نگار حسینخانی- روزنامهنگار
هرچه خواستم این جملات را طوری شروع کنم که مخاطب را پرت کند در جادهای که پیشتر تصورش را هم نمیکرد روزی در آن قدم بگذارد، نشد که نشد. بنابراین همین ابتدای امر بهتر است تکلیف یک نکته را روشن کنیم: شما به هیچ وجه نمیتوانید به جای سفرکردن، با خواندن، گوش کردن و دیدنِ کتاب و موسیقی و فیلم یک مسافر تمام عیار باشید و از اهمیت سفر بکاهید یا لذت آن را از جایی جز جاده بیابید. یعنی هیچچیز نمیتواند جای سفر را بگیرد. با این مقدمه راحتتر میتوانیم در روزگار حذر، بیسفری و گرانی، خودمان را با چیزهای دیگری سرگرم کنیم. مثلا سفرنامه بخوانیم یا فیلمهایی تماشا کنیم که ما را به مکانهای ناشناخته و عجیبی میبرد. سفرها و ترددهای خارجی در سال گذشته نشان میدهد که ۴.۳میلیون نفر مسافر وارد کشور شده که این تعداد مسافر ۳.۸میلیون نفر ایرانی و بالغ بر ۵۱۲ هزار نفر خارجی است. همینطور بیش از ۴.۲ میلیون نفر به خارج از کشور تردد داشتهاند. این یعنی نسبت به سال۱۳۹۸ با کاهش ۷۹.۱درصدی برای مسافران ورودی و کاهش ۷۸.۸ درصدی در تردد مسافران خارجی روبهرو بودهایم. واضح است که سفرهای گردشگری به مقصد کشورهای دیگر، به سفرهای داخلی تغییر کرده آن هم با محدودیتها و اما و اگرهایی. دلیل این تغییر هم مسدودشدن مرزها، لغو سفرهای تفریحی، سیاحتی، زیارتی، مذهبی و کاری و نپذیرفتن مسافران ورودی توسط کشورهای مقصد یا شرایط سختگیرانه ورود مسافر مثل قرنطینه و... بهعلت مخاطرات انتقال ویروس کرونا بوده است. ناهمگونی قوانین کشورها در پروتکلهای واکسیناسیون و به رسمیتشناختن یا نشناختن فلان واکسن و بهمان واکسن هم مزید بر علت بوده است. از سویی شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و افزایش نرخ برابری ارزهای خارجی در مقابل پول رایج ایران دلیل دیگری بوده که نمیتوان به آن بیتوجه بود. همین شد که چاره را در چیزهایی دیگری جستوجو کردیم.
با فیلمها در شهرها
از وقتی چشم ببندید تا وقتی چشم باز کنید و پرت شوید به دنیای تازه شهر فرنگ، در فاصله دو پلک، مسافر چه تصویرهایی که نمیتوانید بشوید. بیشک این ناگزیرترین راه برای تحمل حبس است. اینکه فیلم تماشا کنید و به داغ خود بیفزایید. Nomadland که به «عشایر» یا «سرزمین خانهبهدوشها» ترجمه شده، بیشک در این میان آه از نهادتان بلند خواهد کرد. این فیلم، به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی کلویی ژائو راهحل فرار از سیاهچاله روزمرگیها در دنیاست. داستانِ فرن که پس از تعطیلی کارخانه یواسجی آمریکا در امپایر، نوادا، شغل خود را از دست داده. او سالها با شوهرش که بهتازگی فوت کرده در آنجا کار میکردند. فرن وسایل خود را میفروشد و خودروی ونی میخرد تا در آن زندگی کند. او در جستوجوی کار به جاهای مختلف کشور سفر میکند. این تصمیم شگفت فرن را البته خیلیها در زندگی گرفتهاند. مثلا جک کرواک در کتابِ رمان «در راه» که البته این رمان یک نسخه سینمایی هم دارد. On the Road که احسان نوروزی آن را به «در راه» ترجمه کرده است، به کارگردانی والتر سالس، براساس رمان کرواک ساخته شده و اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ میلادی در آمریکا را روایت میکند. در راه مشهورترین سفر جادهای ادبیات داستانی است. داستانِ سام رایلی است؛ نویسندهای که با اتومبیل و گاهی با اتوبوس، راهی دنور، کارولینای شمالی، سانفرانسیسکو و مکزیک میشود. شگفتی سینما اما در این است که شما حتی میتوانید در بدترین وضعیتهای درام نیز از شهر لذت ببرید. خصوصا اگر کارگردان نیمنگاهی به آن مکان داشته باشد. «در بروژ» (In Bruges) مارتین مکدونا از آن جمله است: وقتی فیلم با چند متهم شما را میهمان زیباییهای یک شهر میکند: قاتلان قراردادی ایرلندی که در بلژیک مخفی شدهاند هر یک حال و هوایی دارند. مثلا ری (با بازی کالین فارل) میخواهد خوش بگذراند و کن (با بازی برندان گلیسون) ترجیح میدهد از مناظر فرهنگی دیدن کند. همین زمان است که شما باید مسافر شهری قرون وسطایی شوید. اتفاقی که بهگونهای دیگر در «تعطیلات رمی» (Roman Holiday) ویلیام وایلر رخ میدهد: سفر به رم و قدم زدن روی پلههای اسپانیایی، تور کولوسئوم و وسپاسواری بین ترافیک شهر.
جاده؛ قهرمان قصهها
دیوانگان سفر در کتابها اما در راه جک کرواک با ترجمه احسان نوروزی را نباید از دست بدهند. علاوه بر اینکه این اثر، یکی از سهگانه بالینی ادبیات نسل بیت است، یکی از مهمترین آثاری است که اساسا خود ماجرای سفر را موضوع قرار داده است. در در راه، هیچ قصهای مهمتر از سفر و هیچ شخصیتی، قهرمانتر از جاده نیست. اگر میخواهید یله و رها، بیهیچ دغدغه و برنامهای در ایالتهای آمریکا بیهدف بچرخید و در هر شهر، جز رهایی، کامی نگیرید، این بهترین اثری است که میتوانید به آن دل ببندید.
پادکستهای ماشینی
برای خود من اینطور است که پای شنیدن پادکستها نشستن، حس و حالی از توی ماشین نشستن و راه افتادن دارد. شاید به این دلیل که مسیر چند سفر آخرمان را پیش از شیوع کرونا، با گوش دادن به پادکستها سپری کردیم. حالا اینگونه است که مینشینیم در خانه و همان پادکستها را میشنویم و خیال میکنیم صدا از پخش ضبط ماشین بیرون میآید. شما هم امتحان کنید. شاید مجهز شدید به چنین حس مشترکی. پادکست رادیو ماجرا، رادیو جولون، رادیو دال و رادیو دور دنیا روایتهای نابِ سفر است. به روایت آنها که رفتهاند و حالا برای علاقهمندان از تجربههایشان میگویند. اما آیا میتوان جای خالی سفر را با اینها در زندگی پر کرد؟ پاسخ قاطع منصور ضابطیان به این پرسش، یک «نه» قطعی است. او که در همین پرونده با ما گفتوگو کرده و به ظاهر توانسته به وسیله سفرنامههایش مخاطبان کتابخوان را به این محتوا علاقهمند کند میگوید: «اگر انتظار دارید که بگویم میشود با سفرنامه جای خالی سفر را پر کرد، به هیچ عنوان نمیشود. مثل اینکه با ترانهای عاشقانه جای خالی عشق را پر کنید یا با بوی غذای خوب به گرسنگی پاسخ دهید».
سه شنبه 20 مهر 1400
کد مطلب :
142644
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/gJ44r
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved