ایوب ربیعی- منتقد
در جشنواره امسال، تعدادی نشست بهظاهر تخصصی برگزار میشود که گویا قرار است وزن و اعتبار جشنواره را بالا ببرند، اما اگر کسی شخصا در این نشستها حضور داشته باشد یا متن حرفهای ردوبدل شده در این جلسات را بخواند، این سوال برایش به وجود میآید آیا برگزاری این نشستها واقعا برای جشنواره حیثیتآور است؟ نشستهای جشنواره ذیل 4عنوان اصلی برگزار میشود: «سینما دانش» (نشستهای دانشگاهی)، «نشستهای تخصصی»، «شبی با اندیشمندان ـ نقش ماندگار» (نکوداشت هنرمندان فقید) و «قابهای ماندگار» (نشستهای آثار گنجینه). عناوین برخی از نشستهای برگزار شده در روزهای گذشته در نوع خود بسیار جالب است. برای نمونه، عنوان اولین نشست در پَنِلِ «سینما دانش» که با همراهی مراکز دانشگاهی برگزار میشود، «جوانگرایی در سینمای ایران» بود. سینمای ایران، از یکسو با حمایتهایی که از تعدادی فیلمساز جوان در سالهای گذشته صورت گرفته و از سوی دیگر با کمکار شدن تعدادی فیلمساز قدیمی، چهره جدیدی پیدا کرده است. قضیه پیچیدهای نیست. این جوان شدن نتیجه سیاستگذاریها و حمایتها و البته بالا رفتن سن کارگردانان قدیمی و کم کار شدن آنها بوده است. اما «جوانگرایی» که بیشتر در ورزش و علیالخصوص فوتبال از آن استفاده میشود، اینطور تلقین میکند که نسلی از فیلمسازان مسن کنار گذاشته شدهاند تا در عوض جوانان بهجای آنها روی کار بیایند. این عنوان شاید بهطور ناخواسته بخشی از واقعیت را ـ که شامل کنار گذاشتن برخی فیلمسازان است ـ در خود داشته باشد، اما اگر چنین چیزی ممکن بود، احتمالا سالها پیش این اتفاق میافتاد؛ یعنی نسلی از فیلمسازان جوان زودتر به عرصه میآمدند. بررسی این موضوع تحت عنوان «جوانگرایی در سینمای ایران» نشاندهنده فضای ذهنی ترتیبدهندگان این نشستها و ناآشنایی عمیق آنها با مناسبات سینمای ایران است. مثلا در پنل «شبی با اندیشمندان ـ نقش ماندگار» نشستهایی چون «آموزش ماندگار در سینما» (نکوداشت زندهیاد اکبر عالمی) یا «سینما و موسیقی» (نکوداشت زندهیاد خسرو سینایی) واقعا با چه رویکردی ترتیب داده شدهاند؟ «آموزش ماندگار» در سینما چه صیغهای است؟ ماندگارترین آموزشها، آموزشهای بد هستند که هیچوقت از ذهن دانشجویان و فراگیران پاک نمیشوند. طبیعتا آموزش باید بهروز و متناسب با مقتضیات زمان باشد. در دوره دیجیتال، مثلا آموزش فیلمبرداری با دوربین سوپر8 یا آموزش مونتاژ روی میز موویلا، «آموزش ماندگار» محسوب میشود؟ یا نشست «سینما و موسیقی» که نکوداشت مرحوم خسرو سینایی است، واقعا چقدر به آن مرحوم ربط دارد؟ اسم خسرو سینایی در سینمای ایران با مستند تداعی میشود یا با موسیقی؟ انگار ترتیبدهندگان این جلسات صرفا خواستهاند به هر شیوهای که شده نام خسرو سینایی را در برنامههایشان جای دهند.
حالا در این نشستها چه حرفهایی زده میشود؟ کسانی که به این نشستها میآیند چه میگویند که میتواند برای جشنواره و سینمای ایران مهم باشد؟ مخاطب این نشستها چه کسانی هستند؟ نمیشد بهجای هزینهای که برای این نشستها شده، همچون سالهای دور به انتشارات بنیاد سینمایی فارابی ماموریت داده میشد تا همزمان با جشنواره از یکی دو کتاب سینمایی آموزشی یا تئوری رونمایی کند؟ سالها پیش، بنیاد سینمایی فارابی، همزمان با جشنواره فجر، کتاب یا کتابهایی خواندنی و مفید منتشر میکرد که هنوز محل مراجعه استادان و دانشجویان و علاقهمندان به سینما هستند. آموزش ماندگار این است؛ بدون نمایش و تحمیل هزینه اضافه به بودجه عمومی. نشستهای فعلی جشنواره نه به کار فعالان سینما میآید یا نه چیز درخوری برای پژوهشگران جدی دارد. نشستهای جشنواره چهلم خود نیازمند آسیبشناسی است تا مشخص شود چرا دستاندرکاران جشنواره تا به این حد به کارهای نمایشی علاقهمندند.
آسیب شناسی نشست
نشستهای تخصصی نیازمند آسیبشناسی جدی هستند
در همینه زمینه :