سمانه گلک
نمی دانم دقیقا چهکسی نخستین بار نام صبح را برای پایان شب انتخاب کرده، ولی گمان میکنم درستترین انتخاب را داشته چون خواسته و ناخواسته صبح واژهای است که با شنیدنش یاد آغاز، حرکت و روشنی میافتی.
حدس میزنم اگر صبح نام دیگری داشت محال بود خوردن صبحانه اینقدر دلچسب می شد، از خانه بیرون زدن اینقدر هیجان انگیز میشد و تحمل صف اتوبوس، مترو و تاکسی قابل درک و لابد هر اسم دیگری برای صبح انتخاب می کردند، شاید بیدار شدن از خواب ناز کمی آسانتر بود.آسان بود چرا که جرأت آغاز دوباره را نمیداد.
نمیدانم چهکسی نام صبح را انتخاب کرده بود، ولی حتما شبیه انتخاب کردن نام کودکان یک خانواده، تلاشی نکرده برای اینکه نام صبح به شب یا ظهر یا عصر بیاید، اما همین تلاش نکرده آهنگ هیجان انگیزی برای این لحظهها ساخته مخصوصا صبح.
فرض کن چه واژه دیگری میتوانست به جز واژه صبح در این مصرع از حضرت مولانا که می فرماید:
«صبح است و صبا مشک فشان میگذرد» جا خوش کند بهنظرم هیچ واژهای آنقدر نمیتوانست در این مصرع معنا و مفهومی از خود نشان دهد.
شاید همین واژه صبح است که استارت برای یک روز را معنا می دهد وگرنه به ما که بود با آغاز شب هم همت شروع و استارت کاری را نداشتیم.
بیجهت نیست که حضرت سعدی اینچنین از صبح میگویید: «صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست. ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست»
دیگر چه میتوان از صبح گفت که باورکرد که این واژه، انتخاب هرکسی بود، بینهایت به قامت این لحظه میآید.
پنج شنبه 11 شهریور 1400
کد مطلب :
139434
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/1wl1m
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved