شکست به سبک اشرف غنی
سمانه معظمی- روزنامهنگار
اشرف غنی که زمانی به عنوان یک سیاستمدار تکنوکرات شناخته میشد، حالا در قامت یک رهبر شکست خورده، مردم و ارتش افغانستان را در دل بحران تنها گذاشته و به امارات پناه برده است.
غنی که همیشه یکی از افتخاراتش نوشتن کتاب «بازسازی دولتهای شکست خورده» بوده، اکنون پس از حدود 7 سال حضور در قدرت، خود یک دولت شکست خورده تحویل داده است. فرارش هم شبیه حکومتداریاش بود؛ رهبری منزوی که فقط تعداد محدودی مشاور، اطرافش را احاطه کرده بودند و در آخر هم همراه او از افغانستان گریختند.
سقوط دولت غنی خیلی زود رقم خورد و او سوار بر هواپیما از کشور گریخت. اما همه مردم افغانستان مثل غنی این شانس را نداشتند که بهراحتی سوار هواپیما شوند و جان خود را نجات دهند. تا دوشنبه هفته گذشته حتی مشخص نبود که غنی به کجا گریخته است. نزدیکانش هم در دسترس نبودند و حتی گفته میشد که پول زیادی را همراه خود از کشور خارج کرده است. این یک رسوایی بزرگ و شکستی سنگین برای سیاستمداری است که سابقه کار در بانک جهانی و سازمان ملل متحد را دارد و مدرک دکترای خود را از یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا گرفته است.
رئیسجمهور فراری افغانستان در شبکههای اجتماعی در توجیه تصمیم خود گفت که اگر در افغانستان مانده بودم تعداد بیشماری از مردم کشته میشدند و کابل نابود میشد. با این حال ناظران، تصمیم عجولانه غنی را محکوم میکنند و معتقدند او فقط به فکر نجات جان خود بوده و با این کار راه را برای بازگشت دوباره طالبان به قدرت بعد از 20سال هموار کرده است.
خیلی از کارشناسان و فعالان سیاسی غنی را مقصر اصلی وضعیت فعلی افغانستان و مرگ و میر شهروندان در روزهای اخیر میدانند. دوران سردمداری غنی از خیلی جهات نشانه بارزی از شکست تلاشهای کشورهای غربی برای تبدیل افغانستان به یک نظام مدرن و دمکرات مبتنی بر انتخابات آزاد، سازوکار مالی غربی و ارتشی به سبک آمریکایی بوده است. بهویژه مورد آخر، هزینه زیادی به کشوری که امکانات محدودی در حوزه لجستیک و تسلیحات داشت، تحمیل کرد.
قبل از ریاستجمهوری، شخصیت تکنوکرات اشرف غنی از او یک وزیر موفق و محبوب برای سیاستمداران غربی ساخته بود. او بعد از سپتامبر سال2001 و حمله آمریکا به افغانستان، پس از 24سال زندگی در آمریکا به کشورش بازگشت و بعد از مدتی به عنوان وزیر دارایی مشغول به کار شد. بعد از پیروزی پرحاشیه غنی در انتخابات ریاست جمهوری سال2014، خیلیها امیدوار بودند که این سیاستمدار میتواند با تشکیل دولتی کارآمد، ریشه فساد را در افغانستان خشک کند. غنی معتقد بود که رویکرد منطقی و تحلیلی او به قرنها اختلافات قومی و طایفهای در صحنه سیاست افغانستان پایان خواهد داد. با این حال گاهی هم نقش یک رهبر پوپولیست را ایفا میکرد؛ دخالت آمریکا در امور داخلی افغانستان را محکوم میکرد، با لباس محلی در بین مردم حاضر میشد و با گروههای نظامی که معتقد بود پیشرفت افغانستان در گرو حذف آنان است، به گرمی برخورد میکرد. اما با گذشت زمان و تشدید آشوبها، غنی خود را در کاخ ریاست جمهوری در کابل محبوس کرد. دانش آکادمیک و اشتیاق زیاد به نطق و موعظه هم نتوانست به او کمک کند تا صحنه سیاست افغانستان را از فساد، ازهمگسیختگی و اختلافات قومی نجات دهد. غنی پشت ارتش افغانستان را خالی کرد و سربازانش را در میدان نبرد تنها گذاشت تا یکی پس از دیگری در برابر طالبان تسلیم شوند. او با فرماندهانی که این توانایی را داشتند که برای افغانستان بجنگند برخورد تحقیرآمیز داشت و آنها هم در پاسخ، کمترین مقاومت را در برابر طالبان نشان دادند.
رئیسجمهور افغانستان در اداره امور نظامی به جای شایستهسالاری، وفاداری افراد را در اولویت قرار داده بود. منتقدان معتقدند که غنی به عنوان یک پشتون، قومیتهای دیگر را به رسمیت نمیشناخت. همچنین گفته میشود او، گزارشهای متعددی از وجود فساد را- همان مشکلی که وعده ریشهکنی آن را داده بود- در ردههای بالای دولتش نادیده میگرفت. به اعتراف بسیاری، نقطه ضعف دیگر غنی، عصبی مزاج بودن او بود. به گفته وزرای دولت افغانستان، رئیسجمهور دائما در نشستها بر سرشان فریاد میزد و آنها را تحقیر میکرد. روزنامه نیویورک تایمز به نقل از خالد پاینده، وزیر دارایی سابق افغانستان نوشته است: «اطرافیان غنی از ترس این که با واکنش منفی رئیسجمهور روبهرو شوند، نقطه نظرات خود را به زبان نمیآوردند. به همین دلیل افراد کارآمد او را ترک کردند و کسانی هم که در اطرافش ماندند یا خیلی وفادار بودند یا خیلی فاسد.» غنی در عین حال برای کسب محبوبیت بین مردم از هیچ تلاشی دریغ نکرد و با نصب عکسهایش بر در و دیوار کابل سعی کرد از خود چهرهای مردمی، آگاه و با درایت ترسیم کند که به فکر کسانی است که به او رأی دادهاند. اما مردم در عمل هیچ شباهتی بین فرد تصویر شده و رئیسجمهورشان نمیدیدند. رئیسجمهوری که هر دو پیروزی انتخاباتیاش با ادعای تقلب گسترده همراه بود و در هر دو بار، مقامات آمریکا مجبور شدند برای تأیید سلامت انتخابات، پادرمیانی کنند. غنی در پیامی ویدیوئی که بعد از ترک افغانستان منتشر کرد، علت فرارش را جلوگیری از وقوع فاجعه در افغانستان عنوان و سعی کرد این کار را یک اقدام وطنپرستانه جلوه بدهد. اما مسلما خیلیها فراموش نمیکنند که او سال 2016 در مصاحبهای با بیبیسی در واکنش به پناه بردن دهها هزار نفر از مردم افغانستان به اروپا گفته بود آنها خانوادهها و آینده افغانستان را تباه میکنند. او گفته بود: «من اصلا این افراد را درک نمیکنم.»