روحانی نمیخواست مردم در انتخابات شرکت کنند
یکی ازمهمترین دلایل دلخوری مردم نوع رفتار رئیسجمهور با مردم بود. هیچ وقت ندیدم رئیسجمهور یک کشور، به مردم خود اهانت کند اتفاقی که بارها از سوی رئیسجمهور وقت رخ داد
حمیدرضا بوجاریان- خبرنگار
کاندیدای پیشین انتخابات ریاستجمهوری، وزیر اسبق نیرو، استاد دانشگاه امیرکبیر، رئیس سابق خانه احزاب و دهها عنوان دیگر را در کارنامه کاری خود دارد. عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و عضو حزب موتلفه اسلامی، حسن غفوریفرد را در مرکز سیاستمدارانه اصولگرا قرار داده است. او معتقد است در دستور کار قرار گرفتن برخی طرحها مانند طرح صیانت در مجلس، اقدامی التهابزاست که طرح آن در فضای عمومی نهتنها منفعتی برای کشور ندارد بلکه میتواند به ایجاد تنش در جامعه منجر شود. او عملکرد اقتصادی دولتهای یازدهم و خصوصاً دوازدهم را ناپخته ارزیابی میکند و در ماجرای افزایش قیمت بنزین، دولت را مقصر تمامعیار اتفاقاتی قلمداد میکند که پس از آن تصمیم رخ داد. او نبود رئیسجمهور در شب اعلام گرانی بنزین، بیتوجهی به اهمیت اقناع افکار عمومی برای پذیرش تصمیمهایی که زندگی آنان را تحتتأثیر قرار میدهد را از نمونههای بارز بیتدبیریهای دولت قبل میداند و کاهش سرمایههای اجتماعی را میراثی تلخ برای دولت سیزدهم بهشمار میآورد. با حسن غفوری فرد که نقدهای جدی به عملکرد دولت تدبیر و امید دارد به گفتوگو نشستیم.
دولت سیزدهم با چالشهای بسیاری آغاز بهکار کرد. از نظر شما مهمترین مشکلاتی که دولت باید برای برطرف کردن آن اقدام کند چیست؟
بزرگترین مشکل کشور وجود مسائل عدیده اقتصادی و معیشتی مردم است. رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردند یکی از دلایلی که سبب شده است مذاکرات برجام مورد توجه قرار گیرد، برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم است. چگونگی رخ دادن چنین مشکلاتی نیز علل و عوامل گوناگونی داشته است که بخشی از آن ناشی از مسائل کرونا، تحریمها، حوادث طبیعی و غیرطبیعی و نیز سوءاستفادهها و ناکارآمدیهای مسئولان است؛ مسائلی که در مجموع سبب شده مردم در تنگناهای اقتصادی و معیشتی قرار بگیرند. اینها مجموعهای از مشکلات با پیچیدگیهایی است که بهسادگی قابل برطرف کردن نیست و نباید انتظار داشت به فوریت بتوان آن را با استقرار دولتی تازهنفس برطرف کرد. دولت سیزدهم با رویکردی که رئیس دولت از ابتدای فعالیت کابینه در دستور کار خود قرار داده است، تلاش کرده تا آرامشی نسبی را بر فضای ملتهب جامعه حاکم کند و با برقراری ارتباط با مردم و بودن کنار آنها، توانسته بعد از تلاطمها و درگیریهای لفظی و سیاسی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم پشت سر گذاشتیم مدیریت فضای جامعه را بهدست بگیرد. از این منظر باید گفت رویکرد رئیسی، رویکردی منطقی و درست است اما برای ادامه کار و کاهش فشاری که مردم در حوزه معیشتی با آن روبهرو هستند کافی نیست و نیازمند سلسله اقداماتی است که به فوریت و البته دقت باید اجرا شود.
نیمه دوم دهه 90 عملکردهای اقتصادی منجر شد که ما دچار بحرانهایی شویم که نقطه اوج آن در آبان 98بود. عملکرد دولت در شبی که قیمت بنزین افزایش یافت را چگونه ارزیابی میکنید و آیا این رویه بهنظر شما عادی بود؟
سال 98مدیریت و عملکرد دولت در زمینه افزایش قیمت بنزین صددرصد اشتباه و اقدامات انجام شده جای هیچ دفاعی نداشت. شبی که قرار بود بنزین گران شود، از صداوسیما با من تماس گرفتند و گفتند قرار است امشب بنزین گران شود. از من خواستند مصاحبهای در اینباره داشته باشم و مردم را به آرامش دعوت کنم. گفتم اصلاً در جریان گران شدن قیمت بنزین نیستم و نمیدانم باید چه بگویم و چهکسی و چرا چنین تصمیمی گرفته است. کسی که آن سوی خط بود اصرار داشت یک جملهای در اینباره حرف بزنم. مقصودم این است که در چنین شرایطی که تصمیمی به این بزرگی گرفته میشود، هیچکس از دولت گرفته تا صدا و سیما، کارشناسان و نهادهای متولی برای اینکه از التهابی که همه میدانستند ایجاد خواهد شد کم کند برنامهای نداشتند. قبل از اینکه چنین تصمیمی گرفته شود، باید برنامهریزی و هماهنگیهایی در سطوح کلان کشور برای مدیریت بحران انجام میشد درحالیکه حتی حفاظت اندکی هم از پمپ بنزینها نشد و بسیاری از این مراکز به آتش کشیده شد. بعد از آن هم رئیسجمهور وقت جملهای عجیب به زبان آورد که نشان از عمق بیبرنامگی داشت و آن این بود که من هم روز جمعه در جریان گرانی بنزین قرار گرفتم. چنین تصمیمهایی نیاز به هزاران ساعت کارکارشناسی، اقناع افکار عمومی و برنامهریزی اصولی دارد که در آن شب این اتفاق رخ نداد.
آیا تعمدی در اینباره بود؟
نمیدانم که چنین چیزی بوده است یا نه اما میگویم، این کار کاملاً غلط بود. اگر میخواستند این تصمیم را اجرایی کنند باید مردم را راضی و توجیه میکردند که چرا تصمیم گرفتهاند بنزین را گران کنند. بعید میدانم کسی میخواست عمداً مردم را عصبانی کند اما کاملاً تأیید میکنم که کار اشتباه بود و دولت و مردم این آمادگی را نداشتند که این شرایط را مدیریت و تحمل کنند. حتی میگویم رئیسجمهور در شبی که این تصمیم گرفته و اجرا شد اصلاً تهران نبود درحالیکه در چنین شرایطی باید حتماً رئیسجمهور در محل کار خود حضور میداشت، در صحنه حاضر میبود و با مردم حرف میزد تا از شدت التهاب میان مردم کم شود. اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد. درغیاب این تدابیر، ضدانقلاب از موج ایجاد شده استفاده کرد و از فضا بهرهبرد و آن آشوبها و اتفاقات را رقم زد.
بهنظر میرسد غیر از چالش معیشت و اشتغال، با رویدادهای اخیر درچهارمحال و بختیاری و اصفهان باید کمکم به فکر تنشهای جدی اجتماعی و حتی سیاسی بر سر آب در شهرهای کشور باشیم. شما زمانی وزیر نیرو بودید، چرا کار به این مرحله و تجمعهای اعتراضآمیز برای آب کشیده شده است؟
ایران همواره شاهد تنشهای آبی بوده است. متوسط مقدار بارندگی در ایران یک چهارم میانگین جهانی است. ما در بهترین سالهای ریزش نزولات جوی حداکثر شاهد 220میلیمتر باران در سال هستیم درحالیکه این مقدار در جهان حدود هزار میلیمتر است. این اتفاق باعث شده است برفهای ارتفاعات کوهرنگ که قدمتی 100ساله دارد از بین برود و عملاً از کوهرنگ آبی جاری نشود. این را به این دلیل نمیگوییم که اشتباهات مدیریتی سالهای گذشته در حوزه آب را نادیده بگیریم بلکه، منظورم این است که باید همه موضوعات را کنار هم ببینیم. کنار مسئله خشکسالی، مدیریتهای غلط و تصمیمهای اشتباه غیرقابل جبرانی نیز در حوزه مدیریت آب اتفاق افتاده است.
چه تصمیماتی کار را به این مرحله رسانده است؟
تجربه ناموفق و شکست خورده انتقال آب از یک منطقه به منطقهای دیگر ازجمله اقداماتی بوده است که منجر به بروز تنشهای آبی در برخی مناطق شده است. اختصاص ندادن درست حقابه مردم برای کشاورزی و شرب و نیز بیتوجهی به برخی معیارها در استقرار صنایع نیز به تنشهای آبی دامن زده است. این اتفاقات در حالی رخ داده که تشکیلات وزارت نیرو تشکیلاتی منطقهای بوده است نه استانی اما در دوره احمدینژاد این تشکیلات، استانی شد. بهدلیل تصمیمات غیرمنطقی و اشتباه مسئولان در این دوره و استمرار آن در سالهای بعد، شاهد وقایعی مانند آنچه در اصفهان و چهارمحال و بختیاری رخ داده هستیم. معتقدم، درشرایط کنونی که با کمبود آب روبهرو هستیم، مسئولان باید اولویتشان تأمین آب شرب مردم و بعد از آن تأمین آب برای مصارف کشاورزی باشد. بهنظر میرسد وزارت نیرو و دولت نیز برای مدیریت آب برنامهای در دستور کار دارد. این برنامه باید برای مردم تشریح و دولت اقدامات فوری خود را برای کم کردن تنش در منطقه اجرایی کند گرچه، نباید انتظار داشت اجرای چنین برنامههایی در کوتاهمدت به نتیجه مطلوب منجر شود. به دولت توصیه میکنم از انجام هرگونه برنامه یا طرح خلقالساعهای که ممکن است اثرات کوتاهمدت مثبت اما، در درازمدت اثرات منفی بیشتری بر منابع آبی محدود منطقه دارد خودداری کند و با تفکر و درایت بیشتر نسبت به رفع مشکلات و برآورده کردن خواست حداکثری مردم اقدام کند. تجربه نشان داده است خسارتهای ناشی از اتخاذ چنین تصمیمهایی بهقدری سنگین است که در برخی موارد امکان جبران آن نیست.
در تجمعات آبی اخیر در اصفهان مردم خواهان توجه مسئولان به خواستههایشان بودند. آیا دولت حرف مردم را شنیده است؟
در جریان اعتراض مردم اصفهان، مردم در روزهای ابتدایی انتظار داشتند خواستهها و مطالبات بهحقی که دارند به فوریت رسیدگی و آب در زایندهرود جاری شود. این را باید بدانیم که تحقق چنین خواستههایی با توجه به خشکسالیهایی که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم کار سادهای نیست و نیاز به زمان دارد. یادم میآید در روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب، افرادی بودند که میگفتند مشکلات کشاورزی را 2شبه برطرف میکنند. عدهای دیگر میگفتند چرا 12روز از انقلاب گذشته است و هنوز صف اتوبوس داریم. باید بدانیم انجام یک طرح موفق کشوری نیاز به تحقق برخی نیازها و شروط دارد که هماهنگی انجام آن به زمان نیاز دارد. معتقدم در روزهای اول اعتراضات بهحق مردم در اصفهان، مردم و کشاورزان حضور داشتند. حرفشان را زدند و مسئولان هم نظر مردم را شنیدند و برنامههایی را برای تحقق خواستههای مردم در دستور کار قرار دادند. مردم هم باید تحمل کنند تا طرحها به نتیجه برسد. نباید انتظار معجزه داشت. باید با هوشیاری از ایجاد موجهایی که دشمن از میان اعتراضات به حق مردم بهدنبال بهرهبرداری از آن است جلوگیری کرد. دولت هم باید با سرعت به خواستههای مردم توجه کند و دغدغهها را برطرف کند.
برخی کارشناسان رفتار رئیسجمهور وقت را در کاهش مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری بیتأثیر نمیدانند. منظورشان کدام رفتارهای رئیس دولت وقت است؟
یکی ازمهمترین دلایل دلخوری مردم نوع رفتار رئیسجمهور با مردم بود. هیچ وقت ندیدم رئیسجمهور یک کشور، به مردم خود اهانت کند. اتفاقی که بارها از سوی رئیسجمهور وقت رخ داد. ایشان بارها مردمی را که مخالف او نبودند اما منتقد عملکردش بودند به جهنم حواله میداد. تعابیر بسیار بدی از سوی او بهکار برده میشد. ممکن است فردی به هر دلیل با برجام و اقداماتی که دولت در آن توافق انجام داده بود مخالف باشد، متأسفانه فرد منتقد سریعاً از سوی رئیسجمهور یا نزدیکان او با عناوینی چون کاسبکار، بیشناسنامه، کاسب تحریم و مانند اینها خطاب میشد. انتظار مردم شنیدن کلام فاخر از رئیس دولت است نه شنیدن چنین جملاتی که در شأن رئیسجمهور نیست. بهنظرم این برخورد روحانی که از قدیم او را میشناسم و ارادتمند او هستم مناسب جایگاه او نبود. رئیسجمهور باید در کشور آرامش ایجاد کند نه اینکه آرامش را برهم بزند. رئیس دولت میتواند آرامش را به جامعه تزریق کند درحالیکه در دوره گذشته نهتنها چنین ظرافتهایی را در کار دولت ندیدیم بلکه، رئیسجمهور به صراحت از مردم میخواست که در انتخابات شرکت نکنند. ایشان گفته بود حالا مردم بیایند و رأی بدهند که چه بشود، رأی بدهند که فردی بیاید و رأی بیاورد و از فردا به او انتقاد کنند. من معتقدم همه اینها سبب شده است که 50درصد مردم در انتخابات شرکت کنند که البته رقم پایینی نیست. الان نوع رفتار و اقدامات رئیسی را ببینید. رفتارها بهگونهای است که کشور کمتر دچار التهاب میشود. کشور همان کشور است اما نوع رفتارهای مسئولان تصمیمگیر معقولانهتر و امیدبخشتر است و سبب ایجاد آرامش بین مردم میشود.
مجلس انقلابی بیشتر از یک سال میشود فعالیت خود را آغاز کرده است. رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند که نباید مسائل اصلی فرعی و مسائل فرعی اصلی شوند. بهنظر شما که خود سابقه نمایندگی مردم در مجلس را دارید، مهمترین اولویت کاری نمایندگان باید رسیدگی به چه موضوعاتی باشد؟
اولویت نمایندگان حول 2موضوع داخلی و خارجی باید تنظیم شود. دربعد داخلی رسیدگی به مسئله تولید و معیشت اولویت اول است. اگر تولید نباشد تنها چیزی که میتوان عادلانه تقسیم کرد فقر است. مجلس باید به این موضوع ورود کند و مسئله بیکاری را برطرف کند.ما اکنون 3میلیون جوان بیکار داریم که این یعنی سالانه 3میلیون نفر سال عمر و توان کاری در کشور در حال از بین رفتن است بدون اینکه برای آن برنامهای داشته باشیم. اما متأسفانه با وجود ظرفیتهایی که داریم آنقدر موانع و قوانین داریم که کسی نمیتواند بهدرستی کار خود را انجام دهد. باید امنیت سرمایهگذاری ایجاد کرد و تسهیل در ایجاد اشتغال به شکل جدی در دستور کار قرار داد.مجلس باید این امور را در رأس برنامههای خود قرار دهد تا مسائل کشور را بتوان به مرور برطرف کرد.
الان اولویت مجلس چیست؟
من هم نمیدانم. مثلاهمین قانون صیانت که اینقدر درباره آن بحث هست واقعاً چه اولویتی برای کشور دارد؟ چه نیازی از نیازهای کشور را برطرف میکند که این اندازه درباره آن حرف زده میشود. بسیاری نگران هستند که با اجرای این طرح، شغل و درآمد خود و نیز دسترسی به اینترنت را از دست بدهند. بهنظرم این التهاب بیمورد ایجاد شده است. گویا عادت کردهایم دنبال ایجاد التهاب در موضوعاتی باشیم که از اساس در اولویتهای اول ما نیست. الان اگر مجلس در مسائل داخلی و تولید و برطرف کردن مشکل تولید، مسکن و اشتغال برنامهریزیکند موفقتر خواهد بود.در بعد خارجی نیز، رسیدگی به مسئله همسایگانی که مشکلات آنها به سمت ایران سرریز میشود مانند مهاجران افغانستانی، کاهش تنش با کشورهای همسایه و فعال کردن روابط پارلمانی با کشورهای منطقه باید در دستور کار قرار بگیرد و بهعنوان مسئلهای مهم مورد توجه باشد.
چشمانداز مذاکرات برجام
سیاست کلی هستهای را رهبری تعیین میکند. دنیا میگوید ایران میخواهد به سلاح هستهای دست پیدا کند. رهبر انقلاب بهعنوان عالیترین شخصیت سیاسی و دینی کشوراعلام کردهاند ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. بهنظرم این را باید درمذاکرات مدنظر داشت و باید بگوییم که میخواهیم از انرژی هستهای استفاده کنیم اما از سلاح هستهای نه. ما به وظایف خودمان در برجام عمل کردهایم.این آمریکا بود که با حماقت رفتار کرد و از برجام خارج شد و باید به این توافق بازگردد. اخیراً دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر کرده است و گفته مسائلی باقیمانده است که باید برطرف شود. آژانس منتظر است تا ببیند ما در مذاکرات هستهای با چه رویکردی با 1+4گفتوگو میکنیم تا تصمیم خود را بگیرد.مطمئن هستم اگر با توجه به 3اصل عزت، حکمت و مصلحت وارد مذاکرات شویم و به درستی و عاقلانه براساس این اصول مذاکره کنیم قادر خواهیم بود نهتنها به اهدافی که مدنظر داریم برسیم بلکه، به سؤالات و ابهاماتی که درباره فعالیتهای هستهای ما وجود دارد پاسخ دهیم و منافع ملی را تأمین کنیم.وقتی مقام معظم رهبری بهعنوان رهبر عالی کشور اعلان میکند که اسلحه واقعی ما جوانان ما هستند و از لحاظ شرعی هم سلاح هستهای را ممنوع اعلان میکند، دیگر هیچ جای ابهامی باقی نمیماند.