رشته شهرهای بیمشتری
فاطمه عباسی
20سال پیش که نسل دهه شصتیها قرار بود وارد دانشگاه شوند، تعداد داوطلبانی که کنکور میدادند، آنقدر زیاد بود که موقع انتخاب رشته، هر رشتهای که در دفترچه راهنما موجود بود را انتخاب میکردند تا فقط پذیرفته شوند. کمتر رشته دانشگاهی بود که متقاضی نداشته باشد.
امروزه اما با اینکه تعداد داوطلبان همچنان زیاد است، اما بهخاطر افزایش دانشگاهها، قبولی در کنکور سهلتر شده و بیشتر کسانی هم در کنکور شرکت میکنند، یا دلشان میخواهد دکتر شوند و در رشتههای اصلی پزشکی درس بخوانند، یا مهندس شوند از نوع عمران یا الکترونیکش و کسانی هم که به رشتههای انسانی علاقهمندند، حقوق یا نهایتا روانشناسی را ترجیح میدهند. در طول این سالها هم تعدادی رشته دانشگاهی به رشتههای قبلی اضافه شده که متقاضی چندانی ندارد و کسی تمایلی به درس خواندن در این رشتهها نشان نمیدهد. به همین دلیل است که مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزشی وزارت علوم اعلام کرده که «برنامههای درسیای که رشتههای دایر آنها در دوره کارشناسی دانشگاههای کشور برای 3سال متوالی زیر حدنصاب ۱۰ دانشجو ثبت نامی داشته باشند، منسوخ تلقی خواهند شد. این قاعده بر مبنای این منطق گذاشته شده است که تقاضامحوری، دلیل اصلی تأسیس و فعال بودن یک رشته در دانشگاه یک شهر بوده است. اگر برای آن، متقاضی وجود نداشته باشد، لزومی به پرداخت هزینه دولت برای حفظ آن رشته احساس نمیشود.»
واقعیت این است که در شرایط کنونی، همین رشتههای پرطرفدار هم بازار کار قطعی ندارند و بسیاری از فارغ التحصیلان این رشتهها، سالها در انتظار کار مناسب کنج خانه نشستهاند یا به کاری که هیچ ربطی به رشته تحصیلیشان ندارد مشغولند.