کلمات عاقل
مریم ظاهری
نامه و نامهنوشتن به روش سنتی مدتهاست فراموش شده و دیگر خبری از صندوقهای زردرنگ پست کنار خیابان نیست و کسی هم انتظار ندارد پستچی نامهای را از دوستی بعد از مدتها بیخبری برایمان بیاورد.
این روزها دیدن کسی که نامهای را در صندوق پست میاندازد همانقدر عجیب است که پیدا کردن کسی که ادعا کند امروز پستچی نامهای برایش آورده. هرچند اداره پست کارش را انجام میدهد و بستههای پستی جابهجا میشوند و به مقصد میرسند اما خبری از نامههای پستی و کاغذ و پاکت نامه و تمبر نیست، حالا همهچیز الکترونیکی شده و دیدارها به ویدئوکال و ویسکال در بستر شبکههای اجتماعی خلاصه شده. موضوعی که نمیتوان برایش دنبال مقصری گشت الا گذر زمان؛ اتفاقی که با گذشتش چهره همهچیز را عوض میکند و الزاماتی را ایجاد میکند که قبول یا نادیده گرفتنش اجتنابناپذیر است. چه بخواهیم چه نخواهیم روزگار آنچه دوست دارد را به سرمان میآورد و از ما آدم دیگری با رفتار جدیدتری میسازد. حس نوستالژیک هم تا جاهایی جواب میدهد و چارهساز است و باید قبول کرد که تن دادن به واقعیت بیرونی هرچند سخت است اما اجتنابناپذیر است و در این شرایط نه میتوان گفت نامههای دستنویس بلند بالای قدیم کاغذی خوب بودند و نه پیامهای کوتاه تایپ شده امروزی.
نوشتن نامه همیشه و در هر شرایطی خوب بوده و هست اما زمان، شرایط و اقتضائات خودش را دارد. در این حال فقط میتوان دلتنگ حال و هوای آن روزها شد و به قول شاعر صبوری کرد تا تمام کلمات عاقل شوند. چرا که مهم کلمه و کلام است و نوشتن بر هر بستری و به هر بهانهای عزیز است و فرصتش اندک و مغتنم. امروز روز جهانی نامهنوشتن است، دست به قلم شوید... .