رنج مضاعف زنان خبرنگار
زهرا نژادبهرام- عضو هیأت رئیسه شورای پنجم شهر تهران
صدای جنگ و تنشهای منطقهای، تعارضات سیاسی منطقهای و بحرانهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی به همراه خشکسالی و تنشهای آبی در سایه بیماری خطرناک کووید -19 ، ایران امروز را به رنج آورده است.
رنج اقتصادی بسیاری، از هموطنان در کنار رقابتهای سیاسی و آتشسوزیهای پراکنده و گسترده در جنگلها و مراتع که کشور را درگیر ساخته به همراه رنج از دست دادن خواهران و برادران دستمایهای شد که قلم را در روز خبرنگار به نشانه احترام و بزرگداشت شما عزیزان به حرکت درآورم.
امروز که به واسطه شهادت محمود صارمی در افغانستان، روزخبرنگار نامگذاری شده فرصتی است تا بار دیگر به یاد بیاوریم تلاش و کوشش خواهران و برادران خبرنگارمان را که در این دوره سخت صدای بلند مردم هستند، صدایی که قلم پژواک آن را روی کاغذ و صفحه مونیتور منعکس میکند تا جهان و جهانیان بدانند که پویایی یک جامعه در گرو حرکت فعالانه و مسئولانه آنان است.
کسانی که بهرغم همه دشواریها و کاستیها دست از قلم برنمیدارند و در بحرانها در کنار مردم و در شادیها در پشت سر آنها صدایشان را بلند میکنند. زنان و مردانی که با توجه به بحران اقتصادی دست از قلم نکشیدند و همچون کوه ایستادهاند؛ چراکه آنان فقط خبرنگاری را فعالیت اقتصادی و شغل نمیدانند؛ آنان دغدغه حیات دارند و مردم؛ آنان دغدغه توسعه دارند و گشایش کارها؛ آنان دغدغه سلامت دارند و محیطزیست؛ آنان دغدغه منافع ملی دارند و امنیت محیطزیست؛ آنان تبسنج جامعه هستند.
آنان به همهچیز نیک مینگرند تا راهی برای بهبود جستوجو شود؛ آنان به مردم آرامش میدهند چراکه وقتی مردم احساس کنند صدای آنها شنیده میشود تسلی مییابند.
دراین میان زنان خبرنگار بیش از مردان در معرض مشکلات ناشی از کسب خبر و انتشار و... هستند. نگاه پدرسالاری حاکم بر روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه منجر به آن شده که این رویکرد در نهاد توسعه یافتهای چون مراکز خبری و نشریات نیز مشاهده شود. کمتوجهی به شرایط ارتقای زنان در تحریریهها و بیتوجهی به ارتقای دستمزدها در کنار پایین بودن امنیت شغلی 3دسته مشکلی است که زنان خبرنگار را هرروز بیش از روز پیش در معرض سختی و دشواری قرار میدهد.
خبرنگاری یک عشق است که برخاسته از یک نیاز برای تحقق این عبارت حضرت سعدی که بر سردر سازمان ملل نیز نقش بسته و آن اینکه:
بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند
چون عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار
آری در این میانه عشق و زندگی خبرنگاران زن بهدلیل هویت خاص ناشی از جنسیت بیش از برادران خود درگیر موضوعات خبری میشوند و بیش از آنها نیازمند حمایت هستند؛ چراکه آنها تنها خبر نمینویسند بلکه با خبر زندگی میکنند و دغدغه بهبود شرایط سوژه را دارند.
زندگی خبری خبرنگاران زن برگرفته از تجربه زیسته آنهاست، آنها میدانند که در دنیای پر پیچ و خم زندگی، صدای خبرنگاری، تنها صدایی است که خوب شنیده میشود، هر چند شرایط کاری مطلوب نیست اما نمیتوان از آن دور شد!
هر چند درآمد مطلوبی ندارد و شاید بیش از سایر مشاغل با موازین خط فقر همراه است اما نمیتوان از آن دور شد!
هر چند فرصت ارتقای شغلی و سردبیری و مدیرمسئولی و دبیر سرویسی در آن بسیار کم است اما نمیتوان از آن دور شد!
هر چند امنیت شغلی در آن بسیار پایین است و هر آن امکان از دست رفتن شغل وجود دارد اما نمیتوان از آن دور شد!
هر چند بیمه کاری و حمایتهای جانبی برای آن بسیار محدود است اما نمیتوان از آن دور شد! چون زن خبرنگار هویت خود را در بستر این شغل تدارک دیده، میداند برای عبور از بسیاری از مسیرهای دشوار زندگی نیازمند طرحی مبتنی بر هویتسازی و بازخوانی هویت زنانگی در عرصه شغلی فرهنگی - اجتماعی به نام خبرنگاری است. زن خبرنگار عینیت رنج و درد و عشق است چون بهرغم همه ناکامیهای شغلی باز توان خود را جمع میکند تا طرحی نو برای طنین صدای مردم باشد. او میکوشد تصویر واقعی و انسانی جامعه را به دور از همه فشارها و تنشها به نمایش درآورد. خبرنگاران زنی که از گذشته نام آنها پر آوازه بود و در تاریخ این کشور حضور داشتند چون عزت ملک خانم دختر امامقلی میرزای عمادالدوله دولتشاهی ملقب به اشرفالسلطنه یا مریم عمید یا بیبی خانم استرآبادی که در روزنامههای تمدن و حبلالمتین قلم میزد الگوهای برجستهای از روزنامهنگاران و خبرنگاران زن ایرانی هستند. این زنان با شکستن برخی حصارها، نخستینها در عرصه خبر و روزنامه بودند اما سخت کوشیدند و امروز ما وارث آنان هستیم! کسانی که روزی برای نوشتن و چاپ مورد اتهام قرار میگرفتند و امروز ما بهراحتی مینویسیم و میخوانیم. کسانی که برای تهیه خبر باید هزینه بسیار مادی و معنوی میدادند و ما امروز میتوانیم با کمک ابزارهای جدید برای تهیه خبر فرصتهای بیشتری داشته باشیم. و اما بعد این همه که از کار زنان خبرنگار و دغدغه آنها گفتم اما به یاد داشته باشیم زنان خبرنگار و مردان آزاده خبرنگار در کنار هم قادر به تولید خبر و نشر آنها هستند. آنها دو بال پرندهای به نام دانش هستند. پرنده دانش بدون بالهایش پرواز نمیکند.
پس برای حرکت این پرنده باید دو بال را قوی و تنومند کنیم و عادلانه گام برداریم و از ایجاد فرصت برای همدیگر شانه خالی نکنیم!
تصویر خبرنگاری امروز که در بستر دیجیتال و صفحات مجازی فاصله زیادی از روزنامه گرفته به معنی کاهش اثربخشی نقش خبرنگاران حرفهای نیست بلکه به معنی تحولی در عرصه نشر خبر و فرصتی تازه برای نگاهی تازه به انتشار است. ورود شهروند خبرنگاران را نیز فرصتی یگانه برای خبرنگاری حرفهای باید دانست. آنان با در اختیار گذاشتن اطلاعات این فرصت را میدهند که بتوان با کار حرفهای عرصه خبر تحلیلی و پژوهشی را گسترده کرد و بستر تعامل جامعه را توسعه داد.
دراین میان بد نیست اکنون که در آستانه آغاز بهکار دولت جدید هستیم، یادآور شویم که تجربه سخت تیم اطلاعرسانی دولت قبل برای نشر اقدامات نباید دوباره تکرار شود، مردم باید در جریان امور قرار بگیرند و این مهیا نمیشود جز با بهرهگیری از ظرفیت بزرگ خبرنگاران. پس برای این اقدام ضروری است دولت نسبت به ایجاد امکانات و امنیت شغلی برای خبرنگاران فرصتهای لازم را تدارک ببیند. خبرنگاران نیازمندیهای صنفی و شغلی دارند و این باید در دستور کار دولت جدید قرار گیرد. امنیت خبرنگاران اولویت کار خبری است و دولت در تامین آن باید امکان لازم را تدارک ببیند. این امنیت اعم از شغلی و جانی و.... است. تجربه از دست دادن دو خواهر عزیزمان مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی هنوز غم بزرگی را با جامعه خبری همراه کرده است. هر چند در سالروز شهادت محمود صارمی هستیم اما او نیز بهدلیل تامین نشدن شرایط لازم برای انجام امر خبری در حمله طالبان به کنسولگری کشورمان در افغانستان جانش را از دست داد. لذا امنیت اولویت اول کار خبرنگاران است که باید در دستور کار دولت و مسئولین قرار گیرد. یاد و خاطره عزیزان خبرنگار از دست رفتهمان و بزرگداشت خبرنگاران کوشا و پرتوان ایران زمین همیشه گرامی باد.
روز خبرنگار مبارک!