
جزایر دریای آبی
میشود خلیج فارس را از دریچه تازهای تماشا کرد

فاطمه عسگری نیا
396سال پیش بود. یعنی سال 1621میلادی. سالی که شاه عباس صفوی توانست با متحدان انگلیسیاش شرِ پرتغالیها را از تنگه هرمز کم کند. جنگ پیروزمندانهای که مقدمههای نامگذاری روز ملی خلیجفارس را فراهم کرد، هر چند این اتفاق نیکو چندصد سالی به تعویق افتاد تا قصه نامگذاری مجعول این آبراهه از سوی برخی دولتهای کوچک منطقه، سالیان سال روایت شود. قصه تکراری که باعث شد، شورایعالی انقلاب فرهنگی در برابر نامی جعلی ساکت ننشسته و با نامیدن دهم اردیبهشتماه بهعنوان روز ملی خلیجفارس از هویت و ماهیت خلیج همیشه فارس ایران حراست کند. خلیجفارسی که مرور تاریخچهاش حکایت از قدمت طولانی وجودش در سرزمین مادریمان دارد. مصداق حرفمان، هم سرشاخههای رها شده از خلیجفارس و هم آثار باستانی بجا مانده در جزایر 40گانه این پهنه گسترده و پهناور در خاک ایران است. جزایری که در خیلیهایشان حیات و ممات جزیره نشینان خونگرم، همراه با آداب و سنن و فرهنگ بومی زیبایشان جاری و ساری است و در خیلیهای دیگر هم به همان اندازه که آدمها در پی سهم خواهی نبودهاند، پرندگان و گونههای جانوری بسیار، محیط خوبی را فارغ از هر ترس و دلهرهای برای خود دست و پا کردهاند.
سومین خلیج بزرگ دنیا
پژوهشها و تحقیقات زمین شناسان را که ورق میزنیم حکایت از عمر 500هزار ساله خلیجفارس دارد. خلیجی که در ابتدا آن قدر پهناور بوده که تا اواخر دوره سوم زمین شناسی بیشتر جلگههای برازجان، بهبهان و خوزستان تا کوههای زاگرس در تصرف آبهایش بوده است. هر چند تغییر و تحولات رخ داده باعث کوچک شدن این وسعت شده اما خلیجفارس امروزی هم با داشتن 237هزار و 473کیلومترمربع بعد از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن بهعنوان سومین خلیج بزرگ دنیا شناخته میشود. خلیج همیشه زیبای فارس که ساحل را برای فرمانروایی کافی ندیده، قلمروش را تراشیده و راه زمین را باز کرده تا در پهنه پیکر آبی رنگش مولود چندین و چند جزیره باشد. جزایری که هر کدام زیباییهای خاص خود را دارند. جزایری زیبا، با مردمانی ساده و خونگرم که آداب و رسوم زندگی مردمان آنها در عین سادگی و زیبایی همواره برای گردشگران و مسافران جذاب بوده است. در کنار 20جزیره مسکونی خلیجفارس 20جزیره غیرمسکونی هم روایتگر زندگی گونههای جانوری متنوع در دل خلیجفارس هستند. جزایری که باید از آنها بهعنوان مناطقی بکر و زیبا برای کمی تنفس و زندگی به دور از هیاهوی شلوغ شهرهای آلودهای چون پایتخت یاد کرد. جزایری که هم حکم بهشت پرندگان را دارند و هم گنجینهای از گونههای جانوران دریایی را در دل خود جای دادهاند. خلیج همیشه فارس با همان اقتدار 5هزار ساله خود با در آغوش کشیدن جزایر بزرگ و کوچکش در سرزمینهای جنوبی ایران میدرخشد، جزایری که هر کدامشان نمودی از فرهنگ بومی و ملی ایران هستند. با ما در گشت وگذاری کوتاه به تعدادی از این جزایر در سه استان خوزستان، بوشهر و هرمزگان همراه شوید.
کیش؛ مرکز عمده صید مروارید
در میان تمامی جزایر خلیجفارس یکی از مشهورترین جزایر، همان کیش است. جزیرهای با 25هزار نفر جمعیت که در گذشتهای نه چندان دور بهخاطر صید مروارید مشهور بود و امروز در سایه توسعه گردشگری اسم و آوازهای جهانی برای خود دست و پا کرده است. ناخدا رسول عاکف میگوید« پدران و پدران پدرانمان همگی در کیش بهکار صید مروارید مشغول بودند بهطوریکه هرکس میخواست اصالت مرواریدی را به دیگری ثابت کند، میگفت مروارید کیش است.» حالا به همان اندازه که این جزیره زیبا با مرواریدهایش تا نیمههای دهه 30شمسی شهرت جهانی داشت امروزه با مراکز گردشگریاش شهرت دارد. «فوجیه کاملی» یکی از بانوان سالخورده این جزیره است. پیرزنی با دستهای چروکیده و لباسهای رنگی که خالکوبیهای روی چانه و دستهای حنا گرفتهاش خودش کتابی از فرهنگ زنان کیش است. او که در میان اهالی بومی کیش به خاله فوجیه شهرت دارد با لهجه زیبای جنوبیاش از خوشمزههای این جزیره برایمان میگوید: « هرکس هوس خوردن یک قلیه ماهی خوشمزه یا مضرویه و مچبوس را میکند باید به کیش بیاید. غذاهایی که منشا همگیشان ماهی تازه دریایی است » جزیره کیش نخستین منطقه آزاد تجاری در ایران است که امروز دیگر از آن اقتصاد قدیمی و بومی میان مردمش خبری نیست اما جاذبههای دیدنی بسیاری دارد برای اینکه هر ساله جمعیت زیادی از گردشگران را جذب خود کند. جزیره کیش به عروس جزایر مرجانی دنیا هم مشهور است. ساحل مرجانی کیش دارای آبی شفاف و زلال است به حدی که میشود هرجنبندهای را زیر آن به راحتی دید.
لاوان؛ جزیره نفت، و نخل و مروارید
سومین جزیره خلیجفارس از لحاظ بزرگی لاوان است. ماهیت نفتی این جزیره باعث شده تا بخش زیادی از آن در اختیار وزارت نفت باشد، مسئلهای که زمینه اشتغال بخشی از مردم جزیره را در بخش نفت فراهم کرده اما با وجود این شمار زیادی از مردم جزیره هنوز به همان کار صیادی مشغولند. از صدقه سر نفت آب شیرین برای مردم بومی تأمین شده تا اراضی آنها زیرکشت انواع غلات و خرما برود. اراضی زیرکشت سبزی و صیفی جات هم در این جزیره، زیبایی آن را دو چندان کرده است. بومیهای منطقه میگویند اهالی جزیره در فصل معینی از سال مشغول صید مروارید میشوند و از راه تجارت آن به گذران زندگی مشغول میشوند. سوغات خوب و خوشمزه این جزیره عسل طبیعی آن است. جزیرهای که عسلهای مشهورش اسم و آوازهای بسیار دارد. گرچه این عسلها به رنگ سبز تیره هستند و کمی بوی نفت میدهند اما طعمشان شبیه عسلهای معمولی است.
خلیج فارس 20 جزیره مسکونی و 20 جزیره غیرمسکونی دارد که تعدادی از آنها صنعتی و تعدادی دیگر مأمن پرندگان و گونههای جانوری است
جزیره صنعتی صدرا
در میان جزیرههای زیبای خلیجفارس که گشت وگذاری داشته باشیم متوجه تفاوتهای ماهیت هر جزیره میشویم. یکی مملو از جمعیت بومی با فرهنگ و سنتی قدیمی است ،یکی منطقه ممنوعه نظامی و دیگری هم ممکن است صنعتی باشد، درست مثل جزیره صدرا. جزیرهای که یکی از صنعتیترین جزایر خلیجفارس در جنوب بوشهر است. در این جزیره صنعتی که محل استقرار صنایع کشتیسازی و سکوسازی است، میتوان شاهد چگونگی روند ساختوساز کشتیهای بزرگ و سکوهای دریایی بود. مهمترین برنامهای که برای آینده این جزیره تعریف شده است تبدیل آن به قطب کشتیسازی ایران است. جزیره صدرا جایی است که میتوان در آن صنعت دریایی را به نظاره نشست.
خور موسی و سه فرزندش
خلیجفارس در سواحل خوزستان «خورموسی» را پدید آورده است. خور موسی شاخه مثلثی شکلی است که در انتهای شمال غربی خلیجفارس قرار دارد. خور که خود یکی از فرزندان خلیجفارس است دایهای مهربان برای چند جزیره دیگر است. در دهانه این خور سه جزیره به نامهای بُنه، دارا و قبر ناخدا شکل گرفته است. جزیره قبر ناخدا، جاییست که این روزها قصهاش حکم معمایی را برای مردم بومی و غیربومی دارد. جزیرهای که جز مقبره ناخدایی ناشناخته در آن، رد و نشانی از زندگی آدمیزاد دیده نمیشود. اینکه چهکسی ناخدا را اینجا دفن کرده؟ سؤالی است که نه اهالی بومی در همسایگی جزیره جوابش را میدانند نه گردشگران! خیلیها میگویند در این جزیره یک ناخدای هندی، دختر بیمارش را به خاک سپرده، یکی میگوید خود ناخدا در اینجا خفته است و البته هیچکس واقعیت امر را نمیداند. تنها چیزی که از فاصله دور در این جزیره پیداست پرچمهای آویزان بر دیوارهای سنگی این مقبره است و پرواز پرندههایی که بر فراز ساحلش چشم نواز است. خیلیها نفرین جزیره بهدست ناخدای غریب را علت غیرمسکونی بودن آن میدانند. اما هر چه آدمی در این جزیره چیز دندانگیری برای زندگی پیدا نکرده است، پرندههای زیبایی چون پرستوهای کاکلی کوچک و بزرگ با منقارهای نارنجی، سکونتگاه خوبی برای خود در این خاک پیدا کردهاند.
در خور موسی «جزیره دارا» هم سکونتگاهی زیبا برای پرندگان است. جزیرهای دایرهای شکل که در آن رد و نشانی از حیات و ممات آدمی دیده نمیشود، اما جایی امن برای زندگی پرستوهای دریایی و اطراقگاه بهاره مرغان دریانورد است. در میان جزیره، تپهای بزرگ دیده میشود که در یک سویش صیادان خفته از صید درون لنجهایشان زیر آفتاب به خواب رفتهاند و در سوی دیگر پرندهها مشغول تخمگذاری و آواز خوانی هستند. عبدالله بوجار از صیادان منطقه میگوید اینجا دانشگاه پرواز برای پرندگان است جایی که پرندهها سر از تخم درمیآورند و کم کم بر پهنه دریا پرواز کردن را یاد میگیرند.
«جزیره بنه» دیگر جزیره در دل خور موسی است. جزیرهای روبهروی دارا که گرچه فاصله چندانی با این جزیره مدور ندارد، اما در آن رد و نشانی از پرندگان مشابه دارا نیست. اهالی همسایه بنه میگویند پرندهها طبق قانون نانوشتهای سرزمینهای خود را بین این سه جزیره تقسیم کردهاند تا محققان و پرنده نگاران در هر جزیره انواع مختلف پرنده را به نظاره بنشینند. پرستوی دریایی کاکلی بزرگ ساکن همیشگی این جزیره است که سرا سر جزیره رابا صدای جیغ مانند خود روی سرش میگذارد.
رقص شمشیر در جزیره لارک
جزیره لارک هم یکی از جزایر بکر خلیجفارس است که در دهانه جزیره هرمز قرار دارد. این جزیره دارای ساحلی درخشان است که انتشار عکسش در نشریه نشنال ژئوگرافی کمی به مشهور شدن آن کمک کرد. سر ا سر جزیره را که بگردیم خبری از زندگی پیشرفته دیده نمیشود. اقتصاد مردم بومی از راه ماهیگیری است. با سفر به جزیره لارک میتوانیم از میوههای خوشمزه درخت لوز یا گاروم 7رنگ هم بچشیم تا طعمش را برای همیشه بهخاطر بسپاریم. مردم این جزیره بکر و دست نخورده، سنتهای زیبایی دارند ازجمله رقص شمشیر. رقص شمشیر یکی از سنتهای قدیمی مردم لارک است که در جشنها و میهمانیها برگزار میشود. رقصی که در آن مردم بومی با لباسهای عربی و دشداشههای سفید و سربندهای قرمز پشت سر هم به حرکت در میآیند و طنین «ابوالحسن مولانا» را با صدای امواج خلیج همیشه فارس و صدای سنج و دمام در هم میآمیزند.
