• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
دو شنبه 28 تیر 1400
کد مطلب : 136295
+
-

قصه شهر/فاصله‌گذاری حقیقی با فضای مجازی

قصه شهر/فاصله‌گذاری حقیقی با فضای مجازی

داوود پنهانی

فوتبال که تمام می‌شود و دیگر مسابقه‌ای نیست که بنشینیم و تماشا کنیم و سرگرم شویم، برق که می‌رود و آب که قطع می‌شود و زاگرس که آتش می‌گیرد و واکسن که معلوم نیست کی به ما می‌رسد و کرونا که همچنان پیک جدیدش را با خود می‌آورد، کاری نیست که انجام دهیم. غصه می‌خوریم و گوشی را با شارژ اندک باقی‌مانده روشن می‌کنیم، تاتی‌کنان خود را به شبکه‌های اجتماعی می‌رسانیم تا یک نفر که آمده چیزی بگوید که به مذاق‌مان خوش نیامده را پیدا کنیم و بزنیم و له و لورده‌اش کنیم و از روی جسدش بگذریم و اندکی راحت شویم. این حکایت ما و شبکه‌های اجتماعی و جدال هرروزه آن با اخبار و رخدادهاست. این که این جدال خود معلول اتفاقات دیگری است صحیح، اما این حجم پرخاش و حمله به همدیگر، چیز عجیبی است. حمله به یک مقام دولتی را شاید بتوان با توجه به عملکرد اجرایی‌اش توجیه کرد، اما حمله به فردی که از دنیا رفته و در قید حیات نیست تا از خود دفاع کند را چگونه می‌توان آماج توهین‌ها قرار داد؟ هر چه هست این روزها من یکی از شبکه‌های اجتماعی گریزان شده‌ام. اگر بتوانم و امکانش را داشته باشم برای آنکه با حجم انبوه جدال‌ها و دعواها برخورد نکنم، کلماتی را محدود می‌کنم، نام‎‌هایی را محدود می‌کنم و صفحاتی را نادیده می‌گذارم. هر جا هم که ببینم از توان من خارج است، راه خود را می‌گیرم و بستن صفحه و ندیدن را به دیدن و پرسه زدن ترجیح می‌دهم. به درست بودن و نبودن اعتراض و دعوا و هر جدلی که وجود دارد کاری ندارم. نمی‌خواهم در معرضش قرار گیرم. راه دیگری هم برای زندگی وجود دارد و آن راه برای من، کاهش رابطه‌ام با فضای مجازی است. جایی که اکانت‌های واقعی و اکانت‌های جعلی چنان در هم شده‌اند که تشخیص درست و غلط خیلی دشوار شده است. بهتر آن است که گاهی به شهر برویم و اندکی قدم بزنیم. کمی نور خورشید ببینیم و کمی روی نیمکتی در گوشه‌ای به مردم و خیابان خیره شویم و تمنای دیگری جست‌وجو کنیم.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید