قاچاقچیان شهر زیرزمینی
بازخوانی 5پرونده شگفتانگیز کشف موادمخدر در متروی تهران
محمد جعفری
همه هنگام ورود به مترو عجله دارند تا زودتر سوار قطار شده و به مقصد برسند. شهر زیرزمینی تهران پر است از هیاهو اما درست در همین لحظههای پرشتاب مأموران پلیس مترو همهچیز را به دقت زیرنظر دارند تا امنیت مسافران حفظ شود. طبق اعلام پلیس متروی تهران در کنار جرائم خرد مثل جیببری، حمل موادمخدر یکی از جرائم شایع در مترو است. با اینکه قاچاقچیان تلاش میکنند از ترفندهای گوناگون و گاهی پیچیده برای حمل موادمخدر در مترو استفاده کنند اما اغلب گرفتار میشوند. در این گزارش پرونده 5کشف شگفتانگیز موادمخدر توسط پلیس مترو را بازخوانی میکنیم.
قاچاقچی ترسو خودش را لو داد
میگویند ترس برادر مرگ است. یعنی اگر بترسی کارت تمام است و به آخر خط رسیدهای. بهخصوص اگر فروشنده موادمخدر باشی؛ آن هم در مترو. مدتی قبل پسری جوان با کولهپشتی پر از موادمخدرش سوار مترو شد تا بدون دردسر محمولهای 5کیلویی را به مقصد برساند اما وقتی در یکی از ایستگاهها از قطار پیاده شد خودش را باخت. او که روی سکو چشمش به دو مأمور پلیس افتاده بود از ترس دوباره سوار قطار شد و مأموران که این رفتار مشکوک او را دیده بودند فهمیدند که کاسهای زیر نیمکاسه است. به دستور آنها چند لحظه بعد قطار متوقف و درهای آن دوباره باز شد. آنها سراغ پسر جوان رفتند و او را از بین مسافران مترو بیرون کشیدند. پسر جوان زبانش بند آمده بود. فکرش را هم نمیکرد که به همین سادگی گیر بیفتد. مأموران کولهپشتیاش را باز کردند. جستوجوی زیادی لازم نبود. آنها بستهای 5کیلویی از حشیش داخل کوله کشف کردند و پسر جوان را دستبند بهدست به دفتر پلیس ایستگاه بردند. همانجا بود که پسر جوان اعتراف کرد موادمخدر را از یکی از استانهای شرقی تهیه کرده و قصد داشت در محلهشان در غرب تهران توزیع کند.
نوشابه یا تریاک؛ مسئله این است
خیلی از قاچاقچیان برای اینکه گرفتار پلیس نشوند از ترفندهای مختلف استفاده میکنند. موادمخدر را به شکل ماهرانهای جاسازی میکنند که هیچکس در نگاه اول به آنها شک نمیکند اما وقتی قرار باشد گرفتار شوند هیچکدام از این کارها فایدهای ندارد. درست مثل قاچاقچی حرفهای که مقداری تریاک در بطری نوشابه جاسازی کرده بود اما وقتی در یکی از ایستگاههای مترو قصد داشت سوار قطار شود پلیس او را دستگیر کرد. این ماجرا مدتی قبل در یکی از پرترددترین ایستگاههای مترو اتفاق افتاد. مأموران گشت پلیس مترو روی سکو در حال گشتزنی بودند که به مردی حدود 30ساله مشکوک شدند. او که یک کیف دستی همراه داشت وقتی چشمش به پلیس افتاد ناگهان مسیرش را عوض کرد و همین تغییر مسیر باعث شد مأموران به او مشکوک شوند. آنها برای چند لحظه این مرد را تحتنظر گرفتند و سرانجام وقتی به این نتیجه رسیدند او رازی را پنهان میکند دستور ایست دادند و با بازرسی کیف دستیاش یک بطری نوشابه کشف کردند. در نگاه اول هیچ وسیله مشکوکی به چشم نمیآمد اما وقتی مأموران خوب به بطری نوشابه دقت کردند پی بردند در نیمه پایین آن مقداری تریاک جاسازی شده است.
سوغاتی؛ چمدانهایی پر از تریاک
خیلی از تبهکاران ترجیح میدهند برای آنکه کارشان عادی جلوه کند از مترو و اتوبوسهای بینشهری استفاده کنند. درست مثل دو قاچاقچی ناشی که دو چمدان پر از تریاک را با اتوبوس از یکی از شهرهای جنوبی کشور به تهران آورده بودند و بعد از پیادهشدن از اتوبوس قصد داشتند با مترو خود را به محل موردنظرشان برسانند تا چمدانها را تحویل دهند اما در دام پلیس گرفتار شدند. این دو نفر که به خوبی تهران را نمیشناختند، برای دقایقی در سکوی مترو مشغول پرسیدن آدرس بودند و همین پرسهزدنشان شک مأموران پلیس را برانگیخت. یکی از مأموران جلو رفت و از آنها درباره مقصدشان سؤال پرسید و وقتی آنها جواب درستی ندادند شکش بیشتر شد و در نهایت وقتی مظنونان را به دفتر پلیس منتقل کرد و چمدانهایشان بازرسی شد از نخستین چمدان 3کیلو و از چمدان دیگر 5کیلو تریاک کشف شد.
خوردن تریاک از ترس دستگیری
بعضی قاچاقچیان موادمخدر وقتی پلیس را در یک قدمی خود میبینند برای نجات خودشان ممکن است دست به هر کاری بزنند؛ حتی خوردن موادمخدر. درست مثل پسر جوانی که مدتی قبل مأموران پلیس مترو به او مشکوک شدند و دستور ایست دادند اما فرار کرد و زمانی که مأموران را در یک قدمی خود دید مقداری تریاک که همراهش بود را بلعید. به همین دلیل به مقر پلیس منتقل شد تا از او تحقیق شود. با بررسی سوابق این جوان معلوم شد که او فردی سابقهدار است که علاوه بر سابقه موادمخدر به اتهام قتل نیز تحتتعقیب است.
وقتی قاچاقچی از پلیس آدرس میپرسد
میگویند اعتمادبهنفس یکی از راههای موفقیت خلافکاران است اما گاهی اعتمادبهنفس زیاد هم میتواند دردسرساز شود. مصداق این حرف قاچاقچی حرفهای است که 3کیلو شیشه همراهش بود اما با پای خودش سراغ مأموران پلیس مترو رفت تا از آنها آدرس بپرسد که به او مشکوک شدند و به همین راحتی دستگیرش کردند. این ماجرا مدتی قبل در ایستگاه متروی ترمینال جنوب اتفاق افتاد.