تالابهای زنده؛ تالابهای مرده
سازمان ثبت اسناد کشور تلاش وزارت نیرو را برای مالکیت مطلق بر تالابهای ایران خنثی کرد
زهرا رفیعی- خبرنگار
هیچکدام از تالابهای کشور وضعیت خوبی ندارند. همه آنها در مشکل حقابههایی که وزارت نیرو ملزم به تامین آن است، درد مشترک دارند. اما تنها خبر خوشحالکننده در مورد تالابها این است که سازمان ثبت اسناد از تصاحب مالکیت تالابها که در دولت قبل و توسط وزارت نیرو دنبال میشد، جلوگیری کرد. خبر خوب دیگر آن است که اکنون حال تالابهای کانیبرازان، تالاب اقماری دریاچه ارومیه و تالابهای ساحلی کشور به لحاظ منابع آبی اندکی بهتر از دیگر تالابهای کشور است.
حال خوب تالابها
آرزو اشرفی زاده، مدیر کل تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست درباره تالابهایی که هنوز حال خوبی دارند به همشهری میگوید: با توجه به خشکسالی شدیدی که در سال جاری با آن روبهرو هستیم و کاهش بارش ها ،تالابهایی که توانستند حقابه بهتری دریافت کنند شامل شادگان و هورالعظیم و همچنین تالابهای اقماری دریاچه ارومیه مانند کانی برازان و سولدوز بودند و وضعیت مناسبتری دارند. البته تالابهای دیگری هم مثل میل مغان در اردبیل وضعیت بهتری از نظر منابع آبی دارند. متاسفانه با توجه به خشکسالی شدید امسال اکثر تالاب ها حقابه زیست محیطی خود را دریافت نکردند این با وجود پیگیری های زیاد سازمان حفاظت محیط زیست است.
تثبیت مالکیت تالابها به نفع سازمان حفاظت محیطزیست، موضوعی است که رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس در صفحه رسمی توییتر خود درباره آن نوشته است. سمیه رفیعی نوشت: «پس از پیگیریهای مکرر فنی و کارشناسی بالاخره با دستور سازمان ثبت اسناد جلوی تصاحب مالکیت تالابها که مدتی توسط وزارت نیرو دنبال میشد، گرفته شد. مجلس و فراکسیون محیطزیست با تمام قوا مقابل هرگونه تضییع حق محیطزیست خواهد ایستاد. حتی اگر مدیران مسئول برایش تفاهم کرده باشند.
براساس قانون جامع حدنگار مصوب بهمنماه۱۳۹۳، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موظف است موقعیت و حدود تمام کوهها، مراتع، جنگلها، دریاها دریاچهها، تالابها و مسیلهای دایر و متروکه را مشخص و تثبیت کند. برای این سازمان فرقی نمیکرد که چه سازمانی این اسناد را زودتر ارائه میکند. وزارت نیرو که به استناد ماده۲ تبصرهها و آییننامههای قانون توزیع عادلانه آب مصوب هیأتوزیران در سال۱۳۷۹ به درخواست سازمان حفاظت محیطزیست که آن زمان تجهیزات حدنگاری را نداشت، کارهای حدنگاری تالابها و رودخانهها و مردابها را انجام داد و سال گذشته مدارک تالاب انزلی را برای اخذ سند مالکیت به سازمان ثبت اسناد داد. تازه این موقع بود که سازمان حفاظت محیطزیست که متولی مدیریت تالابهاست برای بازگرداندن مالکیت تالابها شروع به نامهنگاری کرد.
فارغ از موضوع مالکیت تالاب، حقابه عنوان اصلیترین مشکل تالابهاست که هیچکدام از تالابهای کشور بهطور کامل آن را دریافت نکردهاند. حتی بیش از 60درصد حقابه دریاچه ارومیه که برایش ستاد احیا تشکیل شد و هزاران میلیارد تومان نیز صرف احیای آن شد، به بهانه کاهش بارندگی 17درصدی، پرداخت نشده است. مهری اثنیعشری، مدیر پروژه احیای تالابها اما در گفتوگو با همشهری در مورد جلوگیری از صدور سند مالکیت تالابها به نام وزارت نیرو میگوید: براساس قانون، مسئولیت حفاظت و مدیریت تالابها برعهده سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان یک نهاد نظارتی است. بهجز دستگاههای دولتی، بهرهبرداران دیگری در حوزه تالابها وجود دارند که هر کدام اثرات خاص خود را بر این اکوسیستم میگذارند.
تالابهای کشور مانند سایر مناطق چهارگانه به قائممقامی سازمان منابع طبیعی در اختیار سازمان حفاظت محیطزیست است. این رویه به سازمان حفاظت محیطزیست کمک میکند که با رویکرد زیستبومی از دستگاههای اجرایی مطالبهگری کند.
مهری اثنیعشری در اینباره میگوید: سازمان حفاظت محیطزیست از دستگاههای مختلف میخواهد که براساس مسئولیتهایی که در برنامههای مشارکتی با رویکرد زیستبومی تدوین شده همکاری کنند و این درخواست بهدلیل جایگاه سازمان در دولت ممکن میشود.
رویکرد زیستبومی حدود 15سال است برای حفاظت و مدیریت تالابها دنبال میشود. براساس این رویکرد، بین بهرهبرداری خردمندانه توسط ذینفعان و حفاظت از تالاب تعادل و توازن ایجاد میشود. مهری اثنیعشری میگوید: از رویکرد توسعه صرف گذشتیم و به رویکرد حفاظت صرف رسیدیم بهطوری که دور مناطق سیمخاردار کشیدیم و بهرهبرداری از آن را گرفتیم. اما دیدیم معیشت پایدار جامعه محلی که در آنجا زندگی میکند وابسته است. اکوسیستم تالابی برای رفاه جامعه بشری است و کارکردهایش برای این است که انسانها زندگی بهتری داشته باشند. بنابراین سازمان سراغ رویکرد زیستبومی رفت تا بهرهبرداری و حفاظت همزمان رخ دهد. ایجاد تعادل اصول مختلفی دارد، ازجمله اینکه مدیریت نباید از بالا به پایین باشد و باید به دانش بومی، مسائل اجتماعی و اقتصادی و... در کنار مسائل مربوط به تنوعزیستی توجه شود.
وزارت نیرو در همه دولتها تاکنون نشان داده است که نگاهش بهرهبرداری صرف از منابع آبی بدون توجه به نیازهای زیستی است. کما اینکه حقابه زیستی تالابها تماما پرداخت نشده است. همه حرف سازمان حفاظت محیطزیست در مورد حقابهها این است که اگر قرار است بهدلیل خشکسالی حقابهها کمتر پرداخت شود، این کاهش، در سهم سایر ذینفعان در صنعت، شرب و کشاورزی اعمال شود نه اینکه محیطزیست محروم بماند.
به گفته مهری اثنیعشری، مدیر پروژه احیای تالابها در رویکرد زیستبومی باید این حقابهها با عدالت بین ذینفعان تقسیم شود اما در 15سال گذشته بهدلیل نگاه بخشی به ماجرای آب اگرچه در این سالها کمرنگ شده، اما همچنان وجود دارد. کشاورزی به فکر تولید و خودکفایی در محصول خود است و توجهی به آببر بودن محصول ندارد. وزارت نیرو بهدنبال تامین آب بیشتر برای بهرهبرداران در بخشهای شرب، صنعت و کشاورزی است. منافع بخشی کماکان وجود دارد. ضمن اینکه لازم است در سیاستگذاریهای کلان و تخصیص بودجههای ملی و استانی، نگاه و رویکرد زیستبومی باشد و برنامهها بهصورت الزامآور یعنی بهصورت دستورالعمل به دستگاهها ابلاغ شود. در این سالها این روندها اگرچه کمی تغییر کرده ولی همچنان کامل نیست.
بزرگترین مشکل تالابها مسئله حقابههای زیستی است؛ حقابهای که تالاب بتواند با آن کارکردهای اکولوژیک خود را برای ذینفعان داشته باشد. اما بهگفته علی ارواحی، مشاور مدیریت زیستبومهای تالابی مشکلات تالابها را در چند حوزه دیگر نیز باید پیگیری کرد. هر کدام از آنها میتواند حیات تالابها را به خطر بیندازد. او در گفتوگو با همشهری میگوید: ورود آلایندهها و گونههای مهاجم به تالابها و تغییر اراضی زمینهای تالابی از دیگر مشکلات تالابهاست.
به دلیل حاصلخیزبودن زمینهای تالابی در سالهای اخیر که خشکسالی پهنههای آبی را کوچکتر کرد، دستدرازی به تالاب بیشتر از همیشه شد و حالا علی ارواحی میگوید: بلاتکلیفبودن مرزها و مالکیت تالابها این تهدید بالقوه را به بالفعل تبدیل میکند.
حال کدام تالابها بهتر است؟
علی ارواحی کارشناس تالابها که پیشتر مدیر پروژه احیای تالابها بود، میگوید، تالابهای ساحلی در جنوب کشور به لحاظ حقابه وضعیت بهتری دارند. مثلا تالاب خور باهو در گواتر سیستانوبلوچستان از آن دست تالابهاست. از تالابهای داخلی اغلب تالابها با مشکل کمآبی مواجهند. زریبار که زمانی به نسبت شرایط بهتری داشت با مشکل روبهروست. میانکاله، گاوخونی، ارومیه، بختگان و... از آن جملهاند. پخششدن آلایندههای نفتی بهدلیل قاچاق سوخت، وضعیت تالابهای ساحلی در جنوب را نامساعد کرده است. مثلا تالاب حله بوشهر جزو این دسته از تالابهاست. در میانکاله و زریبار موضوع آلایندههای ناشی از پساب کشاورزی و شهری و روستایی بهصورت جدی مطرح است. متأسفانه واقعیت این است که در مورد تالابهای ما همچنان تهدیدهایی که متوجهشان بوده پابرجاست. دفع پسماند در حاشیه تالاب و ورود شیرابههای آن به تالابها بهخصوص تالاب شادگان ازجمله مشکلات اصلی در سلامت تالابهاست. پساب تولید نیشکر یکی از مشکلات تالاب شادگان است. بنابراین شاید نتوان تالابی یافت که از همه لحاظ وضعیت بهتری داشته باشد. تالاب نئور البته چندان مشکل حقابه ندارد، ولی مشکل غیربومی و ماهی مهاجم کاراس را دارد. بهطوری که باعث حذف گونه بومی قزلآلا از تالاب شده است.