حل مشکلات شهرها از طریق ارتباط با قوای سهگانه
پرویز سروری- رئیس شورایعالی استانها
شورایعالی استانها شورایی قویدست است و بهنظر میرسد قبل از هر اقدامی مهمترین کاری که باید انجام شود، ایجاد تعاملات منطقی و مثبت بین قوای سهگانه مقننه، مجریه و قضاییه است؛ چراکه شوراها بهنوعی رکن چهارم مدیریت کشور هستند و میتوانند نقش خود را در مردمیکردن تصمیمات کشور ایفا کنند؛ نقشی که امروز قدری نمایشی شده و آنطور که باید و شاید ایفا نمیشود و بهنظر میرسد شوراها هنوز جایگاهشان را در جامعه پیدا نکردهاند. چندین نکته در احیای فعالیتها و ایفای نقش سازنده شورایعالی استانها وجود دارد. اول اینکه شورایعالی استانها وظیفه دارد نظام مسائل کشور را احصا و موضوعات ملی را از طریق مجلس، دولت و قوه قضاییه پیگیری و حل کند تا دچار مشکل نشویم. نکته دیگر که باید مدنظر قرار گیرد و قطعا اهمیت زیادی هم دارد، آموزش 126هزار جامعه شورایی است. اعضای شوراها وارد یک مجموعه پرخطری میشوند و باید تصمیمات مهمی بگیرند که بعضا نبود علم و آگاهی کافی از موضوع باعث میشود تصمیمات گرفته شده مشکلاتی در شهرها ایجاد کند.
نکته سوم، تعامل خوب و سازنده شورایعالی استانها با جامعه شورایی اعم از شورای استانها، شهرستانها، بخشداریها و روستاها قطعا در رسیدن به اهداف مطلوب و سازنده است. مورد دیگری هم که میتوان به آن اشاره کرد جمعآوری مجموعه فعالیت شورایی کشور و بهروزرسانی آنهاست. بهعنوان نمونه میتوان از سامانه جامع مصوبات تهران نام برد که امروز یک ظرفیت بزرگ و مهم محسوب میشود که میتوان با بهروز کردن اطلاعات از آن بهعنوان یک الگو در کشور بهرهبرداری و زمینه دسترسی جامعه کارشناسی کشور در حوزه مدیریت شهری را فراهم کرد. علاوه بر این اقدامات، ارتباط شورایعالی استانها با قوای سهگانه از این حیث که میتواند منجر به رفع مشکلات در بخشهای مختلف کشور شود، اهمیت دارد.
هنوز ارتباط شورایعالی استانها با شهرستانها و جامعه شورایی پر از ابهام است. مشخص نیست ارتباط این شورا با دولت باید چگونه باشد؟ در سایه این ارتباط و برابر آنچه در قانون پیشبینیشده، دولت باید برنامه بودجه را به شورایعالی استانها بدهد، اما این کار انجام نمیشود. البته نه اینکه دولت نمیخواهد، بلکه وجود ابهامات و بیتوجهی در دورههای گذشته به مطالبات قانونی سبب ایجاد چنین فاصلههایی شده است؛ بنابراین شورایعالی استانها باید ارتقا یابد و باردیگر وظایف و عملکرد آن برای دولت تعریف و تبیین شود؛ چراکه وقتی دولت بداند شورایعالی استانها روی مطالبات خود بهصورت عادلانه و عاقلانه ایستاده، حتما رابطه متقابل خوبی برقرار میشود و با شرایطی که امروز در دولت وجود دارد چشمانداز خوبی برای ایجاد ارتباط مؤثر و سازنده پیشبینی میشود.
رابطه شورایعالی استانها و مجلس باید اصلاح شود و وقتی شورایعالی استانها طرح و لایحهای به مجلس ارسال میکند، نباید در صف طرحها و لوایح بماند، بلکه بهدلیل ضرورت باید خارج از نوبت بررسی و تعیینتکلیف شود و این موضوع هم باتوجه به اینکه تعدادی از نمایندگان مجلس یازدهم تجربه مدیریت شهری دارد، قابلحل است. ارتباط شورایعالی استانها با قوه قضاییه، دارای مشکلاتی است. آنچه در شوراها تصویب میشود بعضا توسط قوه قضاییه نقض میشود و همین امر مشکلاتی را ایجاد میکند؛ ازاینرو باید ارتباط منضبط و منظمی با قوه قضاییه برای حل مشکلات داشته باشیم. بهطورکلی مهمترین موضوع این است که جایگاه شورایعالی استانها بهعنوان موتور محرک جامعه شورایی باید تعریف، تبیین و تثبیت شود و از طریق برقراری ارتباط با قوای سهگانه میتوان مشکلات را حل کرد.