موسای سیاه
کتاب «موسای سیاه» ازجمله متاخرترین کتابهای آلن مابانکو است که بسیار مورد استقبال منتقدان قرار گرفته است. این کتاب در فهرست اولیه نامزدهای جوایز بینالمللی من بوکر در سال2015 نیز قرار داشت. گاردین در توصیف موسای سیاه نوشته است: رمان جدید مهیجی که آن را داستان اولیور توئیست دهه1970 آفریقا توصیف کردهاند. این رمان را ساموئل بکت آفریقا و یکی از بزرگترین نویسندگان در قید حیات این قاره نوشته است. آسان نیست که بتوان با نامی این چنین طولانی «توکومیسا انزامبه پو موزه یاموئیندو ابوتامی نامبوکا یا باکوکو»، زندگی کرد. این نام طولانی و عجیب در زبان انگلیسی بهمعنای «بیائید خدا را شکرگزار باشیم که موسای سیاه در سرزمین پیشینیان ما متولد شد». البته بیشتر مردم زادگاهش او را موسا خطاب میکردند. او در یک یتیمخانه زندگی میکرد که توسط یک فرد سیاسی بدذات و آلت دست به نام «دیودون انگولموماکو» اداره میشد، موسا البته در این یتیمخانه زندگی آرامی نداشت و اغلب توسط دوقلوهای موسوم به «سونگی – سونگی» و «تالا – تالا» مورد آزار و اذیت قرار میگرفت. اما پس از آنکه موسا از این دو با ریختن فلفل تند در غذایشان انتقام میگیربد، دوقلوها روابطشان را با موسا خوب میکنند و او را زیر بال و پر خود میگیرند و با یکدیگر به شهر بندری پونتنوار میروند و جذب دنیای زیرزمینی این شهر میشوند. تصویر زندهای که مابانکو در این رمان از سقوط ذهنی موسا ارائه میدهد انعکاسی است از آثار ویکتور هوگو، دیکنز و فیلم «صورت زخمی» بریان دی پالما، با مقایسه آثار مابانکو با نویسندگان بزرگ میتوان جایگاه رفیعی برای وی در زمره برترین داستانسرایان معاصر قائل شد. موسای سیاه داستانی مهم و جدید از سلسله رمانهایی است که آلن مابانکو با محوریت شهر پونتنوار نوشته است.