سه ضلع مثلث نشاط اجتماعی
زهرا نژادبهرام ـ عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران
موضوع نشاط شهری و موضوعات مرتبط با آن مقوله بسیار پراهمیتی است زیرا شهری قابل سکونت است که بانشاط و سرزنده باشد. اهالی شهر بانشاط و سرزنده افرادی هستند که میتوانند نسبت به توسعه و رونق شهر و بازتولید انرژی مثبت درون شهر فعال و کوشا باشند. بیش از هر چیزی، بین روحیه نشاطآور و شور شهری با کالبد یک رابطه تعاملی وجود دارد. به بیانی دیگر میان کالبد و احساس نشاط درون جامعه رابطهای تعاملی و مداوم وجود دارد. کالبد میتواند تولیدکننده یا حذفکننده نشاط شهری باشد.
کالبد این قابلیت را دارد که ظرفیتهای نشاطانگیز داخل شهر را ارتقا بخشد یا آن را کاهش دهد. زمینهای بازی، فضاهای سبز یا پارکها، تابلوهای رنگارنگ و زیبایی که درون شهر کار میشوند یا پیامهای زیبا و نشاطبخش، گلدانهای نصبشده روی تیرهای چراغهای روشنایی معابر، یا استفاده از پلها برای نصب گلدانهای زیبا همگی بخشی از این کالبد هستند که میتوانند برای بهبود و توسعه نشاط اجتماعی و شهری مورد استفاده قرار گیرند.
حال این مسئله باقی میماند که آیا تنها کالبد است که میتواند چنین تأثیری داشته باشد یا عوامل تأثیرگذار دیگری هم وجود دارند؟ بهنظر میرسد کالبد موضوعی بسیار اساسی است، اما کافی نیست. به بیانی دیگر برای بهبود نشاط اجتماعی، کالبد شرط لازم است اما شرط کافی نیست زیرا موضوع معیشت از دیگر ظرفیتهایی است که میتواند بر مقوله نشاط اجتماعی اثر بگذارد. این یعنی در شرایطی که افراد احساس کنند در تامین معیشت خود با دشواریهای کمتری مواجه هستند، وقتی کالبد به آنها پیامهای زیبا بدهد یا فضاهای زیبا در اختیار آنها بگذارد، بستر مناسبتری برای پذیرش این پیامها و نشاط تولیدشده بهوجود خواهد آمد.
اما وقتی وضعیت معیشت افراد نگرانکننده باشد و اعضای جامعه از ثبات و آرامش ذهنی که ناشی از تامین معیشت است، برخوردار نباشند، این احتمال قوی میشود که هرقدر کالبد از نظر بصری توانسته باشد ظرفیتهای نشاط اجتماعی را فراهم کند، از آنجا که بستر پذیرش این نشاط فراهم نیست، حس تولیدشده نمیتواند روی ذهن اجتماعی جامعه بنشیند و آن را پرنشاط و فعال کند.
اگرچه به اعتقاد من موضوع اشتغال و معیشت ضمن اینکه میتواند بستری باشد برای تولید و بازتولید نشاط اجتماعی، خود مقوله معیشت میتواند برای تولید نشاط اجتماعی دارای ظرفیت باشد. به بیانی دیگر افرادی که شاغل هستند و بستری برای تامین اشتغال دارند یا افرادی که میتوانند در زمینه نوآوری و اشتغال فعالیت کنند و معیشت خود و افراد پیرامون خود را تامین کنند یا کارآفرینی کنند، این افراد خود تولیدکننده نشاط اجتماعی هستند.
یعنی حس اینکه افراد میتوانند به حوزه اقتصادی ورود پیدا کنند و تولیدکننده آثار مثبت باشند یا تولیدکننده جربانی باشند که قادر است فرصتهای شغلی تازهای را ایجاد کند و معیشت بسیاری از شهروندان و خود فرد را تامین کند، حسی است که بهتنهایی میتواند بخشی از نشاط اجتماعی شهر باشد.
معتقدم برای بهبود نشاط اجتماعی در شهر باید اقدامی براساس نقشهای سهضلعی انجام گیرد. واقعیت این است که ما نمیتوانیم موضوع نشاط اجتماعی را نادیده بگیریم زیرا موضوعی بسیار ضروری است. شهر بدون نشاط معنی و مفهوم خود را از دست میدهد. از اینرو به یک نقشه سهضلعی نیاز داریم تا بتوانیم نشاط را در شهر افزایش دهیم. یک ضلع این نقشه میتواند کالبد شهر باشد. یک ضلع دیگر آن موضوع اشتغال، معیشت و وضعیت اقتصادی شهروندان و ضلع سوم هم باید باورپذیری به نقش اجتماعی شهروندان باشد.
یعنی اگر بخواهیم نقطه تقاطع محورهای این مثلث به نشاط اجتماعی ختم شود، باید بستری برگرفته از این سه ضلع فراهم باشد. این بستر مناسبات اجتماعی و ظرفیتهای اجتماعی درون جامعه در قالب نهادهای اجتماعی، تعاملات و توانمندیهای اجتماعی و ارتقای تابآوری اجتماعی میتواند زمینه تولید نشاط اجتماعی را فراهم کند. این نقشه سهضلعی زمانی میتواند درون شهر مورد بهرهبرداری قرار گیرد که وزن هریک از آنها مشخص شده باشد. همانطور که پیشتر گفتم، اگر کالبد نقش بسیار مهمی دارد، که قطعا دارد، یا اگر معیشت نقش مهم و بااهمیتی دارد که قطعا دارد، درواقع روابط و تعاملات اجتماعی هم نقش بسیار مهمی دارند و این سه در کنار یکدیگر میتوانند در بازتولید نشاط اجتماعی در جامعه نقش مؤثری ایفا کنند. ایجاد فرصتهای فراغت، ایجاد ظرفیتهای لازم برای بهرهگیری از آنچه بهعنوان کالبد شهر در اختیار تمامی شهروندان قرار میگیرد، رنگآمیزی شهری و دیگر موارد بیان شده همگی در کنار هم بستر بسیار مؤثری را فراهم میکنند.
یکسری سبکهای زندگی خاص که آنها هم بهگونهای در قالب روابط اجتماعی تعریف میشوند، میتوانند در بازتولید نشاط اجتماعی مؤثر باشند. بهعنوان مثال در گذشته رسم بر این بود که روزهای تعطیل یا شبهای تابستان مردم وسایل خود را جمع میکردند و غذایی که میخواستند در خانه میل کنند را به پارک یا هر فضای سبز دیگری میبردند و در آنجا در کنار دیگر اعضای خانواده غذا میخوردند. این شیوه امروز تاحدود زیادی تغییر کرده است. اما شیوهای بسیار تعاملگرا و اجتماعی بود و مردم به این شیوه از فضای خانه فاصله میگرفتند. خانوادهها با خانوادهها، اعضای خانواده با یکدیگر و کودکان و جوانان خانوادهها با هم در این فضا تعامل و گفتوگو داشتند. این رفتار اجتماعی امروز بیشتر به سمت صبحانهخوری تغییر پیدا کرده است و این به آن معنی است که هردورهای برای خود از ظرفیتهای موجود در جامعه استفاده میکند تا موضوعیت نشاط اجتماعی درون شهر را توسعه دهد. این نشاط نیازمند رنگ است. این نشاط نیازمند باور زندگی جمعی است. این نشاط نیازمند پذیرش سبکهای جدید در توسعه نشاط اجتماعی است. این نشاط نیازمند برخورداری از یک ظرفیت اقتصادی است که خود این ظرفیت اقتصادی میتواند مولد نشاط اجتماعی باشد.