جواد نصرتی|خبرنگار:
بیخردی، همراه دیرین بشر
امروز در غرب بهصورت سنتی، سالروز سقوط شهر ترواست. این داستان، چنان در طول هزارهها بارها در ادبیات و هنر و البته تاریخ تکرار شده که به بخشی از میراث تمام بشریت تبدیل شده است. ماجرا آنطور که هزاران بار در جاهای مختلف به شکلهای مختلف تعریف شده، اینطور است که یونانیها ناامید از عبور از دروازههای بلند قلعه بزرگ شهر تروا، اسبی چوبین را - همراه با چند جنگجوی زبده درون آن- پشت دروازههای شهر میگذارند و خود گوشهای پنهان میشوند. ساکنان تروا، در یکی از بزرگترین بیخردیهای تاریخ، تمام نشانههایی را که وجود اسب چوبین را تهدیدی بزرگ برای آنها نشان میدهد، نادیده میگیرند و آن را به درون میبرند و البته ادامه داستان و نابودی تروا را همه میدانیم. این داستان را غولهای ادبیات باستانی غرب مانند هومر نقل کردهاند و همچنان روایتهایی از آن بازتولید میشود. چیزی که در این میان، کمتر دیده شده و به آن پرداخته میشود، حجم غیرقابل تصور حماقت و بیخردی ساکنان ترواست. چهکسانی به جز ساکنان تروا بعد از مدتها مقاومت جانانه، حاضر میشوند یک اسب چوبین را که معلوم نیست از کجا آمده، با سختی از دروازههای شهر نفوذناپذیر خود عبور دهند و با کنار گذاشتن اسلحهها، دور آن جشن بگیرند؟ قطعا پیدا کردن جوابی به جز خود ترواییها کمی سخت خواهد بود اما ماجرای اسب تروا، نخستین بیخردی بزرگ در تاریخ به شمار میرود و در ادامه، بشر بارها حتی از این هم بدتر با بیخردیهایش کمر به نابودی خود بسته است. در کتاب ارزندهای که باربرا تاکمن با نام «تاریخ بیخردی، از تروا تا ویتنام» نوشته و به فارسی هم ترجمه شده، حماقت ترواییها، نخستین بیخردی بزرگ تاریخ بشر خوانده میشود و در ادامه، به رویدادهای دیگری مانند سقوط پاپها در قرون میانه، استقلال آمریکا از انگلیس و جنگ ویتنام پرداخته میشود. نکته جالب اینجاست که در همه این موارد، زنجیرهای از بیخردیها باعث بزرگترین فجایع و ناکامیهای بشری میشود. حتی اگر موارد کوچکتر و محلیتر را بررسی کنیم، الگوی بیخردی، تقریبا همان چیزی است که در تروا اتفاق افتاده است. با این حال، ماجرای تروا، دستکم برای هنر دنیا بیفایده نبوده است. نهتنها در ادبیات شاهکارهای زیادی با الهام از این ماجرا ساخته شده، که یکی از معروفترین مجسمههای تاریخ هم با الهام از همین داستان ساخته شده؛« مجسمه لائوکان (یکی از افرادی که درباره مشکوک بودن اسب چوبین هشدار میداد اما هشدارهایش توسط ترواییها نادیده گرفته شد) و پسرانش»، با الهام از همین داستان ساخته شد و پس از قرنها در قرن شانزدهم به صورت اتفاقی در خرابههای رم کشف شد. این مجسمه نهتنها به لحاظ زیبایی و ریزهکاریها یکی از معروفترین مجسمههای تاریخ بشر است که به واسطه تأثیری که روی ادبیات آلمان و اروپا در قرن هجدهم داشته هم بیهمتاست. گفته میشود گوته، ادیب سرشناس آلمان، بعد از مشاهده دقیق این مجسمه در رم در قرن هجدهم، بر بازگشت به اصول باستانی غرب تأکید کرد و به این شکل بود که دوره کلاسیک با کارهای او شروع شد.
وقتی خانم ورزش قهرمان فضای مجازی میشود
انتشار یک ویدئوی دوستداشتنی و امیدبخش از ورزش صبحگاهی هماهنگ در یک دبستان دخترانه در منطقه 15تهران، معلم ورزش این مدرسه را به قهرمان گمنام توییتر تبدیل کرده است. در این ویدئو، تمام بچههای مدرسه، بهصورتی کاملا هماهنگ و ظریف، با یک آهنگ، ورزش صبحگاهی مشترکی را به نمایش میگذارند که به جرأت میتوان گفت در تاریخ آموزش و پرورش مملکت بینظیر است. روزنامهنگاری که برای نخستینبار این ویدئو را منتشر کرده، نوشته است که معلم ورزش این مدرسه «خانم علیبابایی» است. آنطور که در ویدئو مشخص است، بچههای مدرسه کاملا هماهنگ همراه با یک آهنگ در حیاط مدرسه حرکات ورزشی هماهنگی را انجام میدهند. این ویدئو، نهتنها تا عصر دیروز با استقبال زیادی مواجه شد و بیش از 3هزار و 700 بار لایک شد، که نزدیک به 700 بار هم توسط کاربران بازنشر داده شد. بسیاری از کاربران، ضمن به اشتراک گذاشتن این ویدئو، به تفاوت شرایط مدارس در دوران تحصیل خودشان با این مدرسه خاص اشاره کردهاند و بسیاری دیگر از «خانم علیبابایی» بهخاطر نشاطی که به این مدرسه داده تشکر کردهاند. در توییتهای دیگری هم، ضمن ادای احترام به این معلم مدرسه، بر تأثیری که چنین کارهایی میتواند بر افزایش نشاط جامعه داشته باشد، اشاره شده است. بدون تردید، دیروز قهرمان ناشناس توییتر، «خانم علیبابایی» بود.
سه شنبه 4 اردیبهشت 1397
کد مطلب :
13543
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/00vG
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved