پیامآور صلح
حسین سبحانینیا؛- نماینده ادوار مجلس
سالروز رحلت پیامبر عظیمالشان اسلام، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهمالسلام در پایان ماه صفر برای همه ارادتمندان واقعی ایشان یادآور بار سنگین و توأم با مصائب این بزرگواران در ادای رسالتشان است. مسئولیت و شأن رسالت حضرت محمد(ص) منبع نور متصل و خدشهناپذیر برای حقیقت زندگی بشر است؛ گردوغبارهای زمانه و دشمنیها برای انحراف از ذات پیام نبوت توان دستاندازی به حقیقت آن را نخواهد داشت و در نهایت ناچار به تسلیم
خواهد بود.
کلام و سیره حضرت محمد(ص) در تمام دوران بعثت ایشان با آنچه طی سالهای اخیر از سوی برخی منحرفان مدعی اسلام و دستپرورده سیستمهای امنیتی در برخی کشورهای منطقه مشاهده میشود، تفاوتی از زمین تا آسمان دارد. این جریانات افراطی حتی گردوغبار آستان نبوت و رسالت پیامبر و حقیقت مکتب اسلام را نیز لمس نکردهاند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند که مبعوث شدند تا اخلاق را در جامعه زنده کنند. رفتار درست و دور از خطاها و رذائل اخلاقی وجه شاخص رسالت بود. پیامبر اسلام برای کنار زدن انواع آلودگیهای اخلاقی در دوره جاهلیت مبعوث شدند و در دوره رسالت خودشان نیز بر همین مدار اصلی حرکت کردند.
فلسفه بعثت پیامبر اسلام مسئله رابطه خلق با خدا بود؛ اینکه انسانها باهم برادر و برابرند. انسانیت، اخوت، خدمت به خلق و صداقت در جامعه در چنین طریق هدایتی انکارناپذیر است. از این جهت برخی جوامع اسلامی در برخی کشورها قرابتی با اسلام محمدی ندارند. آنچه پیغمبر بیان میکرد روح مردمان را جلا میداد و از آنها سلمانها، ابوذرها و صحابه خالص و بیادعای دیگر میساخت و انسان خارج از مدار تعقل ماحصل نمایش صحنه سخیف تکفیریها، وهابیون و اسلام طالبانی از شرع مبین بوده است.
پیامبر اسلام در دوره خاصی مبعوث به رسالت شدند: فخرفروشی، تبعیض و فاصله طبقاتی در جامعه وجود داشت و رذایل دیگری نیز دامن مردمان را آلوده کرده بود. آنچه پیامبر اکرم اعلام کردند در واقع منشور برادری، امنیت، آرامش و رعایت حقوق دیگران در چنین جامعهای بود. وقتی پرچم فرهنگ اسلامی برافراشته شد، صمیمیت، صلح و صفا ایجاد شد. قبل از بعثت گاهی برای یک مسئله کوچک کشتارهای طولانی صورت میگرفت و افتخارات کذایی بهخود میدادند. قلدری و زورگویی خاص این جوامع بود. آرامش خیال در جامعه با بعثت پیامبر فراهم شد و درگیریهای درازمدت از بین رفت. بعد از این حضرت محمد(ص) با مهاجرین مکه به مدینه رفتند انصار مدینه خانه و وسایل خودشان را با آنان که از مکه آمده بودند به شراکت گذاشتند. بسترهای جامعه اسلامی چنین شاخصها و ویژگیهایی داشتند. قرار بر امن و سکنای مردم و زندگی آنان در کنار یکدیگر با رعایت اخلاق بود، نه شرارت
و آزار رساندن به هم.
پیامبر اسلام در جامعهای مبعوث شدند که براساس سوره تکاثر مردمان در جزیرهالعرب مردههایشان را میشمردند و به یکدیگر فخر میفروختند و ثروتهایشان را با یکدیگر مقایسه میکردند. پیامبر در مواجهه با چنین فرهنگی، اسلام رحمانی، عطوفت در حق یکدیگر و کمک به همنوعان را به آنان معرفی کردند. در چنین شرایطی بسیاری با عشق به اسلام گرویدند. خیلی از افراد همچون سلمان فارسی در دنیای آن روز به سمت مدینه کشیده شدند و در کنار پیامبر قرار گرفتند. هر نوع ادعای پیروی و دنبالهداری از چنین مکتب و شریعتی همچنان هم باید مبتنی بر همین مدار باقی بماند.