سیاه مشق‌های شاهکار

لیلی گلستان، مدیر گالری گلستان

انگیزه‌ام برای بازگشایی گالری این بود که دلم برای رودررویی با تماشاگرها و تبادل نظر درباره آثار و دیدن هنرمندان تنگ شده بود. دلم می‌خواهد نمایشگاه آنلاین را هم موازی با نمایشگاه حضوری ادامه دهم و تا آخر آذر‌ماه هم وقت داده‌ایم تا ببینیم می‌شود ادامه داد یا خیر. خیلی وقت می‌برد و کارمان سخت می‌شود، اما دلم می‌خواهد ادامه دهم؛ چون بسیار جذاب است و مشتری‌های خاص خودش را دارد. اصلا به اینکه آثار به نمایش گذاشته شده، مورد استقبال و فروش قرار می‌گیرد یا نه، توجهی نمی‌کنم. سیاه‌مشق‌هایی که از محمد احصائی این جمعه گذاشتیم، شایسته‌ صفت «شاهکار» هستند، از بس استادانه و پر از نوآوری و احساس‌اند.
(ایسنا)

تا رخ  به جای دهکردی
علی دهکردی، بازیگر

قرار بود نقش امین تارخ را در فیلم «سرب» بازی کنم، اما در نهایت قرار شد یک بازیگر باتجربه به جای یک بازیگر تازه کار حضور داشته باشد؛ البته یک‌بار دیگر هم قرار بود در فیلم «ضیافت» حضور داشته باشم، اما در آنجا هم از نظر زمان شانس نیاوردم با مسعود کیمیایی کار کنم زیرا سر کار دیگری بودم. در «از کرخه تا راین» شاهد بودم که ابراهیم حاتمی‌کیا واقعاً تکه‌های جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم گذاشت و مهره مهم و بزرگ ساخته شدن فیلم زنده‌یاد سیف‌الله داد بود که مدیریت کل پروژه در آلمان را برعهده داشت و چون مسلط به زبان انگلیسی بود به شکل میدانی پروژه را مدیریت می‌کرد.
(روابط ‌عمومی موزه سینما)