قشم و کروکودیلهایش
در کنار کیش که اسم و آوازهاش برای همه آشناست، جزیره قشم هم برای خودش برو بیا وعالمی دارد. جزیرهای که این روزها در کنار تمام زیباییهای طبیعی و بومیاش از وقتی پای کروکودیلهای پرورشی به خاکش باز شده اغلب گردشگران برای دیدن این حیوانات در ظاهر خشن و البته هیجانبرانگیز، راهی این جزیره میشوند. این حرفها را «حسین کهربایی» از فعالان حوزه گردشگری در قشم گفته و معتقد است: جزیره قشم با جمعیتی بالغ بر 148هزار نفر که بهعنوان بزرگترین جزیره خلیجفارس مشهور است از زیبایی طبیعی و جاذبههای گردشگری بسیاری برخوردار است. او برای اینکه کمی از جاذبههای منحصر به فرد قشم برایمان سخن بگوید به درخت انجیر معابد در این جزیره اشاره میکند. درختی که میوههای کوچک نارنجی به اندازه انجیر دارد و طعم شیرین و خوشمزهاش زیر دندان همه گردشگران مانده است. این درخت را بومیها در گذشته کنار مساجد میکاشتند تا هم از سایهاش بهرهمند شوند و هم در دورهمیهای قبل و بعد نمازشان از میوه خوشمزهاش که به نام انجیر هندی مشهور است، بخورند. جالب است بدانید قشم علاوه بر این نام مشهور و همه آشنایش 8نام دیگر هم دارد از کسم، کشم، آراراکتا، لار و لافت گرفته تا قاسمی و باسعدو و کیش. این جزیره را از آن جهت کیش مینامیدند که شبیه ترکش و تردان است. از کوچه پس کوچههای خاکی قشم که بگذریم، بوی نانهای سنتیاش عقل از سر و هوش آدمی میبرد. نان رخته، نان بالاتا و نان سنتی ازجمله نانهایی است که زنان قشمی پای تنورهای زمینی هر روز برای سفره خانهشان میپزند. تا در کنار غذاهای بومی و محلیشان ازجمله ماهی کاشیغ خستگی را از تن اعضای خانوادهشان به در کنند.
یکی دیگر از زیباییهای جزیره قشم عروسی اهالی این سرزمین است. دامادهای قشمی برخلاف آقا دامادهای سایر شهرها و مناطق ایران برای مهریه دست به نقد هستند و تا مهریه را پرداخت نکنند حق بردن عروس به خانه خود را ندارند. در این جزیره برخلاف رسوم عروسی در نقاط دیگر ایران زمان عروسی را نه خرج و برج عروسی تعیین میکند نه تشریفات اضافی. بلکه این دوخت لباس عروس است که مهلت یکساله را مشخص میکند. لباسی که متشکل از شلوار و جلبیل، که یک نوع شال محلی است. ابراهیم لالی از مردم شناسان قشمی میگوید در گذشته عروسیهای این منطقه 7شبانه روز طول میکشید اما این روزها گرچه خبری از عروسیهای 7شبانه روزی نیست اما پایبندی مردم بومی به رسوم و سنتهای قدیمی همان است که در قدیم رعایت میشد.
جزایر تنب بزرگ و کوچک
جزایر تنب بزرگ و کوچک از دیگر جزایر خلیجفارس هستند. دو جزیرهای که نامشان را همه ما در دوران دبستان شنیدهایم و درباره آنها اطلاعاتی جزئی داریم. جزایری که در عمیقترین قسمتهای خلیجفارس قرار دارند. هر چندجزیره تنب کوچک زمینههای زندگی برای انسانها را ندارد و بیشتر محوطهای نظامی است، اما در جزیره تنب بزرگ زندگی جریان دارد. در آبهای پیرامون تنب بزرگ انواع ماهیان خوراکی پیدا میشود. به این جهت این جزیره یکی از انتخابهای اول ماهیگیران حرفهای و بومی منطقه است. ماهی سنگسر، شیر، حلوا، قباد، خاور، نعیم، سرخو، شوریده بهعنوان ماهیهای خوراکی و اره ماهی و لقمه ماهی و اسب ماهی یا مارماهی جز ازجمله ماهیانی هستند که در ساحل این جزیره دیده میشود.
هرمز؛ سوگلی 70رنگ خلیجفارس
از زیباییهای جزایر خلیجفارس هر چه بگوییم و بشنویم کم است. جزیره هرمز که بهخاطر 70نوع خاک رنگارنگش به سوگلی 70رنگ خلیجفارس شهرت دارد ازجمله این زیباییهای منحصر به فرد است. آدمهای ماجراجویی که دوست دارند با عجایب طبیعی آشنا شوند، بهتر است بار و بنه بسته و راهی این جزیره شوند جایی که هم جنگلهای مانگرو با پوشش حرائیش از هر گردشگری دلبری میکند، هم تنوع بالای سنگها و کانیهایش جای خوبی برای مطالعات علوم ژئومورفولولوژی ایجاد کرده است. غارهای دریایی جا گرفته در جنوب و جنوب غرب جزیره هم که جای خودشان را دارند. غارهایی که در سایه ملودی موجهای آرام و تابش نورخورشید به درون آنها میتواند استراحتگاه خوبی برای گردشگران باشد. این جزیره را بومیهای آن کلید خلیجفارس مینامند چرا که معتقدند مجاورتش با تنگه هرمز در طول تاریخ به لحاظ بازرگانی و راهبردی اهمیت بسیار داشته و دارد. قلعه پرتغالیها هم که یکی از جاذبههای گردشگری این جزیره است قصههای شنیدنی بسیار دارد که شنیدنش از زبان اهالی بومی خالی از لطف نیست. «آلفونسود آلبرکرک» دریانورد پرتغالی که وقتی در سال 909به آسیا سفر کرد، خیلی اتفاقی گذرش به خلیجفارس میافتد و باعث میشود با تصویب طرح اشتغالزایی در جزایر خلیجفارس زمینه فرمانرواییاش را با ساخت این قلعه در هرمز فراهم کند. بماند که این آلفونسود خان برای اهدافی که در سر داشت چه خونها که نریخت.
هرمز در کنار همه جاذبههای طبیعی که دارد تنوع نانهای خانگیاش هم خودش یک جاذبه است. زنان هرمزی تبحر زیادی در پخت 12نوع نان محلی و بومی دارند چرا که معتقدند نان خانه نباید از بیرون تهیه شود. در میان این نانها که به نامهای تموشی، دستی، رخته، چووایی، لیهی، بالاتاوهای، نان خمیر بدون روغن، نان تخم مرغی، نان سوراغی و نان مهیاوهای معروفند، نان تموشی خاطرخواهان بیشتری دارد. یکی دیگر از موضوعاتی که باعث شده این جزیره در میان دیگر جزایر بیشتر نامش این روزها در شبکههای مجازی به گوش بخورد، اشتغال مردمش به بد بوترین شغل جهان است. منظور همان تهیه کود ماهی از ماهیهای فاسد و خشک شده ایست که بوی نامطبوعش تا هفت فرسخ آن طرفتر شامه هر جانداری را
آزار میدهد.
اما از دیدنیها قلعه پرتغالیها در ۷۵۰ متری بندرگاه جزیره هرمز است که شاید عظیمترین دژ استعماری باشد که در تاریخ سرزمین پارس بناشده است. از بندر در کناره خط ساحلی دیوارههای قلعه مشهود است و اگر در جهت خلاف عقربههای ساعت دیوارههای قلعه را دور بزنید به ۲ توپ جنگی زنگزده و آستانه ورودی با قوس کم برمیخورید که درست روی دماغه جزیره قرار گرفته است. از آستانه سرپوشیده قلعه یک حیاط پهناور روبهدریا دیده میشود. درست مانند اینکه به یکی از اسلحهسازیهای عهد باستان وارد شدهاید. در میانه حیاط، کلیسای زیرزمینی با سقف باشکوه قوسی قرار دارد. سقف زیبا و حیرتانگیز این بنا نشاندهنده هنر و ذوق معماران پرتغالی است. پیشاز اینکه مسیر نشانهگذاری شده با سنگها را دنبال کنید تا به باروها برسید، میتوانید از طبقه همکف برج نگهبانی دیدن کنید. کمی جلوتر، آب انبار عظیم با دریچهای معلق در آب دریا قرارگرفته که برای تأمین آب قلعه از آن استفاده میشده است. علاوه بر کلیسا و آبانبار، داخل قلعه اتاقهای متعدد، انبار، زندان و سیاهچالههایی قرار دارد که بسیار با سلیقه با خمرههای یافت شده در این قلعه و تورهای ماهیگیری و دیگر وسایل ماهیگیری و بندر تزیین شدهاند.سکوت عجیب این قلعه بهترین مکان برای غرق شدن در تاریخ چند صدساله جزیره را فراهم میکند. روستای کوچک هرمز از اینجهت که هیچ کاری جز پرسه زدن در کوچههای پر پیج خم آن نمیتوان انجام داد جالبتوجه است. در شمالیترین نقطه روستا مسجد کوچک جامع امام شافعی قرار دارد. هیچ مکانی برای اقامت مسافران در جزیره هرمز وجود ندارد. اما ممکن است جوانانی را ببینید که در ساحل چادر زدهاند.
در مسیر دریایی قشم به جزیره هرمز کوههای رنگی به چشم میخورد که در میان آنها، کوه قرمز رنگی با خاک خوراکی به نام «گِلک» وجود دارد و مردم بومی از خاک سرخ آن بهعنوان ادویه در طبخ ماهی و نان و تهیه ترشی، مربا و سُس استفاده میکنند. این کوه با ارتفاعی حدود ۲۰۰ متر در جنوب جزیره هرمز قرار گرفته و از خاک آن در صنایع سرامیکسازی و رنگسازی نیز استفاده میشود.تنها راه رسیدن به جزیره هرمز سفر با قایق موتوری از اسکله بندرعباس است. جز در طول فصل زمستان، هرمز گرمای طاقتفرسایی دارد و بهندرت میتوانید در آن سایه پیدا کنید. بنابراین هرچه میتوانید سفرتان را نزدیک به طلوع آفتاب شروع کنید. قایقها به محض پر شدن و بیشتر صبحها تقریباً هر ۱۵ دقیقه یکبار به سمت جزیره حرکت میکنند. اگر علاقه دارید سایر مناطق جزیره را هم ببینید میتوانید از یکی از محلیها درخواست کنید شما را با موتورسیکلت به مناطق مختلف جزیره ببرد یا اینکه با قایق دورتادور جزیره را ببینید.
جزیره مینو و نخلستانهایش
جزیره مینو یکی از جزایر خلیجفارس در استان خوزستان است، جزیرهای که بومیهای منطقه در گذشته از آن بهعنوان «صلبوخ» نام میبردند. این جزیره 12هزار نفری مردمی دارد که همه بهکار کشاورزی مشغولند. یکی از ویژگیهای خاص این جزیره شیوه آبیاری کشاورزی در آن است چرا که مینو از معدود نقاط دنیاست که سیستم آبیاری در آن طبیعی است و با جزر و مد انجام میشود. همین مسئله باعث شده تا این جزیره مامن خوبی برای رشد نخلستانهای بسیار باشد. وجود نخلهای بسیار در این منطقه باعث شده تا هم پرندگان مهاجر هم جانوران درندهای چون گزار در آن جولان دهند.
یکی از متفاوتترین سواحل خلیجفارس در جزیره هنگام است. ساحلی نقرهای که درخشش در شب و روز هر بینندهای را متحیر میکند
هنگام با ساحلی نقرهای و دلفینهایش
یکی از متفاوتترین سواحل خلیجفارس در جزیره هنگام است. ساحلی نقرهای که درخشش آن در شب و روز هر بینندهای را متحیر میکند. آنها که به جزیره سفر کردهاند خوب میدانند چهره جادویی ساحل جزیره در هنگام شب یعنی چه! پدیدهای که باعث میشود آب در آن به رنگ آبی درخشان دیده شود مثل همان تصویری که در سواحل مالدیو و کالیفرنیا دیده میشود. همه این زیباییهای چشم نواز هم زیر سر فیتوپلانکتونهای ریز و فسقلی است که وقتی محیط زندگیشان نا آرام میشود از خودشان نوری ساطع میکنند چشم نواز و دیدنی. البته این ساحل رؤیایی یکی از زیباییهای هنگام است چرا که گونههای جانوری این جزیره هم علاقهمندان خاص خود را دارد. از دلفینهای بازیگوشش گرفته تا جبیرهای همیشه فراری.
منظورمان همان آهوی بازیگوشی است که بومی شبه قاره هند و کشور ایران است. در کنار این دو گونه جانوری «خاردم مصری» و لاک پشتهای پوزه عقابی هم دیدنشان برای گردشگران بازار گرمی دارد. مسافران هنگام، وقتی پایشان به خاک سرخ این سرزمین میرسد میتوانند ساعتی را پای قصه اهالی بومی بنشینند تا برایشان از افسانههای سنگ مادر و دختر بگویند. سنگهایی که در نزدیکی روستای غیل جزیره قرار دارند و راویان بومی میگویند مادر و دختری هستند که هنگام فرار از دست زورگویان وقتی از خدایشان طلب یاری میکنند تبدیل به سنگ میشوند. از جزیره هنگام که در گذشته به نام جزیره هنجام و هنیام خوانده میشد، کسی دست خالی برنمیگردد چراکه بالاخره یا زیورآلات صدفی جایی در چمدان مسافران پیدا میکند یا موجودات تاکسیدرمی شده دریایی یا ادویه جات و روغنهای محلی مخصوصا روغن کوسه، که توسط اهالی بومی تهیه میشود، مردمی که مخارج زندگیشان از راه ماهیگیری و فروش صنایعدستی یا راهنمایی گردشگران در فصل گردشگری تأمین میشود.
هیجان موتور سواری در هندورابی
در میان تمام جزیرههای خلیجفارس، جزیرهای زیبا هست که با حضور در آن میتوان تمامی احساسات رابینسون کوروزوئه را وقتی چشم در آن جزیره ناشناخته باز کرد به راحتی تجربه کرد. جزیرهای آرام که اغلب گردشگران بهخاطر آرامشش راهی آن میشوند. جزیره هندورابی جایی است که به گفته غواصان و علاقهمندان به این رشته دریایی، جایی مناسب برای غواصی است. البته این جزیره تنها انتخاب اول غواصان نیست بلکه دلباختگان موتورسواری هم هر ازگاهی راهی آن میشوند. عاشقان هیجان با موتور هم میتوانند در پیست ساحلی جزیره هندورابی سوار بر موتورهای چهار چرخ A.T. V شوند و این هیجان را تجربه کنند. سواحل کم عمق آن هم جای خوبی برای ماهیگیری است شاید بهخاطر همین است که سالانه جمعیت زیادی از عاشقان ماهیگیری راهی این جزیره بکر میشوند. سواحل آرام این جزیره باعث شده تا گونههای مختلف پرندگان این جزیره را برای زندگی انتخاب کنند.
شفافترین آب در جزیره ابوموسی
یکی از زیباترین جزیرههای جنوبی کشور جزیره ابوموسی است، جزیرهای که شفافترین آب ساحلی را دارد بهطوریکه خیلی راحت و بدون هیچ وسیلهای میتوان ماهیان زیبا و آکواریومی شناور را در ساحل آن دید. تنوع جانوری دریایی در این جزیره هم یکی از جاذبههای گردشگری این جزیره است. جزیرهای که هم لاک پشتهای سبز دریایی را در خود جای داده هم مارماهیها، شاه میگوها و ماهیان رنگین را. جزیره ابوموسی را همه به بادهای معروفش میشناسند از باد شمال و قوس گرفته تا باد سهیلی و نعشی. بلندترین نقطه این جزیره کوه حلواست که 110متر ارتفاع دارد. فاصله این جزیره تا بندرعباس 222کیلومتر و تا بندر لنگه 75کیلومتر است. خیلی از اهالی این جزیره هنوز از راه صید و دامداری زندگی میکنند، هر چند اهالی بدشان نمیآید مثل گذشتههای دور، گهگاهی در دل دریا مرواریدی صید کنند.
خارک؛ شاهرگ اقتصاد ایران
در فاصله 75کیلومتری شمال غربی بندر بوشهر، جزیره خارگ قرار گرفته است.جزیرهای که ورود عموم به آن ممنوع است و برای پا گذاشتن به خاکش نیاز به مجوز است. البته این مجوز برای کارمندان شرکت نفت وشرکتهای وابسته فعال در منطقه صادر میشود یا برای خویشان و میهمانان بومیان خارگ. این جزیره که بهعنوان شاهرگ اقتصادی ایران مشهور است نقطه پایانی خطوط انتقال نفت از ایران است و در واقع حجم زیادی از صادرات نفت خام ایران به بازارهای جهانی از این جزیره نفتی صورت میگیرد. یکی از رسوم قدیمی اهالی بومی این جزیره مراسم دمام زنی است. دمام زنی مراسمی ویژه ایام عزاداری در میان مردم این جزیره است. سنگ نبشتههای هخامنشی موجود در این جزیره هم از دیگر جاذبههایی است که علاقهمندان به تاریخ و تمدن ایرانی را به سمت خود جذب میکند. درکنار تمام جاذبههای طبیعی و تاریخی این جزیره زیبا اما آنچه سفر به این جزیره را در ذهن ماندگار میکند، میگوهای خوشمزهای است که بهدست زنان بومی منطقه پخته میشود از میگو کبابهایی که روی تابه درست میشود تا میگو سوخاریهای رستورانی.
جزیره مارو بهشت پرندگان
جزیره مارو یا شیدور هم از آن مناطق بکر و دست نخوردهای است که جز ماهیگیران لاوان کسی در آنها رفتوآمد نمیکند. مهمترین خصوصیت این جزیره مارهای بسیارش است. مارهای سیاهی که باعث شدهاند این جزیره لقب مارو بگیرد. زندگی گونههای مختلف پرندگان ازجمله پرستوهای دریایی در این جزیره باعث شده که بومیان منطقه از آن بهعنوان بهشت پرندگان یاد کنند. از سوی دیگر اداره حفاظت محیطزیست بندر لنگه هم کار مدیریت و حفاظت آن را بر عهده گرفته است بهخاطر همین است که گردشگران برای دیدن جزیره باید هماهنگیهای لازم را با این اداره انجام دهند.
جزیره مطاف؛ مثلث برمودای خلیجفارس
در لابلای جزایر بزرگ و کوچک خلیجفارس میتوان از دور نظارهگر مثلث برمودای آن هم از جنس ایرانی نشست. بله درست است مثلث برمودا! همان که قصههای هیجان انگیز و ترسناکش را شنیدهایم نمونهاش در دل خلیجفارس وجود دارد. صحبت از جزیره «مطاف» است همان برمودای خلیجفارس، جایی که در جنوب استان بوشهر قرار دارد و تاکنون جمعیت زیادی از ملوانان و دریانوردان را به کام مرگ کشانده است. ناخدا «سلیم قربانی» میگوید: سالی نیست که از هزاران شناور در حال حرکت در مسیر بنادر جنوبی ایران چند شناور در این مثلث خلیجفارس گرفتار نشوند. او درحالیکه حرفهایش را با واهمهای از این مثلث ادامه میدهد، میگوید: وقتی شناورهایمان شب به این منطقه میرسد، میشود صدای نفسهای ملوانان را شنید. هر چند به گفته او تجهیز شناورها به وسایل و امکانات ارتباطی طی سالهای اخیر از تعدد قربانیان این منطقه کاسته است. جزیره مطاف جایی است که هنگام جزر کاملا به زیر آب دریا فرو میرود. جزیرهای که در خلیجفارس بین بندر دیر تا جزیره جبرین کشیده شده است.
بازار داغ ماهی فروشی در اسکله جزیره شیف
از جمله جزایر سرزنده که آوازه بازار ماهیهایش در جنوب کشور به گوش میرسد جزیره شیف است. جزیرهای که پیشنهاد میشود هر وقت راهی آن شدید حتما سری به بازار ماهی فروشان و ناخداهایش بزنید. اگر میگوییم بازار ماهی فروشان منظورمان بازاری شبیه بازارهای ماهی فروشی در همه جا نیست بلکه منظور بساط ماهی فروشی صیادان بومی روی اسکله معروف این جزیره است. حسین المیری از عکاسان خوش ذوق هرمزگانی میگوید این جزیره یکی از مناطق بکر برای عکاسی است و بهترین نقطه آن برای این کار انتهای شرقی جزیره است. جایی که لنجهای قدیمی به گل نشسته تصویر زیبایی را خلق کردهاند. لنجهایی که در کنار جنب و جوش بچهها و رنگین کمان لباسهای زنان و فعالیت ماهیگیران چشم هر بینندهای را نوازش میدهد.در کنار تمام زیباییهای طبیعی این جزیره بافت تاریخی آن هم قابل توجه است از معماری قدیمی خانههای عامه در آن گرفته تا عمارت «ملک بوشهر» و عمارت «کازرونیها» که مردم بومی قصههای شنیدنی از آنها برایمان تعریف میکنند. «طلعه سالان» یکی از قدیمیهای این جزیره میگوید «عمارت ملک بوشهر» متعلق به یکی از ثروتمندان بوشهر به نام محمد مهدی ملک التجار بوده که برای عروسی پسرش از بوشهر تا بهمنی را فرش کرده و سماورها را با اسکناس روشن کرده بود!
فرور؛ جایی برای غواصی
هرکدام از جزایر بزرگ و کوچک خلیجفارس در ایران زیباییها و ویژگیهای خاص خود را دارند. مثلا جزیره «فارور بزرگ» که در 30 کیلومتری کیش قرار دارد، یکی از غنیترین نقاط خلیجفارس است که برای غواصی مناسب است. این جزیره که هر ساله پذیرای جمعیت زیادی از غواصان است، مسکونی نیست و در جزیره فارور، ردی از زندگی انسانی دیده نمیشود. البته این حالت خالی از سکنه جزیره به این معنا نیست که از ابتدا در این جزیره سکونتی وجود نداشته چرا که در شیبهای تند و پرتگاههای آن بقایای به جا مانده از ساختمانهای مخروبه و اراضی کشاورزی است. بهخاطر همین کارشناسان گردشگری ازجمله حسین برزگر معتقد هستند اگر برنامهای جامع و مدون باشد میتوان دوباره این جزیره را مسکونی کرد.