پای صحبتهای مهدی فخیمزاده، بازیگر و کارگردانی که این روزها در نقشی متفاوت در سریال «موج اول» ظاهر شده
همیشه قاتل و دزد، بازی کردهام یکبار هم پزشک باشم!
الناز عباسیان
با جان و دل بازی میکند؛ چه وقتی که قرار است نقش یکی از منفورترین شخصیتهای تاریخ چون عمربن سعد را در «مختارنامه» به تصویر بکشد و چهآنجا که با نقش نمکی در فیلم«مسافران مهتاب» قرار است ما را با دنیای یک معلول ذهنی آشنا کند. شاید باورش سخت باشد که اصغرکپک سریال «خواب و بیداری» که دهها نقش خاکستری در ژانرهای جنایی بازی کرده این بار بخواهد در نقش یک پزشک ظاهر شود. اما این کار هم از دست او ساخته است و مهدی فخیمزاده، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوتی که نامش همیشه با سریالهای جنایی و پلیسی گره خورده، در تازهترین نقشآفرینیاش در سریال جدید «موج اول» نقش دکتر جهان را بازی میکند. به بهانه این نقش متفاوت سراغش رفتیم.
چه شد که در این شرایط کرونایی مجاب به بازی در سریالی شدید که محور اصلیاش کروناست؟ اشتباه نکنم این نخستین بار است که شما نقش پزشک را بازی کردید! از این تجربه متفاوت برایمان بگویید.
در میان کارهایی که به من پیشنهاد شده بود، احساس کردم این نقش را بیشتر میپسندم و به تنم مینشیند. در این چهل و اندی سال من نقشهای زیادی بازی کردهام که اغلب خلافکار، دزد، قاتل یا بیمار روانی بودند. همه جور نقش بازی کرده بودم؛ جز نقش پزشک. البته تیپ پزشک در صدا و سیما و در کل سینمای ایران بهگونه کلیشهای شده که همه بینندگان انتظار دارند پزشک را همیشه با یک لباس مرتب و خاص، عینک و گوشی پزشکی ببینند. اما نقشی که در این سریال بازی کردم اینگونه نبوده و از این تیپ کلیشهای پزشکان فاصله دارد. نقش پزشکی بهنام جهان که در جنگ بیمارستان صحرایی میزده و حالا از او دعوت شده تا در دوران بحران کرونا پای کار بیاید؛ کسی که بهدلیل بیماریای که دارد از همه بریده و در فقدان همسر و فرزندانش از شهر دور شده و بهکار کشاورزی روی آورده است. البته عوامل تولید هم در پذیرش این نقش برای من مهم بودند. یک تیم جوان با کارگردان و فیلمبردار کاربلد کار را برای من راحتتر کرد.
این نقش چالشی هم در شما ایجاد کرد؟
بله صد درصد. من کلاً آدم تند و تیزی هستم و نقشهایم هم همیشه تند و تیز بوده، اما در اینجا سعی کردم در حرکت، جسم و صحبتهایم بهگونهای باشم که این شخصیت به تیپ تبدیل نشود. نقشی بود که تاکنون پیشنهاد نشده بود و به همینخاطر این نقش برای من چالش داشت. یعنی نیاز داشت که من از حرکت طبیعی خودم دور شده و حرکتی برای این نقش انتخاب کرده و رفتارم را دگرگون کنم. من این چالش را دوست داشتم و نقش را پذیرفتم. البته در فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» هم نقش یک هنرپیشه بازنشسته را بازی کرده بودم که با نقشهای قبلیام متفاوت بود اما به پای این نقش نمیرسید.
با توجه به اینکه در دوران کرونا این فیلم را بازی کردید، ریسک کار هم بالا بود. واکسن زده بودید؟
بعد از اینکه دوز اول واکسن را زدم این فیلم کلید خورد. البته من جز بازیگرانی بودم که خیلی دیر به واکسن تن دادم.
مخالف واکسن بودید؟
نه، علتش هم این بود که دوست نداشتم برخی بگویند که اینها تافته جدا بافتهاند، زودتر واکسن زدند و از اینطور حرفها. من هم از حاشیه و حرف و حدیث فراریام. اما بعد گفتند دستورالعمل است و باید هنرمندان زودتر واکسینه شوند.
خب به هر حال بازیگران از معدود اقشاری هستند که سر صحنه فیلمبرداری مجبور به درآوردن ماسک هستند و این ریسک ابتلا را بالا میبرد. پس باید زودتر واکسینه میشدند.
بله، ریسک ابتلا بالاست و هنرمندان زیادی بهعلت کرونا از میان ما رفتند، ازجمله دکتر عالمی که فقدانش در سینمای ایران احساس میشود.
جا دارد یادی هم از زندهیاد سیامک اطلسی، این هنرمند پیشکسوت کنیم که از قضا بعد از بازی در این سریال از دنیا رفتند...
واقعیت من دقیق نمیدانم ایشان به چه علتی (کرونا یا بیماری دیگر) از میان ما رفتند، اما همه ما داغدار و متأثر شدیم. وقتی شنیدم که قرار است سیامک نقش دکتر نوروزی را بازی کند، من گفتم که سیامک که به این رل نمیخورد؛ سیامکی که من در خاطرم بود آدم پرانرژی در نقشهای پرتحرک بود. بعید میدانم به نقش پزشکی که بیمار است و انرژی چندانی برای ادامه کار ندارد مناسب باشد. گفتند شما ایشان را به تازگی ندیدهاید! اما وقتی سر صحنه او را دیدم متوجه شدم که چندان حال مساعدی ندارد. احوالاتش را جویا شدم و یاد گذشته کردیم. اما خیلی حالش خوب نبود. البته برای بازی و بیان دیالوگها مشکلی نداشت. گفتم از کی اینگونه شدی؟ گفت از همان وقتی که کرونا آمد من خانهنشین شده و باشگاه نرفته و اینگونه شدم. ۲ روز بعد از پایان تصویربرداریاش خبر دادند که فوت کرده است. واقعاً برای از دست دادن چنین هنرمندی متأسف شدیم. روحش شاد.
روحشان شاد. از تأثیری که کرونا روی تولید آثار ادبی، نمایشی ، هنری و… داشته برایمان بگویید. خود شما فیلمنامهای نوشتید؟
نه در این دوران چیزی ننوشتم. بیشتر قصههایی که من نوشتهام در بخش کلاسیک، چه تاریخی و چه جنایی بودند. کرونا یک معضل اجتماعی است و جنس داستانهای کرونایی با تیپ کار من مطابقت ندارد. قصهای به ذهنم نرسید. اما داستان این سریالی که بازی کردم بهنظرم خوب بوده و شخصیتپردازی جذابی داشت.
بازخوردها چطور بود؟
بازخوردها خوب بود؛ برای خودم هم جالب بود؛ معمولاً دکترها، نقش اصلی نیستند و گاها با یک دیالوگ تکراری مقابل همراهان بیمار ظاهر میشود و مثلاً میگوید «متأسفم». اما نقش جهان با دکترهای معمول تلویزیون متفاوت است.
مدتی کم کار شده بودید؛ علتش کرونا بود؟
نه، بهعلت کرونا نبود بلکه پیشنهادها خوب نبودند. ما همیشه مشکل فیلمنامه داریم. نهتنها در ایران که در سینمای جهان هم مشکل داریم.
خاطرم هست از 2سال قبل مشغول نوشتن فیلمنامهای جدید بودید...
بله، میخواستم برای شبکه نمایش خانگی فیلمی را بسازم که داستان جنایی را تا حدودی نوشتهام. اما آماده نشده است و فعلاً قصد ساختن فیلم جدیدی را ندارم.
هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
کار خاصی انجام نمیدهم. مشغول مطالعهام و فیلم میبینم و روی سناریویی که اشاره کردم کار میکنم.
منتظر نقش خاصی هستید؟
نه منتظر نیستم و اگر نقش یا شخصیتی را دوست داشته باشم، خودم دست بهکار شده و برای آن سناریو مینویسم، خودم میسازم و بازی میکنم. مثلاً اگر کاراکتر بیمار روانی نظر مرا جلب کرد فیلم «میراث من جنون» را ساختم یا فیلم «همنفس» که درباره زن و مرد بیمار روانی بود. معمولاً نقشهایی که به من پیشنهاد میشود مناسب خود ندیدم. معمولاً بهخاطر ضعف سناریوها رد کردم. من خیلی کار کردم. دهها فیلم بازی کرده و ۸ سریال ساختم و نقشی نمانده که منتظرش باشم. در کل دوست دارم نقشی بازی کنم که در من چالش ایجاد کند. در مورد پذیرش نقش، من خیلی حساس هستم حتی بیشتر از کارگردانی. چون کارگردانی همیشه امکان اشتباهش بیشتر است چون به عوامل متعددی بستگی دارد که فقط به گردن کارگردان نیست اما در بازیگری بازیگر نقش مهمی ایفا میکند.
شما ورزشکار هستید. این روزها چطور، هنور با همان جدیت ورزش را دنبال میکنید؟
بله ورزش جزو واجبات زندگی من است. در مدتی که کرونا شدت گرفت و باشگاهها تعطیل شد، در باشگاه خانگی خودم مشغول به تمرین بودم. تقریباً همه تجهیزات ورزشی را دارم و سعی میکنم با ورزش خودم را بهاصطلاحرویفرم نگه دارم. البته به تازگی باشگاه ما باز شده است و باشگاههم میروم.