سعید مروتی - روزنامهنگار
«لو رفتن» کلید واژه جشنواره چهلم بود. از وقتی که اسامی فیلمهای بخش مسابقه اعلام شد ماجرا کلید خورد. بهنظر میرسید تنها این هیأتانتخاب نبوده که فیلمها را دیده یا دستکم آنچه که دیده را برای دوستان و آشنایان تعریف کرده، چون بلافاصله پس از اعلام اسامی، فضای مجازی شد محل انتشار جزئیات داستانی فیلمها. یکی،دو سینمایینویس شروع کردند به تعریف کردن داستان فیلمها. مواجهه دفتر جشنواره با این داستان انفعالی بود. داستان فیلمهای مهم جشنواره به سادگی لو رفت. بعد نوبت به برخی اعضای هیأتانتخاب رسید تا کار ناتمام سینمایینویسان را تکمیل کنند. این بار اتفاق بدتری رخ داد. یک عضو هیأتانتخاب در توضیح رد شدن یکی از فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره، توضیحاتی داد که به تخریب آن انجامید. حرف زدن درباره فیلمهای پذیرفته شده یا رد شده جشنواره، با خونسردی متولیان همچنان ادامه پیدا کرد. فیلمهایی که خوب یا بد، با اعتماد سازندگانشان در اختیار دفتر جشنواره قرار گرفته بودند، موردقضاوت و پیشداوری قرارمیگرفتند. حتی شایعه شد که برخی از فیلمها را تعدادی از اعضای هیأتانتخاب در منزل تماشا کردهاند. نتیجه همه اینها ایجاد حس بیاعتمادی به دفتر جشنواره بود؛ بهنحوی که عدهای از سازندگان فیلمها امانتداری متولیان جشنواره را زیر سؤال بردند. اسپویل کردن فیلمها تا روز شروع جشنواره ادامه داشت؛ مثل کاری که یک رسانه در مورد فیلمی که به هر دلیل نمیپسندیدش انجام داد و جزئیات داستانش را منتشر کرد. در روزهای برگزاری جشنواره، انواع و اقسام خبرهای زرد با تمرکز بر آنچه در هیأتداوران میگذرد انتشار یافت؛ داستان قدرت بیش از حد یک عضو جنجالی هیأتداوران، دعواها و درگیریهای داوران و... . طبیعی است که میان اعضای هر هیأتانتخابی اختلافنظر و سلیقه وجود داشته باشد و طبیعتاً جشنواره فجر هم مستثنی از این قاعده نیست اما اینکه خبرهایی که صحت و سقمش مشخص نبود از جلسات داوران به بیرون بیاید یا جعل شود، نشان میداد که در این جشنواره بنا بر افشاگری و لو دادن اطلاعات گذاشته شده است. دامنه افشاگریها به ماجرای انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران هم رسید. همه میدانند که سالهاست رقابت نه چندان سالمی میان تهیهکنندگان برای بردن سیمرغ مردمی وجود دارد. داستان بلیت خریدن فلهای و رأی دادن به فیلم خود و خراب کردن فیلم رقبا قدمتی دستکم ۱۰ساله دارد. اتفاقی که این بار رخ داد را همه میدانند. حذف سیمرغ مردمی در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه، با استدلال عدماطمینان به صحت آرا، در واقع اعتراف به ناتوانی مدیریت جشنواره بود. حتی بر فرض صحت، چنین تصمیمی باید خیلی زودتر از اینها گرفته میشد. همچنان که مشکلات سامانه سمفا باید قبل از شروع جشنواره، حل میشد.
* لطف و جذابیت مراسم اختتامیه جشنواره، به غافلگیرکننده بودنش است. هرچند که خیلی وقتها میشود نام برندگان را حدس زد و خیلی وقتها هم جنس غافلگیرکنندگی جشنواره، بیشتر با مغبون شدن همراه است. این بار اما کار به جایی رسید که همه در سالن نام برنده سیمرغ را فریاد میزدند. انتشار اسامی برگزیدگان درست بعد از شروع مراسم، آن هم در یک سایت بلیتفروشی، بار دیگر تم جشنواره چهلم را به یادمان آورد. جشنوارهای که قبل از شروعش داستان فیلمهایش لو رفته بود حالا در ابتدای مراسم اختتامیهاش نام برگزیدگانش را همه میدانستند. هنوز اختتامیه تمام نشده بود که خبر رسید یکی از فیلمهای حاضر در جشنواره لو رفته است. با این سازوکار و این شیوه بیدر و پیکر برگزاری جشنواره، چرا باید به فیلم فجر اطمینان کرد و در آن حاضر شد؟ این چه ساختاری است که نه توانایی حراست از فیلمها را دارد، نه میتواند یک مراسم ساده را درست برگزار کند و نه از راه طولانی طی شده در این ۴دهه تجربهای کسب کند و اگر به دستاوردهایش نمیافزاید، دستکم تخریبش نکند. اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای حاضر در جشنواره امسال در دوران مدیریت سابق سینما تولید یا پروانه گرفتهاند، از این جهت کیفیت فیلمهای این جشنواره را نمیشود به پای رئیس سازمان سینمایی و همکارانش نوشت اما شیوه برگزاری محصول همین مدیریت دوستان است. از رئیس سازمان سینمایی که خود تجربه دبیری فیلم فجر را داشته، انتظار چنین جشنوارهای نمیرفت. این جشنوارهای نبود که بشود به آن نمره قبولی داد. کیفیت فیلمها را گردن قبلیها میاندازیم، با این میزان بینظمی و اغتشاش و لو رفتن همهچیز ،چه کنیم؟
یکشنبه 24 بهمن 1400
کد مطلب :
153706
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/o2xmX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved