اول: فیلمی که دوربین مداربسته فروشگاه از لحظه کیفزنی یک زن ضبط کرده تند و تند در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشود. فیلم لحظهای را نشان میدهد که زنی بهعنوان مشتری وارد فروشگاه شده و از پشت سر به یکی دیگر از مشتریان که سبدش پر از خرید است نزدیک میشود و در یک لحظه کیف پول آن زن را از داخل سبد میقاپد. در فیلم چهره زن سارق کاملا واضح است و پوشیده نشده و هر کسی فیلم را میبیند، کلی فحش و ناسزا نصیب زن سارق میکند.
دوم: هنوز مدت زیادی از افشای راز خانه وحشت در تهران و نجات 2دختر فراری که مدتها در این خانه زندانی بودند نمیگذرد که فیلمی شبکههای اجتماعی را پر میکند. فیلمی از همان دو دختر نجات یافته از خانه وحشت با چهرههای کاملا باز و مشخص. عجیبتر اینکه صدای مردی در فیلم شنیده میشود که اسم و مشخصات کامل هر دو دختر را به زبان میآورد و توضیح میدهد که آنها مدتها در این خانه زندانی بودهاند و مورد تعرض قرار میگرفتند.
سوم: مرد جوان حدودا 25تا 30ساله بهنظر میرسد و فیلمی که دوربین مداربسته سوپرمارکت ضبط کرده، او را کنار قفسههای خوراکی نشان میدهد. مرد نگاهی به این طرف و آن طرف میاندازد و وقتی مطمئن میشود که صاحب سوپرمارکت حواسش نیست، یکی، دو تا بسته از لابهلای قفسهها برمیدارد و داخل کاپشنش پنهان میکند. فیلم به سرعت در شبکههای اجتماعی میپیچد و این در حالی است که چهره مرد جوان پوشانده نشده و کاملا واضح است.
چهارم: برخی از ما عادت کردهایم به مجازات پیش از محاکمه. میپرسید چطور؟ مگر مجازات سرقت دو بسته خوراکی از یک مغازه، یا سرقت یک کیف یا فرار یک دختر از خانه چقدر است؟ مگر ما حق داریم علاوه بر یک متهم که هنوز جرمش ثابت نشده، خانواده و بستگان او را هم مجازات کنیم؟
تصور کنید آن مردی که در حال سرقت دو بسته خوراکی از مغازه است و ما درحالیکه زیر لب به او فحش میدهیم، فیلم سرقت را با چهره کاملا باز و واضح او بازنشر میکنیم، زن و فرزند داشته باشد. یا شاید پدر و مادری داشته باشد که همیشه نزد همسایهها صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشتهاند و همه سالهای عمرشان را صرف جمع کردن آبرویی کردهاند که حالا ما ظرف چند ثانیه و با بازنشر یک فیلم آن را به باد دادهایم.
یک لحظه به این فکر کنیم که شاید سارقی که فیلم و چهره او را منتشر کردهایم اهل شهر کوچکی باشد که حالا با انتشار فیلم، پسر کوچکش دیگر جرأت نمیکند از خانه خارج شود؛ چون همه بچههای محل فیلم را دیدهاند و درحالیکه پدرش را دزد صدا میکنند، او را با انگشت به هم نشان میدهند.
تصور کنید زنی که با هیجان در حال بازنشر فیلم سرقت او هستیم، مادری است که از روی ناچاری یا هر دلیل دیگر تصمیم به سرقت گرفته و حتی خانواده و فرزندانش هم از این ماجرا بیخبرند. آیا مجازات سرقت یک کیف، نابودی زندگی یک خانواده است. آیا مجازات فرار از خانه، بردن آبروی خانواده 2دختر فراری است که حالا نهتنها در محل زندگیشان بلکه در بین فامیل انگشتنما شدهاند و زندگیشان به مرز نابودی کشیده شده است؟
گاهی وقتها باید قبل از انتشار هر خبر، هر فیلم و هر عکسی در شبکههای اجتماعی کمی تامل کرد. گاهی وقتها ممکن است قیمت چند لایک و چند ویو، یک عمر عذاب وجدان و نابودی یک زندگی باشد.
مجازات پیش از محاکمه
در همینه زمینه :