زندهرود خشکید و اصفهان خاموش شد
گفتوگو با فریدون فراهانی، پژوهشگر حوزه اصفهان، درباره چالشهای سیوسه پل و زایندهرود
مرضیه ثمرهحسینی ـ روزنامهنگار
زایندهرود؛ زندهرود؛ رود زیبایی که به قدمت یک تاریخ، نبض تپنده شهر اصفهان بود؛ اصفهانی که محض خاطر نقش جهان و سیوسه پل و پل خواجو، نصف جهانش میگفتند و زمانی، سفرا و امرا و جهانگردان از سراسر جهان به احترامش تمام قد میایستادند، مدتهاست به سوگ نشسته و خشکیده؛ نه جوششی، نه خروشی، نه صدای کودکان بازیگوشی که هر غروب به گیسوان مواجش بیاویزند و صدای خندهشان در سنگ و ساروج سیوسه پل گم شود. زایندهرود؛ این نماد تاریخ، فرهنگ و شهرسازی ایرانی، دیگر زندهرود نیست و نمیدانیم چه آینده دردناکی در انتظار آن گذشته باشکوه و پرغرور است. «فریدون فراهانی»، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه اصفهان، در گفتوگو با همشهری به اهمیت تاریخی و اجتماعی سیوسه پل و زایندهرود اشاره میکند.
زایندهرود در تاریخ فرهنگ و حیات شهری اصفهان چه جایگاهی دارد؟
رودخانه زایندهرود بهرغم آنکه در مقایسه با سایر رودخانههای ایران چندان رود پرآبی نبوده، از مهمترین رودخانههای کشور ماست که اهمیت آن همواره موردتأکید سفرنامهنویسان و جهانگردان نیز بوده؛ بهعنوان مثال فردچارلز که در زمان پهلوی اول به ایران سفر کرده درخصوص زایندهرود مینویسد: «مردم اصفهان با شعف از زایندهرود بهعنوان رودی که هرگز نمیمیرد یاد میکنند و بر این باورند که وجود این رودخانه تأثیر بهسزایی در تصمیم شاه عباس برای انتخاب اصفهان بهعنوان پایتخت داشته است». بهگفته همین سفرنامهنویس، زایندهرود در طول تاریخ نقش مهمی در حیات شهری اصفهان و زندگی و معیشت مردم داشته است. حافظ هم اشارات مهمی به اهمیت زایندهرود دارد و این رودخانه را «آب حیات» مینامد. سایر سفرنامهنویسان و نویسندگان در دورههای مختلف نیز از زایندهرود و البته سیوسه پل بهعنوان نمادهای فرهنگ، هنر و حیات شهری ایران نام بردهاند.
خشکشدن زایندهرود چه تأثیری بر حیات شهری اصفهان داشته و آینده این رودخانه چه خواهد شد؟
اولین نشانههای خشکی زایندهرود در سال 1379با پروژه انتقال آب این رودخانه به استان همسایه آغاز شد و در ادامه، مدیریت غلط آب و برداشت غیرکارشناسی از آب این رودخانه بر دامنه خشکی زایندهرود افزود. بحرانهای اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی تنها بخشی از پیامدهای خشکشدن زایندهرود هستند. نکته قابلتأمل در این رابطه این است که خشکی زایندهرود سالها قبل از پروژههای انتقال و برداشت آب آغاز شده بود؛ به این معنا که از پتانسیلهای اقتصادی و اجتماعی و البته تفریحی- توریستی این رودخانه، در راستای پویایی حیات شهری و درگیر شدن مردم با رودخانه بهعنوان نمادی از طبیعت استفاده نشد؛ بهعنوان مثال، این امکان وجود داشت که چشمانداز مناسبتری برای زایندهرود درنظر گرفته شود یا در ساخت بناهای اطراف رودخانه دقت بیشتری بهکار رود.
حتی این امکان وجود داشت که قایقهایی برای جابهجایی مردم از یک ایستگاه به ایستگاه دیگر تعبیه شود؛ این اتفاقها اما نیفتاد درحالیکه رودخانه و بهصورت کلی طبیعت، زمانی که در بستر شهر قرار میگیرد، لازم است با زندگی شهری و حیات روزمره مردم عجین شود و صرفاً حالت نمادی و کارتپستالی نداشته باشد. خشکشدن زایندهرود تبعات نگرانکنندهای برای مردم حتی از حیث روحی و حسی داشته؛ زمانی که زندهرود خشکید، حتی صدای پرندگان نیز در اصفهان خاموش شد. برای جبران البته خیلی هم دیر نیست و میتوان برای آینده این رودخانه از الان برنامهریزی کرد، یعنی در زمانی که رودخانه خشک است، طرحهای عمرانی، تفریحی، اقتصادی و فرهنگی را اجرایی کرد تا اگر در آینده آب به این رود برگشت، مردم و شهر از نتایج آن بهرهمند شوند. پل خواجو الگوی بسیار مناسبی برای تدوین این برنامههاست.
اهمیت سیوسه پل در تاریخ و فرهنگ ایران و شهر اصفهان چیست؟
سیوسه پل نخستین پلی است که در زمان صفوی توسط الهوردی خان، سپهسالار مشهور شاه عباس، بر رودخانه زایندهرود ساخته شد. این پل از چند زاویه در حیات شهری و معماری اصفهان دارای اهمیت است؛ اول اینکه سیوسه پل امتداد ستون فقرات شهر است و چهارباغ را به زایندهرود میرساند؛ این پل همچنین نخستین بنایی است که رودخانه را به شهر وصل میکند و باغ شهر اصفهان بهواقع محصول سیوسه پل است؛ یعنی آب به شکلی ارگانیک و سیال، در شکلدادن به ساختار شهر نقش ایفا میکند و به همین اعتبار، بنایی تاریخساز است و نقش بیبدیلی در برندسازی شهری دارد. ویژگیهای گفتهشده درخصوص سیوسه پل نشان میدهد که ارزش یک بنای تاریخ صرفاً به زیباییهای معماری آن نیست.