پای صحبتهای محمدرضا رضائیان، تهیهکننده و کارگردان «کتاب باز»
میخواهیم ایرانیها را کتابخوانترین مردم دنیا کنیم
الناز عباسیان
این روزها برنامهسازان تلویزیونی در رقابتی سخت با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و البته شبکههای ماهوارهای در تکاپوی تولید برنامههای مخاطبپسند هستند. جالب اینجاست که یک برنامه کتابمحور این رسانه، توانسته نهتنها علاقهمندان زیادی را پای تلویزیون بنشاند، بلکه فضای مجازی را هم از سکانسهای مختلف برنامهاش پر کند. «کتابباز» برنامهای محبوب و تخصصی برای علاقهمندان به کتاب است که توانسته عموم مردم را نیز با خود همراه کند. تاکنون بیش از ۶۰۰ قسمت در 6فصل از این برنامه با اجرای امیرحسین صدیق و بعد سروش صحت از شبکه نسیم پخش شده و هنوز هم جزو برترین برنامههای مرتبط با کتاب در سیماست. به همین بهانه سراغ محمدرضا رضائیان، تهیهکننده و کارگردان این برنامه رفتهایم تا از زیر و بم آن برایمان بگوید.
با توجه به اینکه اغلب مخاطبان تمایل چندانی به تماشای برنامههای گفتوگومحور با موضوع کتاب ندارند، زمانی که قسمتهای نخست کتابباز را تولید میکردید این دلهره را داشتید که ممکن است مثل خیلی از برنامههای مشابه با اقبال عمومی مواجه نشود؟
واقعاً این دلهره را داشتیم و صددرصد ریسک کردیم. طبیعتاً وقتی یک برنامهساز یک ایده دارد، مخاطب و شرایط اجتماعی آن را بررسی میکند. در حوزه کتاب این مسئله نگرانکننده بود. زیرا ما با جامعهای روبهرو هستیم که سرانه مطالعه بسیار پایین داشته و اغلب مردم مخاطب کتاب نیستند. حالا ما میخواهیم برنامهای بسازیم که مخاطبان آن کتاب میخوانند. این نگرانی از روز اول خیلی جدی بود. از اینرو نخستین قراری که با خودمان گذاشتیم که دنبال بحث سلبی و مطرح کردن پایین بودن سرانه مطالعه نباشیم؛ دنبال این موضوع نباشیم که بر سر خودمان و دیگران بکوبیم و بگوییم ما مطالعه نمیکنیم و مثلاً در مقایسه با کشورهای ژاپن و کانادا عقبتر بوده و فرهنگمان از دست رفته است. قرارمان این بود که آسیبشناسی در حوزه کتابخوانی و مطالعه نداشته باشیم. زیرا این خود میتواند یک مقدار کار را خرابتر کرده و فاصله را بیشتر کند. قرار شد در مقابل آن به مردم بگوییم مطالعه کردن چه چیزهایی را با خودش به همراه میآورد. در واقع نقطه تأکید را روی آنها بگذاریم و حال خوب کتاب خواندن را با مخاطب به اشتراک بگذاریم. بگویم اگر در دنیای کتاب باشیم حال خوبی بهدست میآوریم که نسل به نسل منتقل شده و سرانه مطالعهمان را بالاتر میبرد.
پس شما از همان اول هم بهدنبال جذب مخاطبان عام بودید که البته کار سادهای هم نیست؟
بله، دقیقاً. وقتی بنا شد برای مخاطب عام برنامهسازی کنیم، دنبال شیرینیهای هر کدام از این حوزهها رفتیم. از حوزههای زرد فاصله گرفته و کتابهایی که سطح مخاطب را بالاتر برده و سرگرم میکند را انتخاب کردیم. در واقع بحث سرگرمی و مطالعه را پیش کشیدیم. زیرا شبکهای این برنامه را روی آنتن پخش میکرد که شعارش نشاط و سرگرمی بود، پس اگر قرار است برنامه کتابی هم در شبکه نسیم ساخته شود باید در دل خود نشاط و سرگرمی خلق میکرد. البته برنامه ما بازپخش در شبکه ۴ هم داشت، مخاطبان تخصصیتری که شبکه ۴ را میبینند، برنامه ما را هم دنبال میکنند.
انتخاب مهمانهای برنامه به چه صورت است؟ شما تشخیص میدهید یا مخاطبان هم در دعوت مهمانان دخیلاند؟
در کتابباز یک اتاق فکر با حضور 10 نفر از اهالی رسانه در حوزههای مختلف داریم که این تیم قدرتمند در حوزههای مختلف همچون کتاب، ورزش و رسانه فعالاند. آنها پیشنهاد مهمانهایی برای جذابیت و افزایش محتوای برنامه میدهند. البته با مخاطبان در تعامل هستیم و نظر آنها در انتخاب مهمانها برای ما ارزشمند است. به این شکل تولید محتوا صورت میگیرد تا جایی که امروز بیش از ۶۰۰ قسمت از این برنامه تولید و تبدیل به یک گنجینه برای مراجعه مخاطبان شده است. همانطور که میبینید جنس مهمانهایی که در برنامه دعوت میکنیم کاملاً متنوع، متکثر و متعدد است. چهرههای آشنا و محبوب از حوزههای مختلف هنر، موسیقی، سینما و… را دعوت کردهایم و حال خوب کتابی آنها را با مردم به اشتراک گذاشتهایم. از اندیشمندان، پزشکان و دانشمندان حوزههای مختلف و شخصیتهای برجسته در زمینههای علمی گرفته تا مردم کوچه و بازار مثل کسی که در قهوهخانه کار میکرده یا خانم جوانی که در آزمایشگاهی مشغول است را دعوت کردهایم. حتی نویسندههای جوان یا کتاب اولیها را دعوت کردهایم تا مخاطب از جنسهای مختلف با ما همراه شود.
اساساً تلویزیون و کتاب، که دو رسانه تقریباً رقیب هم نیز محسوب میشوند، میتوانند با هم ارتباط خوبی داشته باشند؟ چون غالباً گفته میشود که تماشای تلویزیون، قدرت تخیل را کاهش داده و ذهن را تنبل میکند...
تیم کتابباز از ابتدا با این نکته که شما گفتید مخالف بوده و متفاوت عمل کرده است. ما مطالعه را مقابل تلویزیون تماشا کردن نمیدانیم. بهعبارتی سیاست اصلی ما در برنامه که بارها در آنتن زنده هم مطرح کردهایم کار کردن روی فرهنگ مطالعه است. البته مطالعه لزوماً خواندن کتاب نیست بلکه در این برنامه به مردم میگوییم که ما حتی تماشای یک فیلم یا تئاتر خوب، گفتوگو با آدمهای پرمغز و دنیادیده، سفر رفتن یا شنیدن یک موسیقی خوب را هم مطالعه میدانیم. آدم ممکن است ساعتها با کسی بنشیند و گفتوگو کند و برابر یک کتاب خواندن به زندگی او کمک کند. بهعبارتی هر موضوعی که انسان را به تفکر و تعمق وادارد، مطالعه است. به شرطی که درست انتخاب کرده و راهنمایی شده باشیم. شاید کتابباز راهنمای این اتفاق است. از اینرو به بهانههای مختلف به این موضوع میپردازیم و با رنگبندیهای مختلفی که در برنامه از حیث مهمان و کارشناسها داریم، تلاش میکنیم این حرف را بزنیم.
از بازخوردهای این برنامه برایمان بگویید؟
بازخوردها موتور محرک برنامه ما بوده و هست. در واقع ما برنامه را با نظر مخاطب پیش میبریم. ما ذائقه مخاطب را میسنجیم و به همینخاطر است که در صفحه اینستاگرامی پرطرفدار این برنامه، از مخاطب ایده و نظر گرفته و برای دعوت مهمان پیشنهاد میگیریم. از یک سو من مخاطب این بازخوردها هستم و از سوی دیگر سروش صحت و سردبیر و کارشناسان هر یک بازخوردهای خاصی را میبینند. جالب است بگویم پشت صحنه کتابباز، فضای بسیار جذاب و حالخوبکنی دارد که به تبع این حال خوب در مقابل دوربین به مخاطب هم منتقل میشود. زیرا در هر جلسه از ضبط هر یک عوامل تولید از بازخوردهای جدید میگویند. برای مثال همین چند روز پیش احسان عبدیپور میگفت دوستی از بلژیک با من تماس گرفته و گفته در یکی از قفسهها در یک کتابفروشی ایرانی در این کشور، کتابهای معرفی شده در برنامه کتابباز ارائه شده است. از کانادا که ما کتابخوانهای زیاد ایرانی داریم، بازخوردها و عکسهای زیادی ارسال میکنند. هم از داخل کشور و هم خارج از کشور ازجمله هموطنان ما در آمریکا، استرالیا، آلمان بازخورد میگیریم.
جدا از مسئولیتی که دارید، چقدر کتابخوانی برای شما و فعالیتهای فرهنگیتان جدی است؟ در روز چقدر کتاب میخوانید؟
ساخت برنامه کتابباز برای من بزرگترین دانشگاه برای مطالعه کردن است. ما زمانی که درگیر ضبط این برنامه هستیم در پشت صحنهها، وقتی با مهمانهای برنامه و تیم سردبیری آماده اجرای برنامه میشویم این جلسات کمک زیادی به مطالعه ما میکند. در پاسخ سؤال شما هم باید بگویم بله، یک کتابخانه شخصی دارم و فیلمهای متعددی میبینم. «دیوانه از قفس پرید» آخرین فیلمی است که دیده و «مستطاب آشپزی» به قلم نجف دریابندری آخرین کتابی است که خواندهام.
ممنون از توضیحات جامع شما و نکته آخر؟
اتفاق خیلی مبارکی که برای برنامه کتابباز افتاده این است که فضای مجازی از بخشهای مختلف برنامه کتابباز پر شده است. افراد مختلف گزیدهای از صحبتهای مجری، کارشناسان و مهمانهارا بازنشر میکنند و این انتقال سینه به سینه توسط خود مردم در فضای مجازی موجب خوشحالی و افتخار من است. در شرایطی که فضای مجازی جولانگاه برخی از افراد شده که دست به تولید برنامههای بیمحتوا و شاید ضدفرهنگی میزنند، تلویزیون یک برنامهای ساخته که فضای مجازی را هم تغذیه میکند و مورد پسند مخاطبان قرار گرفته است. این باعث خوشحالی همه ماست.
جمله آخر من جمله پایانی برنامه کتابباز است که همیشه میگوییم آرزوی ما این است که انشاالله مردم ما روزی کتابخوانترین مردم دنیا شده و کتابباز بتواند بیشتر به فرهنگ گفتوگو کمک کند.