امیرعباس ستایشگر، نوازنده سهتار و آهنگساز است که حدود ۱۰سال در برگزاری جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در جایگاههای متفاوت حضور داشته است؛ از مسئولیت بخش نسلی دیگر گرفته تا مدیریت بخش پژوهش. او امسال در سیوهفتمین جشنواره موسیقی فجر در جایگاه مشاور اجرایی دبیر جشنواره فعالیت میکند. با او درباره جشنواره به گفتوگو نشستیم.
شما امسال در مقام مشاور اجرایی در کنار دکتر حسن ریاحی فعالیت دارید. جشنواره موسیقی فجر همانند جشنواره موسیقی جوان دولتی است، اما در جوان ما شاهد حمایت ۱۰۰استاد برجسته موسیقی کشور هستیم، ولی متأسفانه در فجر میبینیم که اعتبارش را تا حدی بین بزرگان موسیقی از دست داده؛ بهطوری که دیگر حاضر به اجرا در جشنواره نیستند؟
فرمول موفقیت فجر خیلی ساده است. من ۱۰دوره است که در بخشها و جایگاههای مختلف در جشنواره موسیقی فجر کار میکنم و معتقدم تنها نسخه برای جشنواره موسیقی فجر تداوم و بودجه است. من معتقدم تداوم و بودجه تنها نسخه برای این رویداد موسیقی است. شما با جشنواره جوان مقایسه کردید و من با جشنواره فیلم فجر آن را میسنجم. چرا همه هنرمندان سینما ازجمله آقای کیمیایی، فرمانآرا، بیضایی و فرهادی و دیگران در جشنواره فیلم شرکت میکنند؟ آیا این حضور خدشهای به استقلال فکری این آدمها وارد میکند؟ این هنرمندان همه مستقل هستند، ولی در جشنواره فیلم فجر هم شرکت میکنند. اما نمیدانم چرا در جشنواره موسیقی ما با خودمان تعارف داریم. البته در همه این ۳۶سال اخیر به جز استاد محمدرضا شجریان و چند نفر دیگر تقریبا همه موزیسینها در جشنواره حضور داشتهاند و در یک دوره هم جشنواره موسیقی فجر با پیام تصویری استاد حسین علیزاده آغاز بهکار کرد. بهطور کلی معتقدم که ما باید رودربایستی را کنار بگذاریم؛ یا این جشنواره را میپذیریم یا نمیپذیریم. اگر نمیپذیریم هم نباید توقع بالایی داشته باشیم. برای اینکه این جشنواره یک مکانیسم اجرایی دارد؛ اول سراغ هنرمند درجه یک میرود وقتی نمیپذیرد سراغ هنرمند درجه2 و با نپذیرفتن آنها، سراغ دیگر هنرمندان میرود؛ چراکه به هرحال باید این جشنواره اجرا شود. وقتی ما نمیآییم اجازه معترض بودن هم نداریم. نکته جالب اینکه طی 2سال اخیر حضور همه استادان برجسته را در قالب جایزه باربد داریم؛ چراکه آثارشان در این بخش شرکت داده شده است.
هر هنرمند خودش اثرش را شرکت میدهد یا اینکه جشنواره آثار را بررسی میکند؟
در دوره 31، 32 و 33 جشنواره بررسی میکرد، اما در این 2سال ما فراخوان میدهیم؛ چون بعدا یک کسی ممکن است بگوید من اصلا دوست ندارم کارم بررسی شود و چرا کار مرا بررسی میکنید؟ تمام کسانی که آلبومهایشان هست، رضایتنامههایشان هم در دبیرخانه موجود است. یکی از دلایلی که این بخش پررنگتر است و حضور حداکثری را داریم بهخاطر جایزهاش است و اگر این مبلغ افزایش یابد، قطعا حضور بیشتری را شاهد خواهیم بود. البته این مسئله در جشنواره فیلم فجر هم دیده میشود و حتی هنرمندان تراز اولی که دیدگاه متفاوتی دارند شاید روی صحنه نروند، اما روز بعد جایزهشان را دریافت میکنند. متأسفانه همه ما هنرمندان موسیقی با جشنواره موسیقی فجر قهر کردهایم اما میخواهیم از آن منتفع شویم. در آن اجرا نمیکنیم، ولی آلبوممان شرکت داده میشود. بهطور کلی حضور هنرمندان و بودجه، مسائل پراهمیتی در روند جشنواره موسیقی فجر است. من بارها با وزرای ارشاد این موضوع را مطرح کردهام که بودجه جشنواره نسبت به آبرویی که هنرمندان برای فجر دارند، خیلی ناچیز است.
شاید یکی از دلایل حضور هنرمندان تراز اول در جشنواره فیلم فجر اعتبار و مزایایی است که جشنواره در طول سال به هنرمندان سینما میدهد؛ چیزی که ما هیچوقت در جشنواره موسیقی فجر ندیدهایم.
بله. ما باید این کار را انجام بدهیم و یکی از راهکارهایش این است که هرکسی جایزه باربد را دریافت میکند باید طبق هماهنگی با شورای ارزیابی معادل درجه2 هنری به او بدهند یا به بنیاد ملی نخبگان معرفی شود یا اینکه اجراهایشان بهواسطه روند مجوز گرفتن تسهیل شود. سال۹۱ کانونی به نام برگزیدگان فجر به پیشنهاد علی ترابی به دبیری من راهاندازی شد و قرار بود به هر آلبوم 3میلیون تومان پول برای تولید یا برگزاری کنسرت به گروهها اختصاص دهیم، اما متأسفانه آن کانون بهواسطه عدمبودجه منحل شد، اما اگر بود امسال ۱۰ سالش میشد و یک میلیارد تومان بودجه هم داشت و ما میگفتیم هرکس در فجر برنده شد، 2شب میتواند در تالار وحدت بهطور رایگان کنسرت برگزار کند. آلبومش را هم منتشر میکنیم، اما هیچکدام محقق نشد. بهطور کلی بودجه باید افزایش پیدا کند و جایزه باربد باید برندسازی و اعتمادسازی شود و اگر امروز نمیتوانیم این آشتی را بین هنرمندان و جشنواره برقرار کنیم حداقل با حمایت مالی و برندسازی میتوانیم هنرمندان را وارد این حوزه کنیم.
جایزه باربد فقط در بخش آلبومهای موسیقی است، اما مشکل سالهای اخیر عدمانتشار آلبوم از سوی هنرمندان بهواسطه نبود قانون کپیرایت است و این جایزهای که شما قصد برندسازی آن را دارید، فکر نمیکنید طی سالهای آینده دیگر جوابگو نباشد؟
این هم یک حوزه کارشناسی میخواهد. خود جایزه باربد بهانهای است که ما آلبوم تولید کنیم. وقتی من 100میلیون برای آلبومم جایزه بگیرم، انگیزه تولید آلبوم بعدی را هم پیدا میکنم. من معتقدم جایزه باربد اجازه میدهد تولید آلبوم موسیقی ادامه پیدا کند. از طرفی هم بر این نظرم که باید در سالهای آتی بخشهایی چون آلبوم دیجیتال و تکآهنگها را هم اضافه کنیم.
بخش پاپ که به نوعی منبع درآمد جشنواره است، میتواند به تامین بودجه کمک کند؟
فجر بهعنوان ویترین سالانه یک موسیقی، همه موسیقیها را باید در خود داشته باشد و به مردم این احترام گذاشته شود که با هر سلیقهای میتوانند برنامه مورد علاقهشان را ببینند. از سوی دیگر بهواسطه اینکه بلیتهای جشنواره نسبت به کنسرتهای دیگر ارزانتر است، استقبال مردم هم بیشتر میشود و این بخش همیشه به بودجه کمک کرده است؛ حتی بخش پاپ جشنواره موسیقی فجر در برخی موارد به دیگر جشنوارهها و رویدادهای هنری هم کمک کرده است.
برندسازی برای یک جایزه
ستایشگر: جایزه باربد اجازه میدهد تولید آلبوم موسیقی ادامه پیدا کند.
در همینه زمینه :