فریدون مشیری:
ای بهار / ای بهار / ای بهار
تو پرندهات رها / بنفشهات به بار
میوزی پر از ترانه / میرسی پر از نگار
هرکجا رهگذار توست / شاخههای ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار/ بیدمشک زرفشان
لشکر تو را طلایهدار
بوی نرگسی که میکنی نثار
برگ تازهای که میدهی به شاخسار
چهره تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار
آفرین آفریدگار / ای طلوع تو
در میان جنگل برهنه / چون طلوع سرخ عشق
چون طلوع سرخ عشق / پشت شاخه کبود انتظار
ای بهار / ای همیشه خاطرت عزیز!
عاقبت کجا؟ / کدام دل؟
کدام دست؟ / آشتی دهد من و تو را؟
تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودانه پشت میز
یک جهان ترانهام شکسته در گلو
شعر بیجوانهام نشسته روبهرو
پشت این دریچههای بسته
میزنم هوار / ای بهار/ ای بهار/ ای بهار
موسیقی کلمات
چون طلوع سرخ عشق
در همینه زمینه :