تینا عیسائیان، کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان از نخستین اعزام به مسابقات بینالمللی میگوید
16سال انتظار کشیدم
حمیدرضا رسولی
قرار بود برای تیم ملی والیبال زنان به میدان برود اما یک اتفاق ناگهانی او را به سمت بسکتبال سوق داد و مسیر زندگی ورزشیاش را به کلی تغییر داد. تینا عیسائیان حالا یکی از باتجربهترین بازیکنان بسکتبال بانوان در ایران به شمار میرود و بیش از هر بازیکن دیگری برای تیم ملی به میدان رفته است. او در آستانه 40سالگی یکی از ستارههای تیم ملی بسکتبال زنان ایران در مسابقات کاپ آسیا بود که چند روز قبل در امان برگزار شد. تیم ملی بسکتبال زنان به پشتوانه حضور چنین بازیکن باتجربهای و تلفیقی از بازیکنان جوان و باتجربه تنها یکقدم تا نیمهنهایی کاپ آسیا و تاریخسازی در ورزش ایران فاصله داشت اما بهخاطر مصدومیت ناگهانی 2بازیکن اصلی از جمله تینا عیسائیان، این فرصت طلایی از دست رفت. او یکی از بازیکنانی است که بهرغم باخت نابهنگام مقابل اندونزی موردتوجه رسانههای خارجی قرار گرفت و بهعنوان بازیکنی که در آستانه 40سالگی تا این حد برای تیم ملی کشورش تأثیرگذار است، زیر ذرهبین رفت. تصویر ذهنی ما از یک بسکتبالیست 40ساله باید بازیکن نیمکتنشینی باشد که گاهی جایگزین بازیکنان جوان میشود اما عملکرد تینا عیسائیان هیچ شباهتی به این کلیشههای ندارد. کاپیتان ارمنی تیم ملی بسکتبال زنان برای توصیف فرازونشیبهای زندگی ورزشیاش از این جمله کلیشهای که میگوید «سن فقط یک عدد است» بهرهمیگیرد و زندگی ورزشی این بازیکن به کلیشههایی از این دست چه شباهت غریبی دارد.
تیم ملی بسکتبال زنان بهرغم درخشش بازیکنان باتجربه نتوانست به جمع 4تیم پایانی کاپ آسیا راه پیدا کند اما عملکرد شما بهعنوان باتجربهترین بانوی بسکتبالیست ایرانی موردتمجید رسانههای خارجی قرار گرفت. چند سال است که بهطور حرفهای بسکتبال بازی میکنید؟
من تا سال 2003 که 23سالم بود برای تیم والیبال آرارات بازی میکردم. همان موقع به تیم ملی والیبال هم دعوت شدم اما تیم والیبال آرارات تهران بهطور ناگهانی منحل شد و من هم بسکتبال را با همان تیم آرارات شروع کردم. وقتی به آرارات پیوستم این تیم در دسته دوم بازی میکرد، اما همان سال اول قهرمان دسته دوم شدیم و سال بعد با قهرمانی در دسته اول به سوپرلیگ راه پیدا کردیم. صعود به سوپرلیگ هم سکوی پرتاب من به تیم ملی بود. با تیم بسکتبال آرارات 10سال قهرمان و 2بار نایبقهرمان ایران شدم و روزهای خوبی را در این تیم پشت سر گذاشتم.
چقدر طول کشید تا همان جایگاهی که در والیبال داشتید را در بسکتبال پیدا کنید؟
یک سال بعد از این ماجراها به تیم ملی بسکتبال زنان دعوت شدم. خب بهعنوان یک والیبالیست فیزیک بدنی مناسبی داشتم که در بسکتبال خیلی به کمکم آمد. در سال 2004بود که برای نخستین بار به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم و از آن موقع تاکنون برای تیم ملی بازی میکنم.
در آستانه 40سالگی هنوز یکی از تأثیرگذارترین بازیکنان تیم ملی بسکتبال زنان به شمار میروید و در مسابقات کاپ آسیا هم بهعنوان یکی از امتیازآورترین بازیکنان شناخته شدهاید. البته سن و سال شما به سوژه برخی رسانه بدل شدهاست.
همینطور است. برخی سایتهای خبری اعداد و ارقامی در مورد سن و سال مطرح کردهاند که اصلاً صحیح نیست. آنها از من بهعنوان بازیکن 49ساله تیم ملی بسکتبال زنان نام بردهاند! درحالیکه همه میدانند بازیکنی با این سن و سال در تیم باشگاهی هم نمیتواند دوام بیاورد و بازی کند چه برسد به تیم ملی. سن واقعی من حدود 40سال است و افتخار میکنم که با این سن و سال هنوز برای تیم ملی کشورم بازی میکنم و بازیکن تأثیرگذاری محسوب میشوم. نمیدانم نیت آنها از مطرح کردن این شبهات چیست اما بهعنوان یک بازیکن باتجربه یاد گرفتهام که به حواشی توجه نکنم و راه خودم را بروم.
شاید رعایت همین اصول باشد که شما را در مسیر درستی قرار داده. نام شما بهعنوان کاپیتان تیم ملی بسکتبال زنان که برای نخستین بار به یک مسابقه بینالمللی اعزام شد در تاریخ ورزش ایران ثبت خواهد شد. چند سال برای این اعزام انتظار کشیدید؟
من از وقتی والیبال بازی میکردم یکی از آرزوهایم این بود که برای تیم ملی ایران بازی کنم. وقتی بسکتبال را هم شروع کردم این اشتیاق در وجودم بود اما تیم ملی بسکتبال زنان به مسابقات برونمرزی اعزام نمیشد. بسکتبال زنان ایران 47سال انتظار کشید و امسال برای نخستین بار به یک مسابقه بینالمللی اعزام شد. بعد از انقلاب فدراسیون جهانی بسکتبال نمیپذیرفت که ما با حجاب اسلامی در مسابقات بینالمللی بازی کنیم. برای همین تیم ملی بسکتبال ایران همه این سالها را در حسرت بازی در مسابقات بینالمللی به سر میبرد تا اینکه مسابقات کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد. مسئولان فدراسیون جهانی بسکتبال وقتی مسابقات کشورهای اسلامی را تماشا کردند و دیدند تیم ملی بسکتبال ایران با چه کیفیت بالایی مقام قهرمانی را کسب کرد، مجوز حضور بازیکنان باحجاب ایران در مسابقات بینالمللی را صادر کردند. بعد از این ماجرا چندبار برای انجام بازی تدارکاتی به خارج از کشور اعزام شدیم تا اینکه موعد برگزاری مسابقات کاپ آسیا رسید.
حضور در مسابقات کاپ آسیا، نخستین اعزام رسمی تیم ملی بسکتبال زنان به یک مسابقه بینالمللی بود. قابلپیشبینی هم بود که این تیم به واسطه سالها دوری از مسابقات بینالمللی در کاپ آسیا به توفیقی دست پیدا نکند. البته باید از نفس حضور در این مسابقات راضی باشید.
همینطور است. شخصاً 16سال برای نخستین حضور در مسابقات برون مرزی انتظار کشیدم. بارها اعلام کردند قرار است به یک مسابقه برونمرزی اعزام شویم اما دست آخر خبر میآمد که بهدلیل مخالفت فدراسیون جهانی با حجاب اسلامی بازیکنان ایرانی لغو شده است. حتی چندبار چمدانها را بستیم و خودمان را برای نخستین اعزام آماده کردیم اما در نهایت نپذیرفتند و اعزام نشدیم تا اینکه بالاخره چند روز قبل به مسابقات کاپ آسیا اعزام شدیم.
تا آستانه نخستین برد در نخستین مسابقه برونمرزی هم پیش رفتید اما باز هم نشد.
همینطور است. ما در آستانه کسب نخستین برد مقابل اندونزی قرار داشتیم و امتیازها نزدیک بود. ما تا دقایق پایانی با امتیاز 58بر 56عقب بودیم و 10دقیقه زمان تا پایان مسابقه باقیمانده بود که من و خانم اسماعیلزاده که یکی از بازیکناناصلی تیمملی است مصدوم شدیم و در نهایت مسابقه را واگذار کردیم. اگر این مصدومیتهای بدموقع نبود به فینال مسابقات راه پیدا میکردیم.
بسکتبال ورزشی است که بیشتر به آمادگی جسمانی نیاز دارد. شما باید قوای جسمانی خوب داشته باشید تا بازی در 4 کوارتر سنگین را پشت سر بگذارید. در آستانه 40سالگی چطور آمادگی جسمانیتان را حفظ میکنید؟
فکر میکنم این قضیه ریشه موروثی دارد، چون از خانوادهای آمدهام که ورزش جزء جدانشدنی زندگیشان است.
صمد نیکخواهبهرامی و مهدی کامرانی در 39سالگی به تیم ملی بسکتبال مردان دعوت شدهاند. تمرینات من با بسکتبالیستهای جوان تفاوت چندانی ندارد و اتفاقاً با بازیکنان جوان تیم ملی رابطه خوبی دارم. تصورم این است که آنها وقتی میبینند یک بازیکن خوب پاس میدهد، خوب ریباند میکند و خوب هم گل میزند راحتتر بازی میکنند.
قبلاً گفتهاید که سن فقط یک عدد است. چقدر به این جمله باور قلبی دارید؟
فکر میکنم بازیکن حرفهای تا وقتی میتواند خوب بازی کند باید ادامه بدهد. این باور من است. من 16سال است که برای تیم ملی بازی کردهام و به این تیم تعصب خاصی دارم. حالا اگر کسی احساس میکند برای تیم ملی از من مفیدتر است بیاید و جای مرا بگیرد.
فکر میکنید تا چه زمانی میتوانید بهعنوان بازیکن و کاپیتان، جایگاهتان را در تیم ملی حفظ کنید؟
فکر میکنم دین خودم را به تیم ملی ادا کردهام و دیر یا زود باید از بازیهای ملی کنارهگیری کنم. شاید وقتش رسیده باشد که انرژیام را برای تیم باشگاهیام بگذارم و روی بازی برای شیمیدر تمرکز کنم.