پرسه کلاهبرداران در شهر زیرزمینی
محمد جعفری
این روزها که متروی تهران بهدلیل شیوع کرونا کمی خلوتتر از قبل شده، جیببرها کمتر بهخودشان جرأت میدهند دست به کاری بزنند و در عوض کلاهبرداران مشغول بهکار شدهاند و همه توانشان را برای فریب دادن و سرکیسهکردن مسافران بهکار گرفتهاند. در این گزارش 3روایت از کلاهبرداریهایی که اخیرا در مترو اتفاق افتاده را بازخوانی میکنیم.
کاریابی در مترو
زمانی که مسافران در سکوهای مترو منتظر قطار هستند یا وقتی درون واگنها با یکدیگر هم مسیر میشوند گاهی سفرههای دل پهن و درددلها آغاز میشود. درست مثل مردی که مدتی قبل برای یکی از مسافرانی که کنارش نشسته بود شروع به درددل کرد اما مدتی بعد همان مسافر کلاهی گشاد و چند میلیونی سرش گذاشت. ماجرا از این قرار بود که آن روز مسافر خسته و بیکار مترو از اینکه مدتی است کارش را از دست داده گفت و مسافر کناریاش که کلاهبرداری حرفهای بود موقعیت را برای اجرای نقشهاش مناسب دید. او که وانمود میکرد فرد بانفوذی است گفت میتواند برای مسافر بیکار شغلی آبرومند در دبی پیدا کند. مرد جوان از شنیدن این حرفها داشت بال درمیآورد و وقتی شرایط کار را پرسید و از حقوق بالا، آن هم به دلار شنید عقل و هوشاش را باخت. آنها چند مرتبه دیگر هم یکدیگر را دیدند تا اینکه مرد شیاد به طعمهاش گفت باید برای انجام تستهای مهارت و پزشکی 10میلیون تومان پول به او بدهد. با اینکه مرد بیکار آه در بساط نداشت اما باقیمانده جواهرات همسرش را فروخت و پولش را دودستی به مرد شیاد تقدیم کرد به امید اینکه چند روز بعد با سفارش او برای کار به دبی میرود اما او دیگر جواب تماسهایش را نداد تا اعتماد کردن به مردی غریبه در مترو برایش گران تمام شود.
دستفروشان کلاهبردار
شرایط کرونایی و کمی خلوت شدن ایستگاههای مترو باعث کاهش جیببری شده اما کلاهبرداران بیکار نشستهاند و بهدنبال یافتن طعمههایی مناسب در مترو هستند. یکی از ترفندهای جدید آنها کلاهبرداری در پوشش دستفروش است. این افراد معمولا در گروههای 2یا 3نفری در واگنهای مترو حرکت میکنند و در ظاهر کالایی میفروشند. وقتی یکی از مسافران قصد خرید دارد کرونا را بهانه میکنند و میگویند اسکناس قبول نمیکنند خریدار فقط باید در دستگاه پوزی که دارند کارت بکشد. به این ترتیب کارت بانکی مسافر و رمز آن را میگیرند اما بعد از چند مرتبه کارت کشیدن در دستگاه پوز میگویند که دستگاه خراب است. در این شرایط نفر دوم وارد میشود تا او دستگاهش را امتحان کند. او هم چند مرتبه کارت را در دستگاه پوز میکشد و در نهایت یک رسید به خریدار میدهد. درحالیکه خریدار هنوز متوجه ماجرا نشده، آنها در نخستین ایستگاه از قطار پیاده میشوند و چند لحظه بعد با سرازیر شدن سیل پیامکهای برداشت به گوشی خریدار او متوجه میشود که دستفروشان چندین مرتبه از حسابش پول برداشت کردهاند و سرش کلاه گشادی رفته است.
معافیتاز سربازی در مترو
خیلیها وقتی به سن خدمت سربازی میرسند بهدنبال پیدا کردن هر بهانهای هستند تا به سربازی نروند. یکی از بهترین بهانهها معافیت است. اما معافیت از خدمت سربازی به همین راحتیها نیست و شرایط خاصی دارد. درست در شرایطی که این افراد بهدنبال راهی برای معاف شدن هستند سر و کله افراد شیاد و کلاهبردار هم پیدا میشود. جوانی که مدتی قبل بهخاطر معافیت از سربازی سرش کلاه رفته بود میگوید: همهچیز از ایستگاه متروی نزدیک خانهمان شروع شد. آن روز درحالیکه روی صندلیهای سکوی ایستگاه مترو نشسته و زانوی غم بغل گرفته بودم مردی نزدیک شد و حالم را پرسید. به چهرهاش میخورد مرد خوبی باشد. گفتم باید بهزودی به سربازی بروم و مشکلات زیادی دارم. او اما گفت اگر دوست داشته باشم میتواند کاری کند که از سربازی معاف شوم. ناگهان تکانی خوردم و محو حرفهایش شدم. او برایم توضیح داد که بهخاطر دوستان بانفوذی که دارد میتواند کارم را درست کند. بدون اینکه اسم و آدرس درست و حسابی از این مرد داشته باشم چند مرتبه دیگر هم با او در همان ایستگاه مترو قرار گذاشتم و در چند مرحله 15میلیون تومان برای صدور کارت معافیت به او دادم اما در آخرین قرار دیگر در ایستگاه مترو حاضر نشد و من مدتها در ایستگاههای مترو بهدنبالش بودم اما وقتی نتوانستم پیدایش کنم مطمئن شدم که او کلاهبردار است.