مومیایی با مومهای مارکدار!
فریور خراباتی:
یک نفر این هفته بهصورت تلفنی مهمان رادیو کدو شد و جمله بسیار عمیق و تاملبرانگیزی گفت، ایشان اعلام کرد: «آیا میدانستید ترافیک تهران موجب باران نمیشود؟ و این باران است که موجب ترافیک میشود.» که واقعا ما جستوجو کردیم این جمله بزرگ را نیچه و دیل کارنگی و مارک زاکربرگ نگفته باشند. فقط از این بزرگوار سؤال کردیم که روی چه حساب و منطقی این حرف را میزنند که پاسخ دادند: «روی منطق خودم، بیام منطقم رو بهت نشون بدم؟!» که باعث شد ما قانع شویم. به هرحال در هفته گذشته چه اتفاقات مهمی در کشور رخ داده است؟! ابتدا به ترانهای از یکی از هموطنانمان به نام «اوضاع قاراشمیشه، آلبالو کیشمیشه!» گوش ندهید چون نمیتوانیم آن را پخش کنیم.
خلاصه اوضاع چیزی نزدیک به همین ترانه است (توی دلتون بخونیدش).
مهمترین خبر این هفته به پیدا شدن یک مومیایی در شهرری تهران مربوط میشود. این مومیایی هنوز مشخص نشده که متعلق به چهکسی است اما میگویند از زمانی که پیدا شده است، نانواها کمتر جوش شیرین در نانهایشان میریزند که البته ربط این مسئله به پیدا شدن مومیایی مربوطه را نمیدانیم، فقط این را میدانیم که این مومیایی شانس بیاورد گیر اهالی اینستاگرام نیفتد که باید بیاید عسل و روغن ترمز را بهصورت ترکیبی بخورد و با حوله حمام و آهنگ ای شاختر برقص آی محسن چاووشی حرکات موزون انجام بدهد.
در این هفته هم مسئله فیلترینگ برخی از شبکههای مجازی(الکی میگم! فقط تلگرام قراره فیلتر بشه!) مطرح بود. درحالیکه هوای خوزستان این روزها قهوهای رنگ شده، کاش به جای تلگرام، هوای خوزستان را فیلتر میکردند تا مردم بتوانند نفس بکشند، یعنی الان اکسیژن در هوای خوزستان در میان ریزگردها و درشتگردها احساس غریبی و تنهایی میکند. مسئله هوای خوزستان البته قابل حل است، چارهاش چند همایش و سخنرانی است در نهایت هم خروجی جلسه این میشود که «مردم تندتند نفس بکشن تا گرد و خاکهای توی هوا زودتر تموم بشه».
خبر دیگر به ماجرای مارک بودن روسری خانم مولاوردی برمیگردد که در سال کالای ایرانی با انتقادهای زیادی همراه بوده است. البته خانم مولاوردی در تماسی به رادیو کدو گفتند که این روسری را 2 سال پیش از یکی از فروشگاههای البسه شمال کشور خریداری کردهاند. البته تحقیقات خبرنگاران رادیو کدو نشان میدهد که این احتمالی که خانم مولاوردی مطرح کرده، خیلی قوی است. چون در شمال کشور هر نیممتر یک فروشگاه نمایندگی مارکهای خارجی وجود دارد، یعنی آنقدری که در شمال کشور مارک داریم، در خود خارج مارک نداریم. اصلا چرا راه دور برویم؟ همین دریاچه چیتگر تهران، شما یک برند ایرانی آنجا میبینید؟! تازه کجایش را دیدهاید؟! ما در بازار، مارک بهصورت کیلویی میفروشیم، یعنی جوراببافی پسران شاپور جز کامران؛ جوراب میزند، میرود بازار و مارک نایک میخرد و روی آن میچسباند، اینکه دیگر جای تعجب ندارد. اصلا حتی بعید نیست تن این مومیایی هم لباس مارک کنیم و در سطح شهر بچرخانیم و تبلیغ کنیم.