• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 29 شهریور 1400
کد مطلب : 141014
+
-

ارزیابی اتاق ایران از اهداف دیپلماسی اقتصادی تهران و پکن

حرکت اقتصاد ایران پشت دیوار چین

گزارش
حرکت اقتصاد ایران پشت دیوار چین

ایران و چین، دوست‌های قدیمی یا شرکای تجاری؟ رابطه راهبردی یا مصلحت‌های سیاسی؟ کدام‌ گزینه باعث می‌شود تا چشم‌انداز آینده روابط تهران – پکن شفاف‌تر شود و در پس توافق همکاری 25ساله بین 2کشور چه عایدی‌ نصیب ایران خواهد شد؟ اتاق ایران به تازگی به ارزیابی چشم‌انداز آینده اقتصاد ایران و حرکت پشت دیوار چین پرداخته و فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی را رصد کرده است. در گزارش اتاق ایران، یکی از مولفه‌های شکل‌دهنده و تقویت‌کننده قدرت ایران در دیپلماسی اقتصادی چین، انرژی فرض شده است. به‌ویژه اینکه ایران همواره 13درصد از نفت خام مورد‌نیاز چین را تا قبل از تحریم‌ها تامین می‌کرد اما اکنون میزان صادرات طلای سیاه ایران به این کشور به‌شدت کاهش یافته است. قرار گرفتن مسیر صادرات نفت ایران در یک تنگنای تحریمی البته باعث برتری و دست بالای چینی‌ها هم شده زیرا آنها می‌دانند فعلا تنها پالایشگاه‌های چینی نفت ایران را می‌خرند. پس چالش اصلی برقراری موازنه قدرت بین یکی از داراترین کشورهای دنیا از حیث ذخایر انرژی فسیلی و یکی از پرمصرف‌ترین کشورهای دنیاست. البته چین در یک‌دهه گذشته استراتژی امنیت انرژی خود را تغییر داده تا بتواند در پای میز مذاکره با نفت‌فروشان دست بازتری داشته باشد.

روسیه و عراق، به جای ایران
مرکز پژوهش‌های اتاق ایران می‌گوید: تحولات در زمینه تجارت انرژی بین ایران و چین به نفع کشورمان نبوده و نتیجه افزایش تحریم‌ها از یک سو و تغییر استراتژی انرژی چین از سوی دیگر باعث شده تا ایران جایگاه یکی از 3کشور اصلی تامین‌کننده نفت مورد‌احتیاج چین را از دست بدهد و به فروشنده فرعی تبدیل شده و جای خود را به روسیه و عراق بدهد. بر اساس روایت‌های مختلف، صادرات نفت ایران به چین در ماه‌های گذشته بین 100تا 500هزار بشکه نوسان داشته و صادرات رسمی صورت نمی‌گیرد و آنچه صادر می‌شود هم غیررسمی است.  نویسندگان این پژوهش نسبت به خطر تداوم تحریم‌ها و ممنوعیت صادرات نفت ایران هشدار داده و می‌گویند: در دیپلماسی اقتصادی بین تهران و پکن این روند به نفع ما تمام نخواهد شد به‌ویژه اینکه نه‌تنها چینی‌ها نفت کمتری از ایران می‌خرند بلکه سرمایه‌گذاری خود در طرح‌های نفت و گاز ایران را هم متوقف کرده‌اند. تا جایی که پس از خروج توتال فرانسه از کنسرسیوم توسعه فاز11 پارس‌جنوبی، شرکت سی‌ان‌پی‌سی چین هم کناره‌گیری خود را اعلام کرد. این در حالی است که چین در صنعت نفت عراق یک قرارداد سرمایه‌گذاری 20میلیارد دلاری دارد و با روسیه هم قراردادی به ارزش 400میلیارد دلار در حوزه صادرات گاز امضا و اجرا کرده و جمع سرمایه‌گذاری چینی‌ها در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هم 30میلیارد دلار برآورد شده است.

آینده تجارت و سرمایه‌گذاری
غرب آسیا در اولویت چهارم تجارت خارجی چین قرار دارد و بالاترین سطح روابط تجاری چین به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس اختصاص دارد و روابط این کشور با قزاقستان، پاکستان و ترکیه هم پرشتاب شده است. این گزارش می‌گوید: ایران هرچند در کانون دیپلماسی چین قرار دارد اما در یک‌دهه گذشته شرایط به‌گونه‌ای پیش رفته که موقعیت ایران در این حوزه تقویت نشده و حتی تضعیف هم شده است، تا جایی که حجم مبادلات تجاری بین ایران و چین فقط 28صدم درصد از کل تجارت چین را شامل می‌شود، درحالی‌که قزاقستان به هاب‌لجستیک و انرژی در دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای‌میانه و امارات هم به هاب‌لجستیک چین در خاورمیانه بدل شده است.

در مسیر جاده ابریشم
ایده و استراتژی چین اکنون بر ایده بلندپروازانه «یک کمربند یک جاده» قرار گرفته و هنوز مشخص نیست ایران در این زمینه چه جایگاهی برای خود تعریف کرده و آیا می‌تواند در نهایت با چین به توافق برسد؟ از ابتدا قرار بود ایران به‌عنوان تنها کریدور این جاده خاکی، قلب راه ابریشم باشد اما بعدا چین 4کریدور را برای خود تعریف کرد که یکی از آنها یعنی کریدور چین - آسیای مرکزی - غرب آسیا - دریای مدیترانه از ایران عبور می‌کند. گفت‌وگوهای تهران و پکن به‌ویژه پس از عضویت ایران در پیمان امنیتی و دفاعی شانگهای به‌عنوان عضو دائم در ماه‌های آینده تعیین‌کننده است و از این منظر ایران می‌تواند دست برتر را داشته باشد. چین طرح کمربند  یک جاده را به نماد دیپلماسی اقتصادی خود تبدیل کرده و با هر کشوری متفاوت عمل می‌کند. اتاق ایران در گزارش خود با بررسی رفتار مقامات پکن با کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهایی که دارای اختلافات جدی با آمریکا هستند، می‌گوید: متغیر سیاسی در روابط ایران و چین در تداوم روابط تجاری حداقلی و بازبودن حاشیه اقتصاد چین به روی ایران مؤثر بوده اما زمینه را برای کنش سرمایه‌گذارانه در اقتصاد ایران فراهم نیاورده است. با این حال امضای سند همکاری جامع راهبردی ایران و چین شرایط را تغییر داده و می‌توان امضای این سند را نماد ارتقای موقعیت چین از «فشارشکن تحریم» به «کلیدی‌ترین شریک توسعه‌ای» قلمداد کرد؛ البته توافق هسته‌ای مهم‌ترین متغیری است که می‌تواند چشم‌انداز روابط ایران و چین را تحت‌تأثیر قرار دهد.

3سناریو پیش‌روی اقتصاد ایران و چین
سناریوی نخست احیای توافق هسته‌ای است که در این صورت چین به‌عنوان شریک اول تجاری، اقتصادی و فناورانه ایران یکی از برندگان کلیدی خواهد بود؛ زیرا در شرایط جدید اهرم سیاسی شرکت‌های چینی در ایران بسیار قوی‌تر از همتایان غربی است. افزون بر این صادرات رسمی نفت بیشتر خواهد شد و انرژی در کانون روابط 2کشور نقش برجسته‌ای خواهد داشت ولی این احتمال هم وجود دارد که شرکت‌های چینی کوچک و متوسط آرام و به‌تدریج وارد سرمایه‌گذاری در ایران شوند ولی احتمالا شرکت‌های بزرگ با تأخیر تصمیم خواهند گرفت.
سناریوی دوم شکست یا به بن‌بست کشیده‌شدن مذاکرات هسته‌ای است، پیش‌بینی رفتار چین در چنین شرایطی دشوار است. گزارش اتاق ایران این احتمال را مطرح کرده که درصورت فروپاشی برجام، روابط تهران و پکن دستخوش نوسان شود و شاید استراتژی چینی‌ها به الگوی تعادل گزینشی، نظیر مدل رابطه با کره‌شمالی تغییر یابد؛ یعنی خرید حداقلی نفت از ایران و حمایت سیاسی از تهران در نهادهای بین‌المللی. در چنین شرایطی احتمال دارد که سند همکاری راهبردی اجرایی هم نشود.
سناریوی سوم معطوف به شکل‌گیری توافق جدید خواهد بود. چین تاکنون از احیای برجام و نه توافق جدید، حمایت کرده اما اگر سناریوی توافق جدید هم مطرح شود، چین خود را در کانون مذاکرات قرار نخواهد داد و در سیاست با هماهنگی روسیه و در اقتصاد به راهبرد تعامل گزینشی روی خواهد آورد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید