گذران وقت در ایران مطلوب نیست
بهناز آذرپیشه ـ روانشناس بالینی
برای بهبود وضعیت بهداشت روانی جامعه باید افزایش نشاط اجتماعی، ارتقای عزت نفس افراد و سطح آگاهی مردم درخصوص اهمیت سلامت روان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مردم در جامعه بسته به موقعیتهایی که در آن قرار گرفتهاند، وقت خود را به شیوههای مختلف میگذرانند. اغلب افراد با توجه به نیازهای روانی و در بسیاری مواقع نیز از روی ناچاری و در پارهای از موارد نیز به دلخواه و آنطور که میخواهند وقت خود را به طرق مختلف میگذرانند. حال باید دید این گذران وقت در چه زمینههایی صورت میگیرد و آیا میتواند از لحاظ تامین روانی کارساز باشد و روان اجتماعی را بهسوی شادی و نشاط پیش ببرد.
اکنون در جامعه ما گذران وقت را میتوان به دو گروه اوقات اجباری و اوقات فراغت تقسیم کرد. اوقاتی اجباری همان وقتهای پر از مسئولیت و تکلیف و از روی اجبار و برای بقاست. اوقات فراغت نیز در زمانی که از هر نوع تکلیف و فراغتی فارغ هستیم پیش میآید که این اوقات حتما روی روان فردی و گروهی جامعه تأثیرگذار است. رسیدگی و خود مراقبتی، فعالیتهای فرهنگی، انجام فعالیت در رسانههای گروهی، تمرینهای ورزشی، معاشرتهای دوستانه و کاری، مشارکت اجتماعی، یادگیری در عرصههای مختلف، رفتارهایی برخاسته از آداب و رسوم دینی، انجام امور خانه و فعالیتهای بیشمار که بسیاری را مشغول خود کردهاند، میتوانند در اوقات فراغت و اوقات مسئولیت انجام شوند. نحوه گذراندن اوقات فراغت میتواند بخشی از جنبه روانی جامعه را دربر بگیرد و ویژگیهای فرهنگی جامعهای باشد که فرد در آن زندگی میکند. بهرهگیری از ساعات و ایام فراغت نقش مهمی در پیشگیری از تأثیرات نامطلوب روانی دارد. تامین بهداشت روان میتواند تأثیر زیادی بر روح و روان جامعه داشته باشد.
منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که هر انسان مسئولیتپذیری، همه مسئولیتها و تکالیف و وظایفی که برعهده دارد را کنار گذاشته و زمانی را در اختیار خود بگذارد تا با میل و انگیزه شخصی خود کاری انجام دهد. اوقات فراغت سبب سازندگی روح و روان میشود، استفاده نکردن از این فرصت میتواند مسائل و مشکلاتی مانند کسالت، سستی و افسردگی را به همراه داشته باشد. البته در گروههای سنی مختلف اوقات فراغت مفاهیم گوناگونی دارد.
بسیاری برنامههای خودمراقبتی دارند، مانند اینکه زندگی سالمی داشته باشند و از سلامت جسمی و روانی خود محافظت کنند. گروهی میخواهند نیازهای اجتماعی خود را برآورده کنند که این اتفاق بهصورت جسمی، روانی و عاطفی رخ میدهد. بسیاری با توجه به وضعیت سلامت روان خود در جهت کاهش اضطراب، تمریناتی انجام میدهند، از نظر عاطفی ارتباط برقرار میکنند، مهربانی میکنند و اقداماتی اینگونه انجام میدهند.
افرادی نیز خانه را کانونی برای انجام فعالیتها و گذران وقت خود میدانند. این افراد که بیشتر شامل زنان خانهدارهستند، در این نوع زندگی غرق میشوند و همه فعالیتهای مختص به خانواده را انجام میدهند، بدون هیچ اوقات فراغتی که البته باعث میشود بعد از مدتی دچار نارضایتی از این وضعیت شوند و احساس بطالت کنند.
بیشتر افراد جامعه مشغولیتهای خاصی مثل استفاده از فعالیتهای مجازی دارند که در بلندمدت از نظر روانی میتواند خانواده را دچار آسیب کند. راهکار برای پیشگیری یا پایان دادن به چنین بحرانهایی، رفتوآمدهای خانوادگی و فعالیتهای ورزشی و یادگیری کارهای هنری است.
خیلی از مردم نیز با کار، درس و انجام مسئولیتهای مختلف و بدون داشتن اوقات فراغت، وقتگذرانی میکنند. در جامعه به تعداد افراد میتوان به تنوع گذران وقت رسید اما آیا روان اجتماعی یکدستی در جامعه وجود دارد که بتوان جامعه را نمودی از آن رفتار اجتماعی دانست؟
از لحاظ آسیبشناسی، جامعهای که نتواند در گذران وقت و حتی اوقات فراغت بهدرستی عمل کند، بسیاری از اعضای آن دچار آسیبهای اجتماعی میشوند. در واقع این آسیبپذیری مسائلی را ایجاد میکند که باعث بهوجود آمدن مشکلات خاصی بین افراد جامعه میشود.
با همه این تفاصیل نتایج و بررسیها نشان میدهد بسیاری در آرزوی اوقات فراغت بیدغدغه هستند و بسیاری از داشتن مسئولیتهایی که اکنون بر دوش آنهاست خسته شدهاند. جامعه دچار خستگی و نارضایتی است و البته باید این نکته را درنظر گرفت که مسائل اقتصادی و معیشتی نیز در نحوه گذران وقت تعیینکننده هستند. داشتن احساس آرامش، امنیت درون و دور بودن از اضطراب، افسردگی و تعارضهای مزمن روانی، بهعبارت دیگر، بهداشت روانی یعنی بهرهمندی از سلامت ذهن، اندیشه و تفکر. این مقوله موارد مربوط به سلامت عاطفی را در برمیگیرد، بهگونهای که فرد بتواند مشکلات را به آرامی پشت سرگذارد. به شرط آنکه بداند چگونه از فشارهای روانی و نگرانی پیشگیری کند. برای هر جامعهای استانداردهایی درخصوص بهداشت روان درنظر گرفته میشود که در جامعه ما در این زمینه ظاهرا وضعیت چندان مطلوبی وجود ندارد.
در واقع داشتن مهارتهای زندگی برای گذران درست وقت، داشتن راهکارهای مناسب برای مقابله مؤثر با مسائل و چالشهای زندگی و داشتن یک سبک زندگی مناسب در زمره عوامل فردی قرار میگیرند که میتوانند بهداشت روانی افراد را برآورده کنند و در کنار آن مجموعهای از عوامل محیطی و عوامل اجتماعی هم هستند که بر بهداشت روانی افراد تأثیرگذار هستند. موضوع عوامل اجتماعی مؤثر بر بهداشت روان موضوعی است که میتواند حوزه وسیعی را بهخود اختصاص دهد. از دایره ارتباطاتی که فرد با اطرافیانش برقرار میکند تا عوامل اجتماعیای مثل وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... مسائلی هستند که عوامل جامعهشناختی بهحساب میآیند و میتوانند بهداشت روان انسانها را تحتتأثیر قرار دهند. جامعه ما از نظر بهداشت روان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. با وجود اینکه خدمات روان شناختی و بهداشت روانی در سطح جامعه شروع شده و ارائه هم میشود، اما میزان آن کافی نیست و نیاز جامعه ما خیلی بیشتر از اینهاست و ضرورت دارد نهتنها رسانهها روی این حوزه بیشتر تمرکز کنند، بلکه خود مردم هم باید توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند. باید حتما بهگونهای برای گذران وقت برنامهریزی کرد که نهتنها از داشتن روان سالم دور نشویم، بلکه برای احیا و داشتن روان سالم که لازمه بقاست، برنامهریزی کنیم.