پاس گل برای یک پوپولیست
سرپرست باشگاه پرسپولیس در حوزه وظایف اصلیاش چه عملکردی داشته؟
بهروز رسایلی
کشمکشی که پیش از داربی تهران بین مدیران پرسپولیس و استقلال رخ داد، بهطور ویژه این فرصت را در اختیار مجید صدری گذاشت تا بدون اعتنا به شرح وظایفش در باشگاه پرسپولیس، یک جواب تند و تیز به مدیرعامل استقلال بدهد و مورد تحسین و اقبال هواداران تیمش قرار بگیرد. این تنش لفظی را مصطفی آجورلو به شکلی کاملا نابهجا و غیرضروری شروع کرد و در حقیقت به صدری یک «پاس گل» تمام و کمال داد تا سرپرست پرسپولیس فرصت پیدا کند با پاسخگویی به او، اذهان عمومی را از عملکردش در این باشگاه منحرف کند. معمولا ورود کردن به این کلکلها کار سختی نیست و آقایان میتوانند با تنظیم یک بیانیه محکم و عامهپسند (حتی درصورت لزوم با بهرهگیری از کمک نویسندگان حرفهای) بدنه هواداران را به وجد بیاورند. این همان کاری است که صدری کرد. او استقلال را «تیم دوم» پایتخت خواند و حتی قهرمانی 18سال پیش پاس تهران با آجورلو را زیر سؤال برد. همه این حرفها هم با ابراز رضایت هوادارانی همراه شد که حس میکردند به تیم محبوبشان اتهام وارد شده و اینطوری دلشان خنک شد. با این همه اما چیزی که مغفول ماند، کمکاریهای صدری در انجام وظایف اصلیاش در باشگاه بود. او که حالا با پاس گل آجورلو کمی برای خودش اعتبار خریده، در حالی بهعنوان گزینه اصلی هیأتمدیره برای مدیرعاملی پرسپولیس انتخاب شده که بهسختی میتوان به عملکرد این مدتش نمره قبولی داد.
همه ابهامات آقا مجید
باشگاه پرسپولیس مدتهاست درگیر پرداخت طلب گابریل کالدرون شده و صدری و شرکا به شکل عجیبی در به نتیجه رساندن این پرونده دچار مشکل شدهاند. یک روز میگویند پول نیست، یک روز میگویند کالدرون حساب بانکی مورد نظرشان را نداد، یک روز میگویند پول پرداخت شده، اما بهحساب ننشسته است... خلاصه این مسئله به یک معمای بزرگ تبدیل شده، درحالیکه اصل موضوع نباید ماموریت سختی باشد. در اینکه کار پرسپولیس و کالدرون نباید به اینجا میکشید تردیدی نیست. این یک بحث دیگر است و جالب اینکه هیچکس هم از مقصر داستان یعنی محمدحسن انصاریفرد جواب نمیخواهد! حالا اما کار به اینجا رسیده و عجیب است که مدیران فعلی پرسپولیس قادر به پرداخت این طلب و بازشدن پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه نیستند. نتیجه این اهمال، سرگردانی طولانیمدت 2خرید تاجیک پرسپولیس است. تنها مشکل صدری در پرسپولیس اما همین نیست. او در پرداخت مطالبات بازیکنان هم ضعیف عمل کرده و اعتراض هماهنگ آنها قبل از داربی تهران گواه همین داستان است. همچنین با گذشت نیمی از نیمفصل اول لیگ برتر، تکلیف کارگزار تبلیغاتی سرخها روشن نیست و هنوز کسی نمیداند مهمترین منبع درآمدی سرخها چه سرنوشتی خواهد داشت. به هر حال هر بازی که بدون اسپانسر سپری میشود، ضرر میلیاردی برای قرمزها به همراه دارد.
انصاریفرد دوم؟
این که یک مدیر باشگاه کلکل کند و کارهای عوامپسندانه انجام بدهد؛ کار سختی نیست. شاید از این طریق در کوتاهمدت بتوان محبوبیت نسبی هم کسب کرد، اما در بلندمدت قضاوت افکارعمومی براساس کارنامهای خواهد بود که مدیران بهجا میگذارند. محمدحسن انصاریفرد و آدمهای اطراف او مگر بد کری میخواندند؟ مگر در مقطعی محبوب نشدند؟ الان مردم در مورد آنها چه فکر میکنند؟ کاش مدیران فعلی در این مسیر قرار نگیرند و به جای استفاده از این میانبرها برای کسب محبوبیت، روی انجام وظایف اصلیشان متمرکز شوند.
بدجا، بدجور، بیجهت
در مورد حرفهای پوپولیستی آجورلو پیش از داربی
48ساعت پیش از داربی تهران، ویدئویی از سخنان عجیب مصطفی آجورلو، مدیرعامل استقلال در جمع برخی هواداران این تیم منتشر شد که بهمعنای واقعی کلمه «ناامیدکننده» بود. آجورلو در این ویدئو قهرمان نشدن استقلال طی سالهای گذشته را به اراده برخی سیاسیون و بهطور مشخص مسئولان دولت قبلی ربط میدهد. او که عقیده دارد هنوز بقایای آن تفکر در برخی مناصب باقی مانده، بعد از سر داده شدن شعارهای تند و هیجانی، حرارت بیشتری میگیرد و میگوید: «من پوست اینها را میکنم.» اصلا باورکردنی نیست که یک مدیر ارشد فوتبالی در باشگاه به این بزرگی با علم و اطلاع از اینکه حرفهایش رسانهای میشود، چنین ادبیات عوامگرایانهای بهکار ببرد. آجورلو اما این کار را کرد و اگرچه لایک و تحسین عده اندکی از هواداران تیمش را گرفت، اما موجب ناامیدی شمار بیشتری از ناظران شد.
در این مدت برخی کارهای آجورلو باعث بهوجود آمدن امیدواریهایی در مورد او شده بود. اصرار مدیرعامل استقلال به دریافت حق تبلیغات محیطی و نیز سکوت چند هفته اخیر او موحب امیدواری بود، اما این ویدئو آن هم در فاصله کوتاهی تا داربی خیلی چیزها را خراب کرد. آجورلو بیسند اتهام میزند، موفقیتهای رقیب را زیر سؤال میبرد و چیزهایی میگوید که در این 5سال به دفعات از سوی استقلالیها تکرار شده، اما واقعا کمکی به این تیم نکرده است. اگر کسی قرار است استقلال را به مدار موفقیت برگرداند، اول باید در این مجموعه خودآگاهی ایجاد کند و ضمن قطع نظر از بیرون، کل تیم را به تحرک و کوشش بیشتر وابدارد. اینکه دائما تصور کنیم مشکل از جاهای دیگر است، باعث میشود خودمان نیازی بهکار و کوشش حس نکنیم. بهنظر میرسید آجورلو میتواند منبع این تغییر نگرش در استقلال باشد، اما با این قبیل موضعگیریها گویا از او هم آبی گرم نخواهد شد.