بیمهری به مربیان کانون پرورش فکری
سیروس احمدیپور- کارشناس آموزشی
کانون پرورش فکری کودکان نهادی فرهنگی است که آغازگر نخستین انگیزههای ادبی، هنری و علمی برای بسیاری از ایرانیان است. بسیاری از کودکان دیروز که امروز در کسوت معلم، کارگردان، مجسمهساز، شاعر و یا نویسنده در حال ساخت بنای فرهنگی جامعه و نسلهای آینده هستند، در این نهاد رشد یافتهاند. از اینرو میتوان جایگاه کانون را همتراز با مدرسه و حتی وسیعتر از آن دانست چرا که در کار استعدادیابی و بالفعلسازی استعدادهای تجسمی و ادبی کودکان این مرز و بوم و به سامان رساندن بخش مهمی از هوش هنری، خلاقانه و سرمایه اجتماعی فرزندان ایران زمین، در تلاش مستمر است.
نقش و کارکرد نهاد فرهنگی «کانون» وقتی برایمان پررنگتر میشود که میبینیم امروز هم نگاه کیفی به جای نگاه کمی در فرایند استعدادیابی و هوشسنجی کودکان و نوجوانان در این نهاد غلبه دارد. با این حال بخش مهمی از مربیان هنری و ادبی این نهاد بهصورت پارهوقت مشغول به کارند.
برای روشن شدن اهمیت موضوع بهتر است کمی از مضمون دردناک، ناعادلانه و بیگانهساز «مربیان پارهوقت» فاصله بگیریم. آنگاه با مشاهده اسامی و رصد کردن کارنامه این مربیان خواهیم دید که این افراد مجموعهای فوقالعاده از هنرمندان تجسمی، شاعران و نویسندگان استانها را تشکیل میدهند که اگر در طول این سالیان از جانب مدیران کانون پرورش فکری و مسئولین و وزارتخانه متبوعه مورد بیمهری قرار نمیگرفتند و اگر نگاهی مسئولانه درباره آنها وجود داشت و به وجهه حرفهای و جایگاه ویژه هنری آنها بهدرستی نگریسته میشد، کانون میتوانست از توان و قابلیتهای این نیروها بیشترین استفاده را در جهت اهداف زیربنایی-فرهنگی خود ببرد.
نیروهای باتجربه و متخصصی که سالهاست خواهان تبدیل وضعیت هستند و با بیمه ناقص، حقوق اندک، بدون مزایایی مانند اضافه کار، حق اولاد و عائلهمندی، حق بدی آبوهوا، حق مناطق مرزی، حق ایابوذهاب و تمام حقوق دیگر و با عیدی و پاداش ناقص و ناچیز که آن هم در سالهای دورتر اصلا پرداخت نشده فعالیت میکنند و حالا هم یک سال است به بهانه کرونا و افزایش حقوق نیروهای رسمی و پیمانی، حقوق آنها را قطع کردهاند.
از سویی دیگر در سال۱۳۹۳ بدون هماهنگی و مشورت با این نیروها، عنوان «مربی حقالتدریس» از حکمهای کارگزینی آنان حذف و عنوان «مربی پارهوقت» به آنان اطلاق شد که در نتیجه باعث شد این مربیان زحمتکش همراه با معلمان حقالتدریسی آموزش و پرورش تبدیل وضعیت نشوند.
اکنون انتظار و مطالبهای جز این وجود ندارد که مدیران و مسئولان ذیربط نسبت به حل مشکلات این مربیان پارهوقت و تغییر وضعیت نابسامان آنان تلاش کنند تا با تبدیل وضعیت و احقاق حقوق، بیمه، سنوات و بازنشستگی، بخشی از سرمایه هدر رفته و عمر سپری شده آنها تا حدودی جبران شود. باشد تا در عرصه فرهنگی که خط مقدم مبارزه با استثمار و بیگانگی شغلی است شاهد تضییع حقوق انسانی این قشر فرهیخته نباشیم.