
شمارش پنهان گرسنگی
مثلث مخرب تحریم، خشکسالی و کرونا خطر فقر مواد مغذی در بدن ایرانیها را جدیتر کرده است

مائده امینی - روزنامهنگار
گرسنگی پنهان و پیدا از فقر متولد میشود. منشا گرسنگی پیدا فقر مالی و منشا گرسنگی پنهان فقر فرهنگی و گاهی فقر مالی است. اصلیترین منشأ پدیده گرسنگی پنهان، نه در ایران که در همه کشورها، سبد غذایی نامناسب خانوار است، که این نامناسب بودن سبد غذایی ریشه در عاملهای مختلفی دارد؛ از علاقهمند شدن به مصرف غذاهای آماده و سریع (فستفودها) گرفته تا تغییر شرایط اقلیمی، شیوع کرونا و تشدید فقر به واسطه نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور؛ مثلا در سالهای اخیر (بهویژه دو سال اخیر) شرایط اقلیمی و آب و هوایی کشور و وضعیت بارشهای آسمانی بهگونهای بوده است که باعث نوسانات قابل توجهی در تولید محصولات کشاورزی شده؛ روندی که در نهایت به تلاطم قیمت محصولات خوراکی در بازار ختم شده و آثار منفی آن در سفرههای مردم به جای مانده است. از سوی دیگر شرایط اقلیمی و برخی عادات غذایی ممکن است گروهی از جمعیت یک منطقه را به کمبود مواد مغذی و عوارض ناشی از آن دچار و شیوع آن نیز مشکلاتی در زندگی روزمره افراد جامعه ایجاد کند. برای مثال، در استان سیستان و بلوچستان به واسطه شرایط اقلیمی و بارشی که با آن مواجه است، زنگ خطر گرسنگی پنهان به صدا درآمده است. از سوی دیگر، تورم ادامهدار دورقمی در ایران دهکهای کمدرآمدی جامعه را به سمت صرفا سیرشدن سوق داده و آنها را از تغذیه کامل و سالم محروم کرده. در شرایطی که نرخ تورم سالانه کشور بیش از دو سال است که در محدوده 40درصد و نرخ تورم خوراکیها در محدوده 60درصد حرکت میکند، گرانی منابع اصلی غذایی پروتئینی و ریزمغذیها، مردم و اقشار کمدرآمد را به مصرف بیشتر نان و برنج و نشاستهای که ارزانتر و فاقد ارزش غذایی کافی است، مجبور کرده تا فقط احساس گرسنگی پیدا در این افراد از بین برود درحالیکه سیری سلولی را تجربه نکردهاند.
در میان این تلاطم اقتصادی، کرونا نیز زمینهساز دیگری برای گسترش گرسنگی پیدا در ابتدا و پنهان در ادامه شده که اگرچه پایشی دقیق بر نتایج حاصل از شیوع این ویروس بر فقر تشدیدشده و محصول آن، گرسنگی، انجام نشده اما انکار آثار سوء آن بر این موارد، ممکن نیست. در واقع نه فقط در حوزه کرونا بلکه درباره گرسنگی پنهان در هیچ مقطع زمانیای در ایران پایش قابل اعتنایی صورت نگرفته و تنها اتکا به آمارهای جستهگریخته و غیرهدفمند است که میتواند ما را به لمس خطر موجود برای این نسل و نسل بعدی، نزدیکتر کند.
سهم خوراکیها از درآمد ایرانیان
تهیه غذای کافی در جامعه ایرانی، کار آسانی نیست. افزایش نرخ تورم منجر شده که 26درصد از کل هزینه خانوار شهری در سال 99 مربوط به اقلام خوراکی باشد.
بررسی هزینههای سالانه یک خانوار شهری در سال 99 نشان میدهد که آرد، رشته، نان و فراوردههای آن ۲۱درصد، گوشت ۲۱درصد، شیر و فراوردههای آن و تخم پرندگان ۱۱درصد درآمد یک خانواده را به خود اختصاص دادهاند.
نوشابهها، غذاهای آماده و دخانیها ۶ درصد، ادویهها، چاشنیها و سایر ترکیبهای خوراکی ۴درصد، قند، شکر، شیرینیها، چای، قهوه و کاکائو ۸درصد، خشکبار و حبوب ۷درصد، میوهها و سبزیها ۱۹درصد و روغنها و چربیها ۳درصد از سبد هزینههای خوراکی و دخانی خانوارها را تشکیل میدهند .
براساس اعلام مرکز آمار ایران در سال 1398 حدود 25درصد از درآمد خانوار هزینه تهیه مواد غذایی شده است؛ در کشورهای توسعه یافته این نسبت بین 9تا 14درصد است.
در سال 98 دهک اول حدود 33درصد هزینههای خود را به تامین اقلام خوراکی و آشامیدنی اختصاص میدهد؛ این در حالی است که دهک دهم تنها 26درصد هزینههای خود را صرف اقلام خوراکی و آشامیدنی کرده است. خطر گرسنگی پنهان به دهکهای کمدرآمد نزدیکتر است.
برای مثال دهک اول درآمدی در استان سیستانوبلوچستان با 50.6درصد، بیشترین نسبت هزینههای خوراکی به کل هزینهها را دارد. در مقابل دهک اول درآمدی در استان گیلان با 25.9درصد، کمترین نسبت هزینههای خوراکی به کل هزینهها را بین دهکهای اول درآمدی در استانهای مختلف بهخود اختصاص داده است.
کمبود مواد مغذی در سفرهها
تقریبا تمام دهکهای درآمدی جامعه از کمبود کلسیم رنج میبرند که دلیل عمده آن مصرف کم شیر و لبنیات در جامعه در مقایسه با استانداردهاست؛ سرانه مصرف شیر در ایران حدود 70لیتر و در کشورهای توسعهیافته بالغ بر 300تا 350لیتر است.
مصرف سرانه ماهی و آبزیان در ایران سالانه کمتر از 8کیلوگرم و در کشورهای توسعه یافته و اروپایی بیش از 22کیلوگرم در سال است.
براساس اعلام انجمن پسته ایران، تا پیش از سال 98، هر شهروند ایرانی سالانه بهطور میانگین 300گرم پسته مصرف میکرد اما گزارشها حاکی از آن است که در سال 99، مصرف داخلی پسته بین 50تا 70درصد کاهش داشته است.
علاوه بر تورم، خشکسالی نیز باعث کاهش مصرف پسته شده است. تولید پسته در بهار سالجاری، ۸۰هزارتن نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده است.
تغییرات اقلیمی، خشکسالی، عوامل جوی شامل سرمازدگی بهاره، کاهش بارندگی و افزایش بیسابقه دمای هوا در زمان تلقیح گل پسته علل کاهش تولید پستهاند.
همچنین تنها اسای دهک بالای جامعه به اندازه کافی و استاندارد آهن جذب میکنند. در دهکهای اول تا پنجم جامعه غیراز کمبود آهن و کلسیم کمبود ویتامین آ و ویتامین بدو نیز قابل ملاحظه است.
آخرین بررسیها هم نشان میدهد در سال ۹۷، شرایط اقتصادی بهگونهای بوده که هفت دهک جامعه نتوانستهاند کالری مورد نیاز خود را تامین کنند.
میانگین حداقل کالری موردنیاز روزانه بر مبنای گزارش وزارت بهداشت ۲۳۶۷ کالری در روز است اما براساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده، در سال ۹۷ فقط سه دهک بالایی جامعه توانستهاند کالری موردنیاز روزانه خود را دریافت کنند.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد مصرف گوشت در تمام دهکها به یکدوم رسیده و در سال۹۸ نسبت به سال۹۰ مردم کمتر برنج، گوشت و لبنیات میخوردند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: تا پیش از سال ۹۷ سوءتغذیه برای کشور حاد و قابل بررسی نبود. حتی در سال ۹۸ برخی از گروههای پایین جامعه، کمبود کالری خود را با قندوشکر جبران میکردند. اما در سال۹۹ قیمت قندوشکر هم افزایش داشته و برخی خانوادهها توان خرید آن را هم ندارند. این گزارش بدون اشاره مستقیم به گرسنگی پنهان، نسبت به شیوع آن اعلام خطر کرده است .
براساس اعلام وزارت کشاورزی، سرانه مصرف میوه ایرانیها در دهه 90 کاهش پیدا کرده و از حدود 140کیلوگرم به 100کیلوگرم رسیده است .
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی گفته است بررسی رشد حقیقی هزینه خانوار در دهکهای هزینهای در سال 98 نشانگر آن است که تمام دهکهای هزینهای با رشد حقیقی منفی روبهرو بودهاند که بهمعنای آن است که سبد مصرفی خانوارهای ایرانی کوچکتر شده است.
با دقیقترشدن در تورم غذایی دهکهای هزینهای، میبینیم که دهک اول شهری و روستایی بهترتیب با رشد منفی 16و منفی17.2درصدی و دهک دهم شهری و روستایی بهترتیب با رشد حقیقی منفی6.4درصد و منفی 13.5درصدی مواجه بودهاند. این اعداد گویای آن است که دهکهای پایین درآمدی از تورم آسیب بیشتری دیدهاند و سفره آنها کوچکتر شده است.
تیر آخر کرونایی
فقر در سال 99 (سالی که در تمام روزهای آن اقتصاد با کرونا درگیر بود) نسبت به سال قبل از آن، رشدی 36درصدی داشته که مهمترین عامل افزایش خط فقر در سال 99تورم بالا در دو بخش خوراکیها و مسکن بوده است.
براساس اعلام مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، استانهای ناامن غذایی شامل سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، هرمزگان، ایلام، کرمان، خراسان جنوبی و بوشهر هستند.
در این استانها، بهدلیل افزایش بیرویه قیمت موادغذایی ناشی از تحریم، خشکسالی و کرونا، مصرف برخی اقلام غذایی مانند گوشت و مرغ، لبنیات و حتی میوهها بهدنبال افزایش قیمت تا حدود ۴۰درصد کاهش یافته است و مردم این استانها دچار فقر مواد پروتئینی شدهاند.