اژدها وارد میشود
مریم ظاهری
این ستاره بیچون و چرای فیلمهای رزمی، خوشتیپ افسانهای شرق دور که مخرج مشترک تمام خاطرات فیلمبینهای دهه60 بود، به شکل عجیبی با سهم اندک ما از تماشای گاه و بیگاه نسخه بیکیفیت و خط و خشدار فیلمهایش در جمعهای دوستانه در خانهای از قبل هماهنگ شده و خلوت در ویدئوپلیرهای فیلم کوچک و بزرگ بتاماکس گره خورده. ترسی توأم با لذت و هیجانی وصف نشدنی در دیدن همه فیلمهایی که میبایست طی مدت 12یا 24ساعت تماشا میشد. حساب دخل و خرج و پول تو جیبیهای جمع شده هم بود که باید به صرفه تمام میشد. در این وانفسا هم بودند دوستانی که به تقلید از تو حرکات ناشیانه انجام میدادند به امید روزی که آرتیستی رزمی شوند در نقش اصلی در فیلمی جذاب. سینمای کوچک ما گستره شناخت خود بود در آن چهاردیواری نیمه تاریک. شناخت و دانشی که از گفتههای بروسلی میآمد؛ او گفته بود هر دانشی سرانجام به خودآگاهی خواهد انجامید و ادامه داده بود شیوه انتخابیاش برای شناخت، هنرهای رزمی است. تو که کتابخانه بزرگی هم داشتی پرشده از متون فلسفی با رویاهای ما چه کردی آقای لیجنفان معروف به بروسلی، استاد هنرهای رزمی چینی و بازیگر فیلمهای اکشن، نظریهپرداز و بنیانگذار روش رزمی جیتکاندو. تو را خیلیها از تأثیرگذارترین انسانهای قرن بیستم و نمادی از فرهنگ عامه میدانند و درست هم میدانند چرا که ما در نوجوانی نمیدانستیم فرهنگعامه چیست. در دورهمیهای فیلمبینی دوستانه با تمام سختیهایش تنها نگذاشتی و به داد فردایمان رسیدی چرا که اگر این کورسوی دلخوشی نبود معلوم نبود زندگی در محلههایی مستعد همهجور آسیب چه برسرمان میآورد. فرهنگ عامه تو نجاتمان داده بود آقای لی....