حتی یک اختلاف بر سر مولفههای کلان یعنی رفع عملیاتی تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین درخصوص آینده توافق هستهای باقی بماند، مذاکرات به توافق ختم نخواهد شد. در این میان نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه، بازی در آخرین روزهای مذاکرات وین بهمراتب نسبت به روزهای قبل پیچیدهتر شدهاست. بخشی از این پیچیدگی مربوط به ماهیت غرب و بخشی دیگر، مربوط به تقسیم وظیفهای است که میان واشنگتن و تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین صورت گرفتهاست. در بعد ماهوی، آمریکا و 3کشور فرانسه، آلمان و انگلیس جملگی طی دهههای گذشته و اخیر هیچگاه تابعی از تعهدات خود در نظام بینالملل نبوده و رویکرد آنها نسبت به اکثر پدیدههای جاری در حوزه روابط بینالملل اقتضایی و ابزاری بودهاست؛ از اینرو تا زمانی که واشنگتن و تروئیکای اروپایی بهصورت رسمی، تمامعیار و عملیاتی وعدههایی که تاکنون در مذاکرات وین دادهاند را اعلام و تضمین نکنند، نمیتوان از احیای برجام سخن بهمیان آورد. تقسیم وظایف صورتگرفته میان آمریکا و 3کشور فرانسه، انگلیس و آلمان نیز در روزهای آخر مذاکرات نمود بیشتری پیدا کردهاست. این تقسیم وظایف، معطوف به نقشهای متنی و فرامتنی هریک از بازیگران پای میز مذاکره است. فرانسویها در این معادله تلاش میکنند تا با ارسال سیگنالهای سلبی و تأکید مبالغهآمیز درخصوص مولفهای به نام «از دست رفتن زمان بهعلت اصرار ایران بر خطوط قرمز»، زمینه را جهت امتیازگیری واشنگتن از تهران فراهم کنند. 2کشور آلمان و انگلیس نیز در این معادله نقشآفرینی خود را براساس ترکیبی از دستورهای کاخسفید و خواستههای رژیمصهیونیستی ایفا میکنند.
نکته دوم اینکه، رسانههای غربی بهدستور سیاستمداران خود، از هماکنون جنگ بر سر «گزاره برگها» را در قبال توافق احتمالی کلید زدهاند. گزارهبرگ (فکت شیت)، سند یا تصویری است که طرفهای یک توافق درخصوص کلیات و جزئیات آن به مخاطبان بینالمللی و داخلی خود اعلام میکنند؛ بهعنوان مثال، اخیرا خبرگزاری رویترز مدعی شدهاست به سند ۲۰صفحهای توافق ایران و 1+4 دست پیدا کرده و آزادشدن زندانیان آمریکایی و اروپایی را از ایران بخشی از توافق خواندهاست! این درحالیاست که آزاد شدن زندانیان جزئی از توافق وین نبوده و در پروسهای جداگانه درحال بررسی است. فراتر از آن، این رسانه مدعی تعلیق غنیسازی بالای 5درصد در ایران در ازای آزادسازی 7میلیارد دلار از اموال بلوکه شده کشورمان شده که قطعا نوعی تصویرسازی ناقص و بسیار جزئی از ستاندههای ما در وین محسوب میشود. با نزدیکشدن به روزهای پایانی، باید منتظر تحریمها و تصویرسازیهای بیشتری درخصوص مذاکرات بود. همانگونه که مشهود است، میان سیاستمداران، دیپلماتها و رسانههای غربی در این منظومه عملیاتی –تبلیغاتی هماهنگی کاملی وجود دارد؛ موضوعی که باید در مدار رصد و اقدام دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان قرار گیرد.
نکته سوم اینکه، تکمیل پیشرفتهای بهوجود آمده در مذاکرات وین در گروی عبور رسمی آمریکا و تروئیکای اروپایی از «برجام تعهدمحور» و تن دادن آنها به «برجام تضمینمحور» است؛ هرچند نشانههای اینگذار در مذاکرات ادوار اخیر بهچشم میخورد، اما براساس یک قانون اعلامی، تا زمانی که برسر همه موضوعها توافق صورت نگیرد، عملا برسر هیچچیز توافق حاصل نشدهاست. اصرار ایران بر خطوط قرمز عملیاتی، حقوقی و فنی خود در مذاکرات سبب شده است تا واشنگتن بهصورت ناخواسته از «احیای بیخاصیت و ظاهری برجام» که هدف اولیه کاخسفید و متحدان اروپایی آن بود، دور شود. اکنون این روند باید با «پذیرش و پایبندی نسبت به برجام تضمینمحور» تکمیل شود.
فراموش نکنیم که مذاکرات فنی و حقوقی بر سر احیای توافق هستهای مدتهاست به پایان رسیده و رسیدن به نقطه نهایی (توافق احتمالی) در گرو تصمیم سیاسی آمریکا و متحدان آن است. همین مسئله جنبه محیطی و تبلیغاتی مذاکرات را نسبت به جنبه حقوقی و فنی آن پررنگتر کردهاست. درهرحال، دغدغه جمهوریاسلامی ایران رصد و هدایت مذاکرات در هر دو جنبه متنی و فرامتنی – محیطی بوده و طی روزهای پیشرو، این دغدغهمندی مصادیق عینیتری پیدا خواهد کرد. تمرکز روی خطوط قرمز کلان تعیینشده در 3حوزه رفع عملیاتی تحریمها، تضمین و راستیآزمایی از یکسو و مواجهه قاطعانه و هوشمندانه با توطئههای رسانهای و تبلیغاتی رقبا و دشمنان در فضای رسانهای و تبلیغاتی، رمز عبور موفقیتآمیز ما از این مرحله(مذاکرات وین) محسوب میشود.