• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
پنج شنبه 10 تیر 1400
کد مطلب : 134675
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/XDB98
+
-

یوگی و دشمنان

وقتی آلمان‌ها بزرگ‌ترین دشمن خودشان شدند

علیرضا مجمع

شاید پیش از اینکه یورو2020 شروع شود، درباره هیچ تیمی به‌جز آلمان2021 نمی‌شد این شکل از نابودی را حدس زد؛ روندی که از جام ملت‌های اروپای قبل در فرانسه آغاز شد و در جام‌جهانی به اوج خود رسید و در لیگ ملت‌های اروپا پی گرفته شد. این همه نشانه برای اینکه بگوید مانشافت به بن‌بست تاکتیکی خورده است. یواخیم لو هر یک روزی که از فتح جام‌جهانی در 2014‌ گذشت، بیشتر دست تطاول به‌ خود گشاده بود. او هیچ‌وقت نفهمید که ماندگاری از جنس قیصر، رفتنی مثل قیصر می‌خواهد. فرانتس بکن باوئر در سال1974 به‌عنوان کاپیتان تیم ملی آلمان غربی جام جهانی را بالای سر برد و بعد از آن از تیم ملی خداحافظی کرد. او در سال1990 هم به‌عنوان سرمربی همین عنوان را کسب کرد و باز هم همین راه را رفت تا سکان رهبری آلمان‌ها به برتی فوگتس برسد. دیگر با قاطعیت می‌توان گفت این فرمول ماندگاری بیش از حد، نه‌تنها اسمش ثبات نیست که خودکشی تدریجی یک نسل است. فرقی هم ندارد این ماجرا برای ایران باشد یا آلمان، کی‌روش باشد یا یواخیم لو. همانطور که ریاست‌جمهوری بیش از 8سال و ماندن بیش از اندازه در قدرت عواقب ناخوشایندی دارد، ماندن بیش از 6‌سال برای هر تیم ملی‌ فوتبال هم خودکشی مطلق است؛ گزینه دیگری هم وجود ندارد.
یوگی لو سه‌شنبه‌شب در ومبلی از مانشافت یک تیم بی‌انگیزه و شکم‌سیر ساخته بود که حتی تک‌به‌تک‌ها را هم به‌راحتی از دست می‌دادند. اصلا مهم نیست این تیم سنگین را انگلیس حذف کرد (که البته این برد ‌داربی گونه افتخاری برای تیم گرت ساوت‌گیت محسوب می‌شود)، اگر انگلیس این کار را انجام نمی‌داد شاید اوکراین شنبه‌شب یا بعد ازآن دانمارک این کار را انجام می‌دادند. آلمان لو تیمی نبود که بتواند از پس اروپا بربیاید. نکته مهم و مسئله اصلی این است که حتی تا دقیقه93 بازی با انگلیس هم لو نمی‌خواست بپذیرد اشتباه کرده است. تعویض دقیقه92 جمال موسیالا با توماس مولر کاملا نشان داد لو مطلقا تمرکز نشستن روی نیمکت مانشافت را نداشته و به زور فدراسیون نادان آلمان روی نیمکت نشسته است و بدش نمی‌آید زودتر به خانه‌اش برود و با بچه‌هایش بازی کند. از آن شخصیت قاطع و محکم سال2014 دیگر خبری نبود. در این تیم تنوع تاکتیکی هم وجود نداشت. نمی‌شود یک تیم در اندازه‌های آلمان را دست بگیری و با سیستم یک دهه قبل بازی کنی. تیم‌های دیگر نایستاده‌اند ببینند تو چه می‌کنی. باید با تنوع کار کنی تا نتوانند دستت را بخوانند. یوگی لو یک روز براساس تئوری جوان‌گرایی توماس مولر، بواتنگ و متس هوملز را به تیم ملی دعوت نمی‌کند، روز بعد با فشار رسانه‌ها و نتایج فاجعه‌باری مثل باخت 6 بر صفر مقابل اسپانیا و باخت به مقدونیه دو نفرشان را برمی‌گرداند، بدون اینکه بداند چرا از تیم کنارشان گذاشت و چرا برشان گرداند. همین می‌شود که توماس مولر بهترین موقعیت بازی را کاملا باورنکردنی هدر می‌دهد و آلمان را به خانه می‌فرستد.
یک‌ماه قبل از یورو، هانسی فلیک قراردادش را با تیم ملی آلمان بست و از همان زمان مشخص بود این آخرین‌باری است که لو روی نیمکت مانشافت می‌نشیند. میزانسن جالبی بود. یوگی روی نیمکت و هانسی فلیک، دستیار یوگی در جام جهانی2014 روی سکو در چندقدمی نیمکت. این آخرین تصویر از مربی‌ای بود که لجبازانه بر سر تاکتیک‌های اشتباه امتحان پس‌داده‌اش جان تیمی را گرفت که هرکدام از بازیکنانش می‌توانستند تجربه بازی بیشتری در این دوره داشته باشند تا برای جام‌جهانی سال بعد با آمادگی بیشتر بتوانند مانشافت را بر قله بنشانند.
لو 15سال سرمربی مانشافت بود و در این دوره یک نایب‌قهرمانی اروپا و یک قهرمانی جهان برای آلمان‌ها آورد. سنگین‌ترین شکست آلمان‌ها هم در دوره او رقم خورد؛ حذف از گروهی جام‌جهانی2018. لو نشانه قاطع اوج و حضیض در یک قاب است. کسی که به‌راحتی می‌توانست خود را برای همیشه در فوتبال جهان ماندگار کند اما با یک تصمیم اشتباه شریک نابودی خودش و یک جام‌جهانی و یورو برای مانشافت شد. گاهی برای ماندگاری باید رفت؛ ماندن همه زندگی‌ات را نابود می‌کند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید