![فرانسه در سودای عراق](/img/newspaper_pages/1400/06-shahrivar/17/rooyi/23-6.jpg)
فرانسه در سودای عراق
![فرانسه در سودای عراق](/img/newspaper_pages/1400/06-shahrivar/17/rooyi/23-6.jpg)
تلاشهای مستمر فرانسه طی سالهای اخیر برای افزایش نفوذ در عراق بر هیچکس پوشیده نیست. این کشور از هر مناسبتی برای تقویت روابط خود با دولتهای عراقی و حتی سرمایهگذاری انبوه در این کشور استفاده میکند؛ آن هم درحالیکه ارتش آمریکا برای خروج از عراق آماده شده و بسیاری از شرکتهای نفتی بزرگ نیز به دلایل امنیتی و اقتصادی، تمایلی برای باقی ماندن در این کشور از خود نشان نمیدهند. در تازهترین رخداد، توتال بهعنوان بزرگترین شرکت نفتی فرانسه قراردادی به ارزش 27میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در تاسیسات نفت و گاز عراق منعقد کرده است؛ آن هم درحالیکه تنها چند روز از حضور امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در کنفرانس بغداد میگذرد. این قرارداد شامل افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز عراق، توسعه چاههای آبی این کشور و همچنین تاسیس یک نیروگاه خورشیدی است که پس از تکمیل، روزانه هزار مگاوات برق تولید خواهد کرد. به نوشته بلومبرگ، قرارداد اخیر توتال بزرگترین سرمایهگذاری یک شرکت خارجی در عراق بوده و از این منظر، یک پیروزی چشمگیر برای دولت مصطفی الکاظمی بهحساب میآید. علاوه بر این، مکرون برای همکاری با عراق بهمنظور توسعه و بازیابی توان هستهای این کشور نیز اعلام آمادگی کرده است.
پیشینه تاریخی: از حزب بعث تا عصر جدید
دوران طلایی روابط عراق و فرانسه به نیمه دوم دهه 1970میلادی برمیگردد؛ زمانی که صدام حسین، نخستوزیر وقت عراق روابطی دوستانه و به تعبیر برخی رسانهها «استثنایی» را با ژاک شیراک، همتای فرانسوی خود بنیان گذاشت. این رابطه دوستانه در دوران ریاستجمهوری صدام، دستاوردهای مهمی را برای نظام بعثی عراق بهدنبال داشت؛ از تاسیس و راهاندازی نیروگاه هستهای اوسیراک گرفته تا حمایت گسترده تسلیحاتی فرانسه از عراق در جنگ عراق با ایران؛ تا جایی که شیراک بهرغم شکلگیری اجماع جهانی علیه عراق در سال 2002اجازه نداد قطعنامه مورد نظر جورج بوش برای حمله نظامی به این کشور در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود. حالا و با گذشت نزدیک به 2دهه از اشغال خاک عراق توسط آمریکا، بار دیگر صدای پای فرانسه بهسوی این کشور عربی شنیده میشود؛ آن هم در شرایطی که عراق با موفقیت از بحرانهای نظامی و جنگ علیه تروریسم عبور کرده و خواهان احیای جایگاه پیشین خود در منطقه و جهان است. حسن نافعه، تحلیلگر مصری یکی از دلایل گرمی روابط فرانسه و عراق در دوران صدام را تلاش بغداد برای اجتناب از قرار گرفتن در «اردوگاه شرق» و برقراری روابطی متوازن با 2قطب قدرت در جهان آن زمان برشمرده است. نافعه مینویسد: حجم بالای روابط اقتصادی و نظامی عراق و فرانسه تا پیش از تحریمهای دهه 1990میلادی به نوعی در رقابت با روابط مشابه عراق و شوروی تعریف شده بود. الکاظمی در حاشیه استقبال از سفر مکرون به بغداد با اشاره به این مسئله گفت: فرانسه شریک استراتژیک عراق در طول تاریخ معاصر بوده است و ما تلاش میکنیم در دوران جدید این رابطه ارزشمند را در سطوح مختلف توسعه دهیم. برای اینکه میزان اهمیت عراق در سیاست خارجی فرانسه روشن شود کافی است بدانیم مکرون ظرف یک سال گذشته 2بار به بغداد سفر کرده؛ سفرهایی که البته منافع اقتصادی قابل توجهی، ازجمله قرارداد توتال را هم برای عراقیها به همراه داشته است. شبکه الجزیره در اینباره گزارش میدهد: سفرهای یک سال گذشته مکرون به عراق، نشانهای از پایان انزوای سیاسی این کشور در جامعه جهانی است؛ انزوایی که از زمان جنگ خلیجفارس آغاز شده و تا 2دهه بعد ادامه داشت. پیش از مکرون، هیچیک از رهبران غربی (به استثنای رئیسجمهور آمریکا که برای سرکشی از نیروهای نظامی این کشور عازم پایگاه عینالاسد در الانبار شد) حاضر نبودند برای ملاقات با مقامات عراقی به بغداد سفر کنند.
اهمیت عراق برای فرانسه
1-مهار ترکیه: بدون شک اولویت سیاستهای منطقهای فرانسه بر مهار ترکیه و مقابله با نفوذ این کشور متمرکز است؛ اولویتی که میتوان بازتاب آن را به خوبی در بحرانهای لیبی و شرق مدیترانه مشاهده کرد. فرانسه یکی از علل نفوذ ترکیه در منطقه را، ضعف کشورهای عربی به شمار میآورد و بر این اساس تمایل دارد با حمایتهای حساب شده از دولتهای عربی، راه را بر ترکیه ببندد. البته این نبرد ریشهای تاریخی دارد؛ مشخصا زمانی که سرزمینهای عربی تحت امر امپراتوری عثمانی در اختیار انگلیس و فرانسه قرار گرفته و براساس توافق موسوم به سایکس پیکو تقسیم شدند. در این میان، عراق و لبنان از اهمیت ویژهای برای فرانسه برخوردار هستند چرا که به لحاظ تاریخی، دروازه ورود این قدرت اروپایی به خاورمیانه بودهاند. اکنون بسیاری از نیروهای نزدیک به فرانسه در کشورهای عربی همچون لیبی، مصر، امارات و حتی لبنان مواضع سیاسی و حتی نظامی بسیار تندی علیه ترکیه اتخاذ میکنند. بنابراین اگر دولت عراق (بهعنوان همسایه جنوبی ترکیه) هم به این جمع اضافه شده و به تهدیدی علیه سیاستهای منطقهای آنکارا تبدیل شود، فرانسه به یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی خود دست یافته است.
2-تکمیل سپر عربی مقابل ایران: اگرچه چشمانداز سیاسی فرانسه در قبال ایران نسبت به ترکیه متفاوت است اما در عین حال، چندان دوستانه نیز بهحساب نمیآید.بهعبارت دیگر، نفوذ منطقهای ایران از دید دستگاه سیاست خارجی فرانسه، یکی از تهدیدهای موجود علیه این کشور است؛ امری که تاکنون بارها از سوی مقامات فرانسوی مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از سیاستهای فرانسه برای مقابله با این تهدید، حمایت از شکلگیری محوری عربی با نقشآفرینی ویژه عراق، مصر و اردن است. پروژه شام جدید که با هدف کاهش وابستگی کشورهای عربی به ایران و ترکیه طراحی شده یکی از نمادهای این سیاست به شمار میرود. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأیالیوم در اینباره مینویسد: تجربه 2دهه گذشته ثابت کرده هیچ ائتلاف عربی بدون نقشآفرینی اساسی عراق قادر به بقا در محیط پرتنش خاورمیانه نیست. بر این اساس میتوان گفت یکی از اهداف اصلی فرانسه برای افزایش نفوذ در عراق، هدایت سیاست خارجی این کشور بهسوی تقابل با ایران و یا دستکم فاصله گرفتن از آن است. رئیسجمهور فرانسه تاکنون بارها از طرح شام جدید و تقویت روابط استراتژیک میان کشورهای عربی حمایت کرده است.