همراه با چند قالکار قدیمی که شغل عجیب و ناشناختهای دارند
دست به خاک میزنند طلا میشود
مهرداد رسولی
در برهوت جاده تهران- قم و لابهلای انبوه کارخانههای صنعتی، عدهای در تب استخراج طلا بهسر میبرند. باورش سخت است که کمی آنطرفتر از حاشیه تهران عدهای با فرمولهای عجیب و غریب، طلا استخراج میکنند و بازار بزرگ طلا به قول معروف روی کاکل آنها میچرخد. آنها نه دستگاه گنجیاب دارند و نه جایی را حفاری میکنند. مثل شعبدهبازها از بیارزشترین چیزهایی که تصورش را بکنید گرانبهاترین فلز دنیا را کشف میکنند و مثل شخصیتهای اصلی فیلم «جویندگان طلا» رنج زیادی را متحمل میشوند تا در نهایت به گنج برسند؛ گنجی که آنها ذرهذره از لابهلای انبوه خاک بیرون میکشند همان شمشهای طلاست که در نهایت به بازار بزرگ طلا برمیگردد تا چرخه تولید زیورآلات با این فلز گرانبها متوقف نشود. آنها یکی از عجیبترین و در عین حال ناشناختهترین شغلهای دنیا را دارند.
از خاکشویی تا قالکاری
خودشان را قالکار معرفی میکنند. قالکار کسی است که با استفاده از فرمولهای پیچیده و شگردهای سنتی، طلا را از دل خاک جدا میکند و کارش استخراج طلا از خاک است. کاری که قالکارها میکنند مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است. در روزگار قدیم به آنها «خاکشور» میگفتند چون کارشان شستن خاک کف کارگاههای طلاسازی و جدا کردن طلا از آن بود. برای این کار، بعد از شستوشوی خاک کف کارگاههای طلاسازی، آن را میسوزاندند و بعد از تبدیل شدن به خاکستر در آب میریختند تا گرد طلا کف ظروف مخصوص بنشیند و بهراحتی از آب جدا شود. با این روش سنتی باز هم مقدار زیادی طلا از بین میرفت اما با گذشت زمان خاکشورها با این کار وداع کردند و قالکارها جای آنها را گرفتند. قالکارها با استفاده از کورههای صنعتی طلا را از خاک جدا میکنند و شیوه کارشان بهگونهای است که یک سوت طلا هم از بین نمیرود. آنها بهمعنای واقعی مو را از ماست میکشند.
شعبدهبازی
«قال قضیه را کندن» در فرهنگ عمومی مردم یعنی تهکار را درآوردن و قالکارها با جدا کردن طلا از خاک کف کارگاههای طلاسازی بهمعنای واقعی قال قضیه را میکنند. در حرفه قالکاری هم قال به بتههای نسوزی میگویند که در برابر حرارت بالای 1000درجه سانتیگراد مقاوم هستند و از آنها برای اکسیده کردن سرب و خاک استفاده میکنند. رضا صوفی، یکی از قالکارهای قدیمی که سالهاست در یکی از شهرکهای صنعتی اطراف تهران قالکاری میکند معتقد است برای استخراج طلا از خاک فقط 3 روش وجود دارد؛«قالکارها با 3شیوه متفاوت طلا را از خاک کف کارگاههای طلاسازی جدا میکنند. مرسومترین روش این است که خاک کارگاههای زرگری را بر اثر حرارت به خاکستر بدل میکنند و برای اینکه فرایند جداسازی طلا از خاک آسانتر شود، آن را با زغال و مواد شیمیایی مثل بوراکس، کربناتسدیم و شوره آغشته میکنند تا بعد از اضافه شدن سرب اکسیده شده وارد کورههای صنعتی شود. مخلوط خاک، پودر طلا، مواد شیمیایی و سرب اکسیده شده در دمای 1800درجه حرارت داده میشود و به مواد مذابی که از داخل آتشفشان فوران میکند بدل میشود. سربی که با خاک حاوی پودر طلا مخلوط شده در حرارت 1800درجه سانتیگراد طلا را بهخودش جذب میکند. حالا باید سربهای حاوی طلا را داخل قالهای استوانهای ریخت تا داخل یک کوره دیگر قرار بگیرد و اینجاست که باید طلا را از سرب جدا کرد. برای این کار هم قالکار، قرص نقره را داخل قال میاندازد تا سرب به شکل اکسیدی از قال خارج شود و آنچه میماند طلا و نقره است. مرحله آخر کار قالکارها این است که مخلوط طلا و نقره را داخل اسیدنیتریک میاندازند چون اسیدنیتریک نقره را بهطور کامل در خودش حل میکند و در پایان کار، این طلاست که باقیمیماند؛ این روال کار قالکار است که بیشتر به شعبدهبازی میماند.»
گنج در چاه فاضلاب
شغل قالکارها شباهت زیادی به کیمیاگری دارد چون در فرایند کارشان چیزی هدر نمیرود و دور ریخته نمیشود. علاوه بر طلا که دوباره به چرخه تولید برمیگردد، سرب و نقره هم که برای جداسازی این فلز گرانبها از خاک مورد استفاده قرار گرفته بود احیا میشود و دوباره مورد استفاده قرار میگیرد. رضا صوفی میگوید:«قالکارها یک فرمول دیگر هم برای جداسازی طلا از خاک معدن دارند اما برای خاک هر معدنی وقت نمیگذارند چون خاک معدن در مقایسه با خاک کف کارگاههای زرگری طلای بسیار کمتری دارد. اگر در 10کیلو خاک کارگاه زرگری نیم کیلو طلا پیدا شود از هر تن خاک معدن 20گرم طلا هم یافت نمیشود. قالکارها برای جداسازی طلا از خاک و سنگ معادنی که احتمالا با طلای بیشتری آغشته باشد به همان روش کورهای متوسل میشوند و در غیراین صورت از روشهای دیگری مثل مخلوط کردن خاک با مواد شیمیایی و اسیدی استفاده میکنند». شاید باورش سخت باشد اما قالکارها از چاه فاضلاب کارگاههای زرگری هم طلا استخراج میکنند. بهرام، یکی دیگر از قالکارهای قدیمی میگوید:« در این موارد صاحب کارگاه با قالکار تماس میگیرد و میگوید بعد از 10یا 20سال میخواهد چاه فاضلاب کارگاهش را تخلیه کند. قالکار با خودش مقنی میبرد و بعد از تخلیه، مواد داخل چاه با دستگاه مخصوص شستوشو داده میشود تا شن و سنگ از فضولات جدا شود. بعد هم شن و سنگ جدا شده داخل کوره میرود تا در حرارت بین 700تا 800سوزانده شود.بعد از تبدیل شدن محتویات چاه فاضلاب به خاکستر، همان روش کورهای برای جداسازی طلا از آن بهکار گرفته میشود. میزان طلایی که از چاه فاضلاب استخراج میشود متفاوت است. مثلا از چاه فاضلاب ساختمانی که دو کارگاه طلاسازی دارد 100تا 200گرم طلا درمیآید اما چاه فاضلاب یک پاساژ در بازار بزرگ تهران که دهها کارگاه طلاسازی دارد و 20سال هم تخلیه نشده، بیش از 20یا 30کیلو طلا استخراج میشود. این همان پودر طلاست که حین کار، روی لباس طلاسازها مینشیند یا موقع شستوشوی دستها به داخل چاه سرازیر میشود».کافی است هر موادی را که احتمال میدهید با طلا مخلوط شده باشد به قالکارها بسپارید. آنها در کمترین زمان ممکن طلای خالص را به شما تحویل میدهند، فقط کافی است یک قالکار مورد اعتماد پیدا کنید.
اعتماد و دیگر هیچ
قالکارها با کمک دستگاههای غولپیکر و شیوههای منحصر بهفرد از خاک، طلا استخراج میکنند اما سرمایه اصلی آنها اعتماد صاحبان کارگاههای طلاسازی است. درست است که کار پر مشقت آنها از هر کسی برنمیآید و بابت این کار دستمزد خوبی هم میگیرند اما اگر اعتماد صاحبان کارگاههای طلاسازی نباشد کارشان رونق چندانی نخواهد داشت. قالکارها از حجم قابل اعتنای طلایی که از خاک استخراج میکنند هیچ سهمی ندارند و باید به دستمزدی که از قبل مشخص شده اکتفا کنند. بهرام، پاکدستی را لازمه کار قالکاری میداند؛«شاید بیش از 95درصد کسانی که به قالکارها مراجعه میکنند نمیدانند طلای داخل خاکشان چند گرم است. برخی طلاسازها که از ورودی و خروجی طلا از کارگاهشان خبر دارند با خیال راحت به اینجا میآیند و میدانند خاکشان بهطور تقریبی چقدر طلا میدهد اما بیشتر مراجعه کنندهها نمیدانند طلای داخل خاکشان چند گرم است؛ اینجاست که باید به یک قالکار مورد اعتماد مراجعه کرد. کار ما بهگونهای نیست که مشتری با تبلیغات بیاید. طلاسازهایی که جواب خوبی از همکاری با قالکار گرفته باشند او را به همکاران دیگرش معرفی میکنند و زنجیره مشتری قالکارهای مورد اعتماد شکل میگیرد. یعنی قالکاری که بتواند طلای بیشتر و با کیفیتتری استخراج کند بیشتر مورد اعتماد قرار میگیرد.»
عیارسنجی
قالکارها مدام پای کورههای غولپیکر میایستند و با مواد مذاب سر و کار دارند؛ بهخصوص در مرحلهای که خاک با سرب اکسیدشده مخلوط میشود و دود ناشی از آن فضای کارگاه را پر میکند. به همینخاطر مدام باید زیرنظر پزشک باشند و برای کنترل سرب خونشان داروهای مخصوص مصرف کنند. نقطه روشن کارشان هم این است که شغل قالکاری در ردیف مشاغل سخت و زیانآور دستهبندی شده و همین بند قانونی باعث شده تا نسل قالکارها در تهران منقرض نشود. ابراهیم که 17سال قالکاری کرده و تنها 3سال تا بازنشستگی فاصله دارد، دلخوش بودن به محصولی را که قالکارها تولید میکنند، یکی دیگر از عواملی میداند که آنها را به ماندن در این کار سخت و پر مخاطره ترغیب کرده است؛«همه سختیها در نهایت به بیرون کشیدن شمش طلا از دل خاک و فاضلاب منجر میشود و انصافا به سختیاش میارزد. طلایی که ما از خاک استخراج میکنیم بهصورت پودر به صاحبان کارگاهها داده میشود و آنها پودر طلا را به بازار تهران و نزد «ریگیرها» میبرند تا عیارسنجی شود. کار ریگیر این است که طلا را بعد از عیارسنجی ذوب میکند تا به شمش طلا تبدیل شود. بعد هم روی طلا انگ میزنند که نشاندهنده همان عیار طلاست.»