رخشان بنیاعتماد
من شما رو روی چشمم بزرگ کردم، مثل چشمم حفظتون کردم. اگه به جای پدری در حقتون دشمنی هم کرده بودم، با این کارای شما بیحساب شدیم. شما برای حفظ حیثیت خانوادگی و ترس از بیآبرویی، بدجوری آبروی منو بردین. بقیه آبروم هم همینجا میذارم و میرم. رسول رحمانی امروز مرد. اینکه اینجا ایستاده، میخواد با نوبر کردانی، یه دختر غربتی پاپتی بیکس و کار، بمونه تا بمیره.. خوشبختی اون چیزی نیست که هر کسی از بیرون ببینه. خوشبختی تو دل آدمه. دل که خوش باشه، خوشبختی.
روسری آبی
در همینه زمینه